پایین آمدن آستانه تحمل زمینه ساز آسیبهای اجتماعی است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، حجت الاسلام والمسلمین سید مجتبی میردامادی در سخنرانی شب گذشته که در مسجد الغفور سروش برگزار شد، گفت: بسیاری از طلاقها به سبب نبود حلم در زن و شوهر است.
وی در ابتدا با اشاره به حکمت چهارصد و هجدهم نج البلاغه که امیرمؤمنان(ع) در آن می فرمایند، حلم مانند یک خویشاوند طرفدار انسان است، افزود: این حکمت مختصر و کوتاه است ولی انصافاً محتوای بسیار بالایی دارد.
حجت الاسلام والمسلمین میردامادی در تشریح مفهوم واژه حلم، توضیح داد: حلم یعنی نرمی و تحمل و حلیم نام نوعی غذا است که به خوبی کوبیده شده گفته می شود.
امام جمعه موقت اصفهان با اشاره به آیه صد و پنجاه و نهم سوره آل عمران که می فرماید «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم ۖ وَلَو كُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِكَ ۖ» اذعان کرد: در این آیه خداوند خطاب به پیامبر(ص) می فرماید، ما به تو حلم دادیم چرا که اگر انسان سختی بودی همه مردم از اطرافت پراکنده می شدند، این آیه می خواهد به ما بگوید صبوری و نرم خویی یکی از راه های محبوب بودن نزد دیگران است.
استاد اخلاق حوزه علمیه با ابراز تأسف از آمارهایی که در زمینه طلاق منتشر شده است، تبیین کرد: یکی از بلاهایی که به جان مملکت ما افتاده طلاق زن و شوهرها از یکدیگر است، بهترین آمار در این زمینه، از هر چهار ازدواج یک طلاق است که واقعاً دردناک و غیر قابل تحمل است.
وی ادامه داد: منشأ بسیاری از طلاقها نبود حلم در وجود زن یا شوهر است، برخی از مردان زود عصبانی می شوند و از حالت عادی خارج می شوند به همین سبب به همسر خود فحش می دهند و گاهی دست روی آنان بلند می کنند، بدانید این افراد در روز قیامت قدم از قدم برنخواهند داشت تا زمانی که رضایت مضروب را به دست آورند، البته زنانی هم هستند که به خاطر یک اشتباه کوچک از کوره در می روند و بد اخلاقی می کنند.
حجت الاسلام والمسلمین میردامادی اساس زندگی مطلوب را در حلیم بودن زن و شوهر، گذشت کردن از یکدیگر و اغماض از اشتباهات همسر دانست و اظهار کرد: اگر زندگی بر این چند پایه چیده شد، دوام پیدا می کند وگرنه اتمام زندگی زن و شوهر قطعی است.
امام جمعه موقت اصفهان با بیان این جمله که اگر می خواهید همیشه عده ای مدافع شما باشند حلیم باشید، تأکید کرد: فرض کنید در خیابان دعوایی اتفاق افتاده و یک طرف دعوا دائماً در حال فحش دادن است و طرف دیگر در حال سکوت، شما مدافع کدام یک از اینها می شوید، مسلماً طرفدار شخصی می شوید که در مقابل این فحاشیها سکوت کرده است.
استاد اخلاق حوزه علمیه با بیان روایتی از امیرمؤمنان(ع) تأکید کرد: امیرمؤمنان(ع) می فرمایند روزی داشتم از کوچه رد می شدم که یک فردی در حال فحش دادن به من بود، در شرایطی که قدرت داشتم جوابش را بدهم ولی دیدم اگر چنین کنم، صفات بدِ او به من هم سرایت می کند و دیگران راجع به من هم فکر بد می کنند، این را که لحاظ کردم چیزی به او نگفتم و از کنارش عبور کردم.
وی با بیان استان معروفی که فردی به مالک اشتر توهین کرده بود و ایشان در مقابل تبسمی کردند، افزود: مالک اشتر از تربیت شدگان مکتب اهل بیت(ع) است، آن قدر مقام دارد که امیرمؤمنان(ع) راجع به او می فرمایند، مَثَل مالک برای من، مَثَل من است برای پیامبر(ص)، آن قدر قوی است که عده ای در جنگ صفین به امیرمؤمنان(ع) گفتند مالک خیلی بهتر از شما می جنگد و امیرمؤمنان(ع) فرمودند مالک مأمور به جنگیدن است و من مأمور به هدایت انسانها هستم.
حجت الاسلام والمسلمین میردامادی در ادامه داستان اذعان کرد: مالک قد بلندی داشته است و صورتش در جنگ صفین با شمشیری زخمی شده بوده، روزی در حال رد شدن از کوچه، جوانی به او بی احترامی می کند و سنگ کوچکی به طرفش پرتاب می کند، مالک تبسمی می کند و رد می شود، در این هنگام رفیق آن جوان بی ادب از راه می رسد و می گوید آیا این فرد را می شناختی، او می گوید نه فقط می دانم آدم بی عرضه ای بود و هر رفتاری با او داشتم نتوانست کاری کند.
امام جمعه موقت اصفهان ادامه داد: رفیق آن جوان بی ادب به او می گوید او مالک اشتر سپهسالار سپاه امیرمؤمنان(ع) است، آن جوان به شدت ناراحت شده و برای دیدن مالک رهسپار می شود، بعد از پرس و جوی زیادی که انجام می دهد، مالک اشتر را در مسجد می یابد که در حال دعا کردن برای او است.
استاد اخلاق حوزه علمیه از رفتار برخی افراد که خودشان را صاحب مساجد می دانند، انتقاد کرد: این رفتار مالک با آن جوان بی ادب، چنان تأثیری روی شخصیت آن جوان گذاشت و او را به شکل کامل عوض کرد، متأسفانه برخی از پیشکسوتان مساجد آنچنان با جوانان برخورد می کنند که آن جوان دیگر پایش را در مسجد نمی گذارد، این چه نوع رفتاری است که با یک جوان دارید؟ خواهران هم وقتی با زنی روبرو شدند که کمی موهایش بیرون بود با زبان خوش آنها را نصیحت کنند.
وی با اشاره به آیات شصت و سوم و شصت و هفتاد و دوم سوره فرقان که می فرماید«وعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا، وَالَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا» گفت: خداوند در این آیات بنده واقعی را کسی می داند که با تکبر روی زمین راه نمی رود و وقتی با یک انسان جاهل روبرو می شود بهاو سلام می کند، به باطل شهادت نمی دهد و در مجالس باطل هم شرکت نمی کند.
حجت الاسلام والمسلمین میردامادی با بیان روایتی از پیامبر(ص) در تشریح نوع راه رفتن انسانهای متکبر تبیین کرد: پیامبر(ص) در روایتی می فرمایند نشانه تکبر این است که فرد در هنگام راه رفتن سینه اش را جلو می دهد و دستانش را به عقب و جلو حرکت می دهد.
امام جمعه موقت اصفهان در انتقاد از افرادی که برای کسب درآمد شهادت باطل می دهند، افزود: این چه نانی است که برخی افرادی می خورند، پول می گیرند و به دروغ شهادت می دهند که من فلان شخص را در حال فلان کار دیدم.
استاد اخلاق حوزه علمیه با اشاره به حکمت دویست و شصتم نهج البلاغه که امیرمؤمنان(ع) در آن می فرمایند، اولین سودی که شخص حلیم از حلمش می برد این است که مردم در مقابل شخص جاهل از او حمایت می کنند، تشریح کرد: اگر می خواهید همیشه یار و یاوری داشته باشید، بردبار باشید.
حجت الاسلام والمسلمین میردامادی در پایان به روایتی دیگر از امیرمؤمنان اشاره کرد و گفت: امیرمؤمنان(ع) می فرمایند بردباری را بهتر از مردان شجاع یافتم، این روایت یعنی حلم بالاتر از شجاعت است./201/867/ب1