بررسی وضعیت اسلام در پرتو وجود تکفیری ها از سوی نویسنده هندی

به گزارش خبرگزاری رسا، سهیل ست، نویسنده هندی در مقاله‌ای در روزنامه «مومبای میرر»، به وضعیت مسلمانان در جهان امروز و افراط‌گرایی و اقدامات تروریستی که با نام اسلام انجام می‌شود، پرداخته و در پایان راه‌کاری برای حل این مشکل ارائه داده است.

مقاله سهیل ست در شماره 105 «رویدادنامه و تحلیل فرهنگی هند» که خانه فرهنگ ایران در بمبئی آن را منتشر می‌کند، به زبان فارسی منتشر شده است؛ در این مقاله می‌خوانیم:

بسیاری از افراد، تروریسم را به یک مذهب و دین پیوند می‌دهند. اما در مقابل بسیاری از سکولاریست‌ها اعتقاد دارند که هیچ ارتباطی بین مذهب و تروریسم وجود ندارد؛ این ایده به اندازه‌ای قابل قبول و منصفانه است. اما در این میان چند سؤال برای هر فردی پیش می‌آید: چرا ما ISIS(داعش) را دولت خلافت اسلامی می‌نامیم؟ آیا ما خودمان عنوان نمی‌کنیم که وهابیان از حملات تروریستی خوشحال و خرسند هستند؟ آیا این وهابیون، القاعده و گروه‌های تروریستی دیگر را به وجود نیاوردند؟ آیا وهابیون در سرزمین وحی با هدف محافظت از دین اسلام پیدایش نیافته‌اند؟ به هر حال هر مسلمان یک تروریست نیست، اما همین امر سبب شده است که افرادی مانند دونالد ترامپ از آن استفاده کنند و حرف‌های پوچ و به دور از واقعیت تحویل جامعه دهند. اما سخنان بی‌فکرانه او نیز باید تلنگری برای جامعه مسلمانان محسوب شود.

هم‌اکنون در وضعیتی به‌سر می‌بریم که اسلام با اسلام می‌جنگد. در سویی اسلام بد و در طرف دیگر اسلام خوب وجود دارد. من هرگز قصد ندارم به هیچ وجه اسلام را بد جلوه دهم؛ اما در واقعیت باید پذیرفت که گروه‌ها و نهاد‌های افراط‌گرا با اعمالی زشت و ناپسند در اسلام وجود دارند. من مطمئن هستم این عناصر و نهاد‌ها در تمامی مذاهب و آیین‌ها وجود دارند.

نگرانی من عمیق‌تر از اینها است، چرا که این دین از درون در حال متلاشی‌شدن است. دیگر اعمال گروه‌های تروریستی و افراط‌گرا از سطح بحران گذشته است. آنان چه اعمال تروریستی‌شان را انجام دهند و چه انجام ندهند، دیگر دنیا تحملشان را ندارد. اگر داعش از بین رود، گروه افراطی دیگری و موازی آن پیدا خواهد شد، چراکه وضعیت امروزی جهان راه را برای افزایش تروریست‌ها آسان کرده است.

واقعیت حمله به مسجد مدینه

واقعیت حمله به مسجد مدینه و یا جنگ بین اهل تسنن و شیعیان آن است که مردم به اشتباه اعتقاد دارند که اسلام دینی است که دستوراتی برای ترور دارد. کافی است که کمی از نوشته‌ها و سخنان افراد آشنا به اسلام را مورد مطالعه قرار دهیم. «ام جی اکبر» در کتاب «سایه‌ای از شمشیر‌ها»(درباره تاریخچه جهاد در اسلام) به طور علمی استدلال می‌کند که جهاد در اسلام بسیار سفارش شده است، اما این استدلال بسیار اشتباه است. پیامبر اسلام(ص) بر این باور بود که جهاد به معنی دعوت برای کشتن نیست؛ بلکه به معنای آمادگی برای مقابله با حوادث روزگار است و به همین خاطر 72 آزاده(اشاره به حادثه عاشورا) قربانی ظلم شدند. ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که رسانه‌های جهان در هر حادثه‌ای به آسانی به هر گروهی انگ می‌زنند و پس از آن به دنبال تحقیق و بررسی در مورد آن حادثه می‌روند و به مشکلات را دامن می‌زنند.

دین اسلام دارای یک مشکل کاملا متفاوت است. در بسیاری از شهرها و کشورهای جهان مساجد وجود دارند و گروه‌های تندرو از این اماکن مقدس برای کارهایشان استفاده می‌کنند. عربستان سعودی را خوب بنگرید. سلطنت آل‌سعود از به واسطه واعظان و امامان جماعت از مسلمانان جهان می‌خواهد که به واسطه اعتقادهایشان به ستیزه‌جویی بپردازند، ولی همان‌ها به دستگاه‌های اطلاعاتی خود دستور می‌دهند که هرگونه سر و صدایی را در نطفه خاموش کنند و تا می‌توانند بر روی حقه‌بازی‌ها و اشتباهات دولتشان سرپوش بگذارند. در بسیاری از مناطق جهان اعتقاد دارند که کشور قطر برای سال‌های متمادی به‌صورت مخفیانه از داعش حمایت می‌کرده است.

تبدیل مساجد به مرکز اطلاعاتی دولت‌ها

به هر حال، این دیدگاه‌ها چه درست باشد و چه نادرست، باید گفت که چرا اصلا این موضوعات باید وجود داشته باشد. هنگامی که مرزبندی‌ها و خطوط قرمز رعایت نمی‌شود و مساجد با مراکز سیاسی و اطلاعاتی دولت‌ها یکسان قلمداد می‌شوند آنگاه در همه جا اعمال تروریستی به وقوع خواهد پیوست. اعتقاد دارم که حمله به مسجدالنبی(ص) مدینه کاری غیر اسلامی است، اما گروه‌هایی می‌خواهند آن را به دین اسلام مرتبط دهند. امروزه بسیاری از افراد حملات تروریستی را برای تحکیم قدرت خود در جامعه بسیار مهم قلمداد می‌کنند و این اصل همه مشکلات است. شاهد آن هستیم که برخی از دول و نهادها که زمانی با دولت خلافت اسلامی در تماس بودند، امروزه خود قربانیان اعمال تروریستی آنها شده‌اند و حال خود آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که باید با این گروه‌ها قطع رابطه کنند.

مشکل اسلام آن است که هیچ رهبری از لحاظ معنوی و سیاسی نداشته و ندارد. گروه‌های اسلامی متعددی به نام دفاع از مذهب با گروه‌های دیگر درگیر هستند که این خود باعث خواری اسلام شده است.

فقدان رهبر واحد اسلامی

پاپ و اسقف اعظم مسیحیان نقش هدایت تمامی گروه‌های مسیحی و پروتستان‌ها را به عهده دارد. حتی گروه یهودیان نیز رهبر دارند. اما در مورد اسلام به خاطر انشقاق گروه‌ها این امر میسر نیست و علاوه بر آن خطوط میان سیاست و مذهب بسیار مبهم ترسیم شده است.

آنچه امروزه جهان نیاز دارد، آن است که تروریست‌ها را جدا از دین اسلام قلمداد کنیم. اگر همه ما تمامی افراد را از یک دین به یک صورت بنگریم دیگر حتی نمی‌توانیم به راحتی در این جهان زندگی کنیم. ما نمی‌توانیم از 300 میلیون مسلمان حمایت کنیم، در حالی که دیواری مقابل آنها قرار داده و حقوقشان را نادیده گرفته‌ایم. حقوق آنان هر روزه پایمال می‌شود و بازتاب این کار را نیز هر روز در جهان تماشاگر هستیم.

ملاحظه و تحلیل: متأسفانه بسیاری از حملات تروریستی که از سوی گروه‌های افراط‌گرا و تروریستی همچون داعش صورت می‌گیرد، به پای اسلام و تعالیم این دین بزرگ گذاشته می‌شود. در این میان برخی از اندیشمندان و محققین ادیان و آیین دیگر با بررسی موشکافانه تعالیم اسلامی دریافته‌اند که کج‌اندیشی‌ها و کوته‌نظری بنیاد‌گراها و افراطیون باعث به وجود آمدن تفاسیر اشتباه از آیات قرآن و احادیث شده است، به همین خاطر اسلام به دو صورت خوب و بد معرفی می‌شود./847/ب101/د