چرا بهائیت و بهائیان دم از اخلاق میزنند/ جنایت بهائیت در تاریخ کمتر از داعش نیست
حجتالاسلام عبدالقادر همایون، کارشناس آشنایی و نقد فرقه ضاله بهاییت، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در شیراز، در پاسخ به این پرسش که نقش اخلاق و انصاف در بهاییت چیست، گفت: یکی از مسائلی که معمولاً در مواجهه با بهاییت از زبان برخی افراد زودباور میشنویم مسأله اخلاق و انصاف در بهاییت است، این مسأله از دو زاویه اخلاق بهاییان و اخلاق در بهاییت قابل بررسی است.
وی در ادامه افزود: هر فردی با هر مذهبی میتواند بر مبنای سلایق و فرهنگ شخصی خود انسانی اخلاق محور و دارای محاسن رفتاری باشد و این سلایق میتواند برخاسته از فطرت پاک و اصیل وی باشد و یا زاییده تفکرات مذهبی وی، یا به دلیل اغراض شخصی همچون نیاز به جلب توجه اطرافیان و حتی ریاکاری باشد.
حجتالاسلام همایون اظهار کرد: اما آیا میتوان اخلاق هر فرد بهایی را پای فرقه بهاییت نوشت و بهاییت را فرقهای خوش اخلاق توصیف نمود و یا بداخلاقیهای یک فرد را به حساب بهایی بودن او گذاشت و بهاییت را فرقهای ضد اخلاق توصیف کرد.
وی ادامه داد: هر صاحب عقل سلیمی در برخورد با رذایل اخلاقی اشخاص بهصراحت بیان میکند این صفات رذیله، نباید حمل بر همه فرقه شود مثلاً اگر یک بهایی عمل کثیفی را انجام داد نمیتوان گفت فرقه بهاییت اینگونه است مگر آنکه همراه با قول، فعل و یا تقریر یکی از سران بهاییت باشد.
این کارشناس آشنایی و نقد فرقه ضاله بهاییت ابراز کرد: یا به عبارت دیگر دستوری بر آن عمل در منابع اصلی آن فرقه موجود باشد و یا عملی از سران آن فرقه مطابق این عمل زشت رخداده باشد و یا نهایتاً این عمل زشت در مقابل سران انجام شده و آنها با سکوت خود مهر تأییدی بر آن عمل زشت زدهاند و به اصطلاح آن عمل را تقریر کردهاند.
وی ادامه داد: پس مسأله اخلاق در بهاییت با بررسی اخلاق، رفتار یا گفتار یک یا چند بهایی به سرانجام نمیرسد و باید یک نگاه تحقیقی به گفتار و عملکرد بهاییت در طول بیش از 170 سال تاریخ این فرقه داشت.
حجتالاسلام همایون ابراز کرد: به عنوان مثال با نگاهی اجمالی به کتاب مطالع الانوار از معتبرترین منابع تاریخی بهاییت، بر هر صاحب عقل و خردی روشن میشود مسأله اخلاق در بهاییت صرفاً جنبه شعاری داشته و بهراحتی میتوان گفت چیزی به نام اخلاق در بهاییت، فقط یک تاکتیک و روش در راستای همگرایی و جذب مسلمانها و پیروان سایر ادیان به این فرقه پوشالی است.
وی ادامه داد: عملکرد زشت سران بابی و بهایی منحصر به این کتاب نیست و در منابع مختلف بهاییان داستان آن شرارتها وجود دارد و حتی در برخی از موارد همراه با ایجاد افتخار بوده است.
این کارشناس آشنایی و نقد فرقه ضاله بهاییت بیان کرد: مثلاً درباره یکی از فتنههایی که از سوی آنها در نزدیکی قائمشهر مازندران و در مکانی تحت عنوان قلعه شیخ طبرسی به وقوع پیوسته، میرزا جانی کاشی از بابیان برجسته در کتاب خود با نام نقطه الکاف، زوایای پنهانی از خوی غیر انسانی این فرقه را به صورت ناخواسته بیان و به این عمل بیشرمانه خود افتخار نیز میکند.
وی ادامه داد: وی در صفحه 161 کتاب خود، داستان حمله به روستایی بیپناه در نزدیکی قلعه را آورده و مینویسد «حضرات جمعی رفتند و در شب یورش برده ده را گرفتند و یکصد و سی نفر را به قتل رسانیدند تتمه فرار کردند. ده را نیز حضرات اصحاب حق خراب کردند و آذوقه ایشان را جمعاً به قلعه بردند و یک تا از ایشان[ پیروان فرقه ] هم شهید نشد».
حجتالاسلام همایون خاطر نشان کرد: از این دست مباحث ضد اخلاقی در منابع بهایی به وفور یافت میشود اقداماتی که از سوی سران بابیه و بهاییت شکل گرفت و در طول تاریخ معاصر از امثال داعش، شبیه آنها را شاهد هستیم.
وی با بیان این نکته که چگونه فرقهای که روی تکفیریها را در قتل و خونریزی و جنایت سفید کرده است میتواند دم از اخلاق بزند، تصریح کرد: پس بهراحتی میتوان گفت برای افرادی که دارای علم و روحیه تحقیق هستند نسبت دادن اخلاق به فرقه بهاییت مضحکهای بیش نیست و آنچه ذکر شد نمی از یم جنایات بهاییت به شمار میرود./302/919/ب1