۱۳ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۲
کد خبر: ۴۵۲۸۹۷
عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی:

دولت دلسوزی خود را در ازدواج جوانان اثبات کند

حجت‌الاسلام‌ والمسلمین طوسی با ابراز نگرانی از اوضاع فرهنگی جوانان گفت: بالا رفتن سن ازدواج، گرفتن جشن برای طلاق و ازدواج سفید و بسیاری از مشکلات قابل مشاهده دیگر در جامعه ما به خوبی نشان می دهد که جوانان کشور رها شده اند.
حجت الاسلام وامسلمین اسدلله طوسی عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی

اشاره: بدون سلیقه نگری سیاسی و نگاه حزبی، مقوله ازدواج آسان مهم‌ترین امر مهم فراموش شده دولت‌ها دو دهه اخیر بوده است، وضع موجود فساد، آمار بالای آسیب اجتماعی، پدیده ازدواج سفید و آمار بالای طلاق نشانگر آن است که مسؤولان ما از امر ازدواج، این مقوله مهم و مورد تأکید قرآن کریم غافل شده‌اند و علی‌رغم توصیه های مکرر رهبر معظم انقلاب بر مهیا سازی زمینه های ازدواج آسان این مهم همچنان نادیده گرفته می‌شود.

جای بسی تأسف دارد که کنسرت‌ها در اولویت دولت یازدهم قرار گرفته‌اند و عملکرد این چندسال دولت دکتر روحانی نشانگر آن است که یا اهمیت ازدواج به خوبی برای دولتمردان ایشان تبیین نگشته و یا اینکه نگاه‌های سیاسی و حزبی برای جذب رأی قشر جوان با پرداختن به نیازهای سطحی آن‌ها به دولت یازدهم به گونه ای رسوخ کرده است تا جوان دغدغه‌مندی که می‌خواهد به سنت حسنه پیامبر مکرم اسلام(ص) و دستور الهی بپردازد با مشکلات فراوانی رو به رو است؛ اما در گوشه کنار هر شهر و حتی روستایی به جای آنکه شور و نشاط مراسمات عروسی مششاهده شود بنرهای کنسرت‌هایی که حتی بویی از فرهنگ اصیل کشورمان نبرده‌اند به وفور قابل مشاهده است.

به امر ازدواج در دین ما تأکیدات فراوانی شده و هر انسان عاقلی می‌داند که ازدواج آسان و افزایش ازدواج صحیح بسیاری از آسیب‌های اجتماعی کشور ما را کاهش خواهد داد و این پدیده می تواند مهمترین عامل جلوگیری از انحطاط فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی هم باشد از طرفی دیگر مشکلات بر سر راه ازدواج و کاهش آن آسیب‌های فراوان فرهنگی را به دنبال دارد که نتیجه آن به طور محسوس در سطح جامعه قابل مشاهده است.

در تبیین این موارد، خبرنگار خبرگزاری رسا گفت‌و‌گویی با حجت‌الاسلام‌والمسلمین اسدلله طوسی، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و سردبیر نشریه علمی تخصصی اسلام پژوهشی تربیت، ترتیب داده است. متن این خبر به خوانندگان رسا تقدیم می شود.

رساـ لطفا برای آشنایی بیشتر خوانندگان، فعالیت های علمی و پژوهشی که داشته اید به صورت اجمالی بیان بفرمایید.

 سال 1367 که سال آخر جنگ بود دوره های عمومی را در مؤسسه در راه حق طی کردم و برای گذراندن د.ره های تخصصی به مؤسسه باقر العلوم وارد شدم، رشته ای که بنده انتخاب کردم رشته تعلیم و تربیت بود؛ به شکر خدا و  کوشش حضرت آیت الله مصباح یزدی و نظر امام خمینی(ره) این مؤسسه تحت عنوان موسسه پژوهشی و آموزشی امام خمین(ره) ارتقا پیدا کرد، بعد از پایان دوره  کارشناسی ارشد تعلیم و تربیت یکسری فعالیت های پژوهشی و آموزشی و بعضا اجرایی در مؤسسه داشتم، این اواخر هم وارد دوره دکتری فلسفه تعلیم و تربیت شدم که از آن دوره هم فارغ التحصیل شدم و به عنوان عضو هیأت علمی مؤسسه در حال حاضر به طلاب و حوزه علمیه خدمت می کنیم.  البته دروس حوزوی را تا مقطع خارج دنبال کردم  و درس خارج را هم خدمت اساتید بزرگ مدتی تلمس کردم در حال حاضر هم بیشتر تمرکزمان روی دروس تخصصی تعلیم و تربیت و اخلاق است.

رساـ با توجه به اهمیت مقوله ازدواج می خواهیم در مورد تاثیرات فردی و اجتماعی ازدواج اجمالا نظرات شما را بدانیم.

ازدواج در همه ادیان و فرهنگ ها به سبکی یک اتفاق میمون و مبارک است، به گونه ای که تشکیل خانواده که سنگ بنای ساختن شخصیت انسان است از ازدواج شروع می شود و به این امر در قرآن هم بسیار توجه شده است. مقدس بودن و مورد احترام بودن ازدواج در دین اسلام فوق العاده بیش از ادیان دیگر توجه شده، در سیره وجود نازنین پیامبر گرامی اسلام (ص) و اهل بیتشان نیز اینچنین بوده یعنی ازدواج های خود وجود مبارک پیامبر و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا(س) و فرزندانشان توجه به ریز مسائلی که در مورد ازدواجشان هست و انتخابهایی که داشته اند تشکیل خانواده ارتباط و تعاملی که بین زن و شوهر بوده یعنی در مجموع نگاه به اینها انسان را به این نقطه و یقین می رساند که واقعا تشکیل خانواده و ازدواج یک پدیده بسیار مهم و میمون است. این بخش اول برای توجه به فلسفه تشکیل ازدواج بود که باعث شده است این امر بسیار مهم جلوه کند.

تأثیرات فردی و اجتماعی ازدواج

 تاثیرات ازدواج بر می گردد به فلسفه تشکیل خانواده و ازدواج، مرحوم شهید مطهری نکته زیبایی در رابطه با تشکیل خانواده دارد و در یکی از آثارشان می فرمایند: «یکی از آثار خوب ازدواج و تأهل یک نوع پختگی و کمالی است که انسان در سایه تشکیل خانواده به آن می رسد»

تعبیر دیگری شهید مطهری در مورد اهمیت ازدواج دارند که بنده در یکی از سایت های ازدواج و تشکیل خانواده این گونه نقل کرده ام:  بعضی عرفا و بزرگان ما مقاماتی را طی کرده و به مراتبی نائل شده اند، موارد محدودی که ازدواج نکرده بودند با اینکه پختگی هایی داشتند؛ اما در زندگی و وجودشان یکسری ناپختگی هایی وجود داشته که برمی گردد به مجردی آنها به طوری که حتی در سیروسلوک عرفانی و به کمال رسیدن و انسان تر شدن و کامل شدن هم این مسأله دخیل است.

ازدواج و تشکیل خانواده برای انسان یک حرکت سازنده است

حتی اگر ما به تبعات اجتماعی ازدواج توجهی نکنیم خود تشکیل خانواده برای انسان به صورت فردی سازنده است هم برای زن و هم برای مرد. چرایی این موضوع را در روانشناسی تعلیم و تربیت و مورد بحث قرار داده اند. به عنوان مثال عرض کنم: به محض اینکه انسان ازدواج می کند اگر ازدواج درست صورت گیرد و انتخاب درست باشد و زن و شوهر عاشق یکدیگر باشند، ازدواجشان شروع دلبستگی ها و در نتیجه از خود گذشتگی ها است، مرد خود را وقف زن می کند و بلعکس خیلی از اخلاق های فردی که قبل از ازدواج افراد داشته اند، از آن دست می کشند به گونه ای که به خاطر یکدیگر حاضر می شوند از خواسته های فردیشان دست بکشند.

ازدواج شروع کمال و پختگی انسان است

 این شروع همان کمال و پختگی است یعنی انسان در ازدواج قدم بر می دارد به اینکه پا روی نفس خودش بگذارد این کمال با تولد فرزند سرعت بیشتری پیدا می کند و ای بسا پدر و مادر از خواب نیمه شبشان می زنند برای اینکه بچه را به درمانگاه ببرند و یا مادر برای شیر دادن فرزند بیدار می شود، تمام  اینها یکسری از خود گذشتگی است که در زندگی شروع میشود و این در پختگی و کمال انسان موثر است.

 اگر ما این را با رنگ و لعاب مذهبی و به تعبیر خداوند در قرآن به دید سبقت دینی و یا الهی نگاه کنیم غیر از پختگی های اولیه، توجه خداوند به انسان هم در این مواقع بیشتر می شود.

تأثیرات اجتماعی ازدواج

 فرد به‌عنوان جزئی از این جامعه با ازدواج (تأکید می‌کنم ازدواج درست انتخاب درست)،  این ساختمان زندگی را که می‌خواهد پی‌ریزی کند، اگر پی‌ریزی درست کند و ساختمانش  را باتدبیر و مهندسی درست انجام دهد یک سازه‌ای درست و خوب بنا خواهد شد. این‌گونه فرد خانواده ایده آلی می‌شود.

اگر خانواده به‌درستی شکل گیرد، باز شهید مطهری از یکی از فلاسفه غرب در بحث نهی از منکر نقل می‌کند و این‌گونه می‌فرماید: شما در جامعه وقتی کاری انجام می‌دهید اعم از مثبت یا منفی آن‌قدر تأثیر اجتماعی آن زیاد است که انگار دیگران را ملزم به انجام این کار می‌کنید. انسان اگر یک خانواده خوب را تشکیل دهد و  زن و مرد در محله‌ای که زندگی می‌کنند رفتار و تعاملات خوب آن‌ها باهم و با مردم آرام‌آرام  مثل یک موج تسریع می‌کند و بر همسایه‌ها و فامیل و بستگانی که با آن‌ها در ارتباط هستند تأثیر می‌گذارد،  عمیق‌تر از این تسریع می‌کند در فرزندانی که در آن خانواده تربیت می‌شوند و ممکن است آدم‌های خوبی شوند.

 حضرت امام(ره) می‌فرمودند:« این خانه کوچک حضرت زهرا (س) و امیرالمؤمنین (ع) چه افرادی را که تربیت نکرد، دنیا را متحول کرد.»

مهم نیست زن و شوهر در  کوچک و یا بزرگ زندگی کنند اگر ازدواج درست شکل بگیرد و خانه محل آرامش د باشد تأثیرات فوق‌العاده‌ای دارد، نمونه‌اش علمای ما در فرهنگ خودمان حتی غیر از علما گاهی مردم عادی و کسانی که واقعاً تشکیل زندگی درست و حساب‌شده‌ای داده‌اند، مشاهده می‌کنیم این‌ها اثرات بسیار خوبی بر جامعه دارد.

من خدمتتان عرض کنم خانواده درست کادر ساز درستی هم هست یعنی اگر پدر و مادر خوبی داشته باشیم بچه‌های خوبی تربیت می‌کنند. رئیس‌جمهور خوب، وزرای خوب، وکلای خوب، مکانیک خوب، نجار خوب، بقال خوب یعنی واقعاً این افراد کجا ساخته می‌شوند؟ بخصوص که روانشناسان می‌گویند که آن شاکله اصلی افراد در همان سنین اولیه کودکی شکل می‌گیرد بعدها شخصیت انسان رو به روی این‌ها قرار می‌گیرد. به همین دلایل است که در ادیان الهی و در اسلام این‌قدر زیاد به مقوله ازدواج و تشکیل خانواده اهمیت داده‌شده است و حتی برایش تقدس قائل‌اند تا آنجا که خداوند در قرآن امر می‌فرماید : «دختران و پسران جوانتان را به یکدیگر تزویج کنید حتی اگر فقیر هستند خداوند از فضل خودش به آن‌ها می‌دهد»

 دریکی از کتاب‌های روایتی دیدم که پیامبر در حال راه رفتن با اصحاب بودند و جایی مشاهده کردند که در یک خانواده‌ای آمدوشد زیاد است حضرت فرمودند اینجا چه خبر است؟ اصحاب گفتند عروسی است. پیامبر خیلی خوشحال شدند و فرمودند که این سنت خداوند است این کاری نیست که مخفیانه انجام بدهید این کار را درملا عام انجام بدهید تا مردم ببینند، این کار را ترویج کنید.

اکثر معضلات اجتماعی ناشی از خانواده‌ها است.

در حال حاضر یکی از معضلاتی که در جامعه ما وجود دارد انحرافات فرهنگی و اخلاقی است که در بچه‌ها و جوان‌های ما هست حتی در بزرگ‌سالان هم وجود دارد. این مشکلات اگر توسط کسانی که متصدی هستند و در این زمینه مسؤولیت دارند ریشه‌یابی شود و آمار بگیرند 70 تا 80 درصد این معضلات ریشه‌اش به خانواده برمی‌گردد.

یعنی نوع تعامل زن و مرد بچه‌ای تربیت می‌کند که این بچه در آینده ممکن است در مسیر باشد یا از مسیر خارج شود مسیری که عرض می‌کند چه مسائل اقتصادی و چه مسائل فرهنگی باشد فرقی نمی‌کند. ما وقتی بچه‌های بد تربیت کنیم تبعات این بچه به دیگران سرایت نمی‌کند؟ از خود آن بچه شروع می‌شود تا پدر و مادر و دیگران، تمام این انحرافات اجتماعی عوامل مختلفی دارد ما اعتقادمان این است طبق تجربه‌ای که داریم و یافته‌هایی که هست شهادت می‌دهد بر اینکه بخش از 70 د رصد عامل این انحرافات خود خانواده‌ها هستند، درست است تهاجم فرهنگی وجود دارد و کتاب‌ها، مجلات، رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی،ماهواره‌ها و غیره هم اثر می‌گذارند اما همه این‌ها اثرگذار هستند بر آن زمینه‌ای که خانواده  فراهم کرده است.

خلاصه در این جامعه‌ای که الآن وجود دارد و ناله می‌کنیم جوانان ما رادارند منحرف می‌کنند، جوانان انقلابی کم نداریم جوانانی که سرشان در لاک خودشان است آدم‌های مثبتی هستند دارند درسشان را می‌خوانند و کارشان را می‌کنند و جامعه به این‌ها افتخار می‌کند، این‌ها کجا تربیت می‌شوند؟ این‌ها در همین فضا هستند منتها کنترل‌های خوب و تربیتی که این بچه‌ها شده‌اند و همچنین پیگیری‌های ما به‌طور مثال در مدرسه معلم فرزند ما چه کسی است؟ کتابی که مطالعه می‌کند چیست؟ دوستان فرزندان ما چه کسانی هستند و خانواده آن‌ها چه کسی است؟ این‌چنین پیگیری‌هایی بسیار در آینده فردی و اجتماعی نسل بعد از ما تأثیرگذار است.

رساـ چرا با توجه به این اهمیت‌ها باز وزارت جوانان به مشکلات ازدواج جوانان رسیدگی نمی‌کند و آن را از اولویت‌ها نمی‌داند؟

هر اجتماعی بر پای اصول مشخصی استوار است متولیان وظیفه‌شان این است که نهادهای اجتماعی را با آن چهارچوب پذیرفته‌شده و ارزشمند رصد، هدایت و سرپرستی کنند . یکی از وظیفه‌های مهم هم همین مسئله ازدواج و تشکیل خانواده است.

بله شاید متولی مستقیم این قضیه از جهاتی وزارت جوانان باشد در کنارش قرار بدهیم وزارت آموزش‌وپرورش، وزارت علوم و نهادهای دیگر فرهنگی و غیرفرهنگی اجرایی و غیر اجرایی، این قضیه دو دوتا چهارتا هست اگر این‌ها یک برداشت مادی هم از قضیه داشته باشند(آن مسائل ارزشی و فرهنگی را نمی‌گویم که مهم است)، حتی اگر این‌ها برداشت مالی کنند یعنی دودو تا چهارتایی بکنند و بگویند ما می‌خواهیم خانواده خوبی داشته باشیم، می‌خواهیم جامعه‌ای داشته باشیم که در آن اقتصاد پیشرفته و توسعه‌یافته‌ای و دارای آرامش داشته باشیم. فرض کنید صنعت توریست در ایران اگر بخواهیم رونق داشته باشد من سؤالم این است که در چه فضایی شما می‌توانید برداشت‌های اقتصادی درستی داشته باشید؟ مگر نه اینکه همه این‌ها برمی‌گردد به تربیت صحیح بچه‌ها و جوانان و پیرها و میان‌سال‌ها این‌ها همه مگر نه اینکه 60 ـ 70 درصدش برمی‌گردد به خانواده‌ها شما اگر ازاین‌جهت هم‌فکر کنید باید به امر خانواده رسیدگی زیادی شود.

جوان هست و غرایض جنسی او که در دوران بلوغ و بعدازآن خودبه‌خود فوران دارد اضافه کنید محرک‌ها و مهیج‌هایی که الآن هست اضافه کنید سوءتغذیه‌هایی که الآن بچه‌های ما دارند خیلی از خانواده‌ها نمی‌دانند بچه‌ها که به سن بلوغ می‌رسند رژیم غذایی این‌ها باید متفاوت باشد این‌ها در این سن نباید غذاهای تند و فلفل بخورند این بچه‌ها در این سن نباید حتی لباس‌های تنگ و چسبان و پلاستیکی بپوشند همه این‌ها به‌اضافه محرکه‌ای بیرونی که هست تلویزیون و سینما و کنسرت‌ها و گوشی موبایل‌ها، اینترنت و ماهواره و مجلات به‌اضافه افراد و چهره‌های متفاوتی که می‌بینند همه برای این بچه‌ها محرک هستند. تمام این‌ها را ما داریم این‌ها برای بچه‌ها کشنده است تبعات آثار بد آن برمی‌گشت به همین اجتماعی که ما می‌خواهیم در آن آرامش وجود داشته باشد و دیگران به ما اقبال کنند شما اضافه کنید به این‌که سن ازدواج هم به دلیل یک سری مسائل مالی بالا رفته است.

عرض کنم اگر ما مادی هم‌فکر کنیم بازهم باید به این ازدواج بها دهیم نباید بگذاریم سن ازدواج این‌همه بالا رود، خوب تبعات سن ازدواج که بالا برود به‌اضافه یکسری محرک‌هایی که عرض کردم، خوب به همین دلیل است که فساد در جامعه بالا می‌رود.

در یک جامعه فاسد هیچ اقبالی به آن نمی‌شود حتی در جامعه فاسد مغزهای متفکر هم رشدشان افت می‌کند اقتصاد هم اقتصاد بنیادی که بتواند درست توسعه یابد نیست افت علمی هم به وجود می‌آید در این جامعه ، در مهروموم‌های اخیر افت علمی داشتیم به قول آقایان رشد داریم اما رشد افت دارد! خوب این افتی که داشتیم دلیلش چیست؟ بخش زیادی از علتش همین مسائل است فکر نکنید بودجه پژوهشی کم شده، نه، خلاصه این مغزها باید آرامشی داشته باشند که تولیدات علمی و فرهنگی پدیدآورند بنابراین این قضیه نشان می‌دهد که متولیان امر که یکی از آن‌ها وزارت جوانان است کم‌کاری زیادی می‌کنند. اساس فلسفه اینکه وزارت جوانان تشکیل‌شده همین بوده است آقایان احساس کردند جوانان ما سرپرستی‌شان یک امر فوق‌العاده‌ای است که ما فقط این را از یک نهادی مثل آموزش‌وپرورش نباید بخواهیم ما باید وزارت خانه‌ای تشکیل دهیم که مستقیم نظارت داشته باشد ولی این کار ، کاری بنیادی نیست این‌ها یک مقدار ظاهر قضیه است کار بنیادی این است که جوانان ما تا به مرحله جوانی برسند جوان خوبی داشته باشیم شما نمی‌توانی یک جوان خراب را بگیری خوبش کنی کار سختی است اما شما می‌توانی یک مقدار عقب‌تر از نوجوانی از کودکی شروع کنی برنامه‌هایی را وزارت جوانان به کمک یک عده روانشناس ،جامعه‌شناس علوم تربیتی ، علوم اخلاقی تدبیر کند و برنامه بریزد که من چه‌کار کنم که 15 سال بعد این بچه می‌رسند به سن 17 سالگی جوان خوبی باشد، و اینکه من الآن برای جوان 17 ساله چه‌کار کنم؟ خوب این کاری ندارد بله زمین ورزشی درست کنم  سخت‌افزاری و نرم‌افزارش را درست کنم اما کاری که باید وزارت جوانان انجام دهد این است که با وزارت آموزش‌وپرورش بنشیند صحبت کند که من کاری کنم تا در برنامه 15 ساله یک جوان خوب تربیت شود این کار،  کار مهمی است شما باید به خانواده‌ها سر بزنید به محتوی کتاب‌های آموزشی به محتوی مجلاتی که منتشر می‌شود و به محتوی برنامه‌های تلویزیونی توجه شود، همین بچه‌ها می‌شوند جوان‌ها و ده سال بعد همین جوان وکیل، مهندس، وزیر، استاد دانشگاه خواهد شد، اگر از پایه شروع کنیم آرام‌آرام، اشکال ندارد این برنامه‌ها(کنسرت و قبیل آن) را هم داشته باشند برنامه‌های سوری و ظاهری است؛ اما نباید این برنامه‌ها ما را از برنامه اصلی منحرف کند ما باید از جایی شروع کنیم وزارت جوانان از مراکز مهم در کنار برنامه است بله دولت هم به‌اصطلاح متولی اصلی است که مصداقش وزارت جوانان هست، مراکز دیگری هم هستند که نوعاً جنبه اجرایی دارند و آن‌ها هم به‌نوعی به دولت وصل می‌شوند.

رساـ به نظر شما ازدواج باید در اولویت کار دولت باشد‌؟ اگر باید باشد پس چرا دغدغه دولت‌مردان برطرف کردن یکسری نیازهای کاذب جوانان مثل کنسرت برگزار کردن است؟

آیا اینکه واقعاً الآن دولت به فکر ازدواج جوانان هست یا نه، آدم باید برود آمار و ارقام را بگیرد و کارهایی که در مورد ازدواج جوان‌ها می‌شود را رصد کند بعد بگوید دولت از مجموع صد درصد فعالیتی که دارد 10 درصد از فعالیتش را مشغول امر جوانان است از این ده درصد الآن به پنج درصد آن مشغول است! این آمارها در دسترس نیست ولی ما می‌توانیم این قضاوت را داشته باشیم که کم‌کاری وجود دارد. با آمار و ارقامی که مراکز دولتی در مورد افت اخلاقی و فرهنگی در میان جوانان اعلام می‌کنند و مشاهده بالارفتن سن ازدواج، برگزاری ازدواج‌های آن‌چنانی و طلاق‌های زودرس می توان به نبود برنامه جامع دولت در این زمینه پی برد.

 شخصی به دفتر ازدواج یکی از دوستان بنده انگشتانش را بالا آورده گفته حاج‌آقا این چندتا است گفته بود 7تا دختر جوان گفته بود 7روز از ازدواج من می‌گذرد و در حال جدا شدن هستیم، این‌ها پدیده‌هایی است که قبلاً نداشتیم این آمار طلاق روبه افزایش است و آمار ازدواج به‌شدت کاهش پیداکرده است یک سری مسائل دیگر که من نمی‌خواهم بگویم مثل جشن گرفتن برای طلاق و ازدواج سفید اینها هم معلول این است که ما می‌توانیم حتی اگر آمار طلاق را نداشته باشیم بفهمیم که جوانان ما رهاشده‌اند.

درست در سنی، در قدیم وقتی بچه‌ها به سن 17 -18 سال می‌رسیدند پدران و مادران خوشحال می‌شدند دخترشان عروس و پسرشان داماد می‌شود می‌گفتند چه کسی را انتخاب کنیم برای آنها، یک دغدغه‌ای در ذهنشان بود، اما بچه‌ها حالا به این  سن می‌رسند انگارنه‌انگار، یکسری مشکلاتی که هست آدم متوجه می‌شود مسؤولان دارند کم‌کاری می‌کنند نمونه عرض می‌کنم که خیلی از مردم می‌آیند پیش ما و ناراضی هستند به‌طور مثال وضعیت وام ازدواج، الآن که ازدواج بخواهد شکل بگیرد حداقل بیست میلیون هزینه ازدواجش است و دولت 1میلیون به او وام می‌دهد که برای دادن همین وام اندک هم‌دست اندازی می‌کنم، حداقل دولت می‌تواند این هارا رهبری کند، در بعضی از کشورهایی که اصلاً انتظارش را نداریم و قبولشان نداریم چه تسهیلاتی برای امر ازدواج و بچه‌دار شدن قائل‌اند که اینها را باز مراکز آمار خودشان گاهی اعلام می‌کنند. ما اگر می‌خواهیم راه را بازکنیم این راه باز کردن نیست این راه بستن است و دولت وظیفه دارد بنشنید فکر کند اگر راهی بسته است باز کند.

یک نکته را عرض کنم حالا دولت نه غیر دولت، من، شما و هرکسی، اگر به چیزی  اعتقاد و باور داشته باشد سنگ هم اگر جلویش باشد آن را منفجر می‌کند و راه را باز می‌کند؛ اما اگر باور نداشته باشد خدایی نکرده خیلی این مسائل برایش دغدغه نباشد طبیعتاً کوچک‌ترین ریگی هم سر راهش باشد می‌گوید ریگ هست و نمی‌شود عبور کرد، اصل این است خیلی از دولتمردان و متصدیان ما گاهی این مسائل را باور ندارند و به آثارش اعتقادی ندارند و آنچه الآن به‌عنوان آفت در این زمینه‌ها مطرح است برایشان مهم نیست، نه‌تنها برای من برای هیچ‌کس جا نمی‌افتد که برایشان مهم باشد و خیلی از مسائل پیش‌پا افتاده را نتوانند از جلوی پای جوانان بردارند.

در قم هم همین آماری که داریم 3000 نفر در نوبت وام ازدواج هستند یعنی چند سال؟ خیلی از اینها پول‌ ندارند چه‌ کار کنند؟ خوب معلوم است ازدواج را به تأخیر می‌اندازند و تأخیر هم آفت دارد دولت اگر دلسوز باشد و اعتقاد به این مسئله داشته باشد راه‌هایی را حتم می‌تواند پیدا کرد.

رساـ اگر به فرهنگ ازدواج آسان لطمه بخورد سود آن در کشور به چه کسانی می‌رسد؟

آنچه را که گفتیم از دلش جواب این سؤال درآمد. ازدواج پیمان مقدسی است که موردتوجه دین مقدس اسلام است دلیلش هم تبعاتی است که برای افراد و اجتماع دارد. ما اگر در یک قضیه اجتماعی افت کنیم سودش را چه کسی می‌برد؟ دودش اول به چشم خودمان می‌رود سودش به جیب دشمنانمان می‌رود، به‌خصوص این مسئله اگر پایه‌ای باشد مثل ازدواج، مثل شاخه‌ای است که ثمراتی دارد. در جامعه ما ازدواج آسان جلویش گرفته می‌شود، سن ازدواج برود بالا، ازدواج سفید، آمار طلاق بالا برود شاید پشت تمام این‌ها برنامه دشمن باشد. اصلاً من تعجب می‌کند دشمنی که دارد جار میزند من توطئه می‌کنم، ما که در معرض توطئه هستیم میگوییم این‌ها شوخی است؟ طرف برای درخت‌های ما فکر کرده که چطور این‌ها را آفت دار کند؟! چطور برای جوانان ما فکر نکرده است؟! این خیلی خامی است اگر ما فکر نکرده از همه‌کسانی که این حرف‌ها را می‌زنیم و به آن‌ها برمی‌خورد عذرخواهی می‌کنم ولی این واقعیت است.

نیروی فعال فکر ما، جوانان هستند فقط تریاک و شیشه و هروئین که نیست من عرض می‌کنم بالا رفتن سن ازدواج و تعطیلی فعالیت‌هایی که برای ازدواج هست صدها برابر از مواد مخدر مخرب‌تر است. مواد مخدر مثل مسأله دشمنی و نفاق است ما با کفر درگیر می‌شویم اما با نفاق که اصلاً خودش را نشان نمی‌دهد نه، مسأله مواد مخدر الآن همین‌گونه است، مواد مخدر شناخته‌شده است و خودش را نشان می‌دهد اما مسائل مربوط به ازدواج جوانان خودش را نشان نمی‌دهد و این خطرات خیلی از ماها را دچار تهدید می‌کند حتی خانواده‌های مذهبی هم از این امر مستثنا نیستند.

رساـ پدیده‌هایی همچون ازدواج سفید معلول چه تفکراتی در کشور ایران است؟

مرحوم مطهری در یکی از کتاب‌هایش این داستان را نقل می‌کند که دریکی از کشورها شهرداری متوجه می‌شود که آمار فساد بالا رفته و یک عده کارشناس را جمع می‌کند تا تحقیق کنند که چرا این‌گونه شده است تحقیق می‌کنند و متوجه می‌شدند زنان آن جامعه در خانه بیکار هستند و از بیکاری جمع می‌شوند و گرفتار فساد شده‌اند این را که می‌فهمند یکسری مشاغل خانگی را رواج داده و جایزه می‌گذارند و محصولاتشان را می‌خرند و چند سال بعد آمار گرفتند و می‌بینند که فساد افت فاحشی داشته است.  فساد و فحشایی که در جامعه وجود دارد زمینه می‌خواهد. زمینه همان مسائلی است که عرض کردم یعنی اگر خانواده‌ها بچه‌ها را درست تربیت کنند ازدواج سفید و هر فساد دیگری درزمینهٔ فردی و اجتماعی شکل نمی‌گیرد. نیروی جنسی در انسان نیروی قدرتمندی است نمی‌شود این را از بین برد این نیرو باید کنترل شود اگر کنترل شود بسیار انسان موفق خواهد بود. ازدواج سفید به عدم کنترل صحیح این غریزه جنسی بستگی دارد.

رساـ در پایان نکته‌ای اگر مانده در خدمتم.

یکی از مسائلی که می‌خواهم به آن توجه شود کارهای پایه‌ای و توجه دادن به این مسائل در مدرسه است. ممکن است به دانشجویان دختر و پسر به‌گونه‌ای در دوره دبیرستان به سبکی در دوره متوسطه و به یک سبک حتی در دوره ابتدایی. من به‌عنوان کسی که کارم تعلیم و تربیت است می‌گویم ما می‌توانیم این قضایا را که شما اسمش را بگذارید تربیت جنسی یا هدایت بچه‌ها از همان بچگی در قالب داستان‌ها و متون تربیتی در متون درسی توسط آموزش‌وپرورش دیده شود و در مدرسه‌ها فضاسازی درستی صورت بگیرد. مسئولان برای فرزندان خودشان دلشان بسوزد و برنامه‌ریزی کنند شدنی هم هست اگر بخواهند و برنامه‌ریزی کنند./874/گ403/س

خبرنگار: محمدصالح غلامعلی نژاد

ارسال نظرات