مظلومیت و تنهایی اباعبدالله الحسین در کربلا

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در ارومیه، حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی قریشی، نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی عصر امروز در مراسم عزاداری شهادت امام حسین(ع) که در مسجد لطفعلی خان ارومیه برگزار شد، اظهار داشت: از مصیبت ابا عبدالله(ع) قلب نازنین امام عصر(عج) به درد آمده است.

نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی گفت: امام حسین(ع) صبح عاشورا به سپاه آرایش نظامی داده، خود در قلب لشکر ایستاده و پرچم را به دست حضرت عباس(ع) دادند.

وی اضافه کرد: عمر سعد تیری به سمت امام حسین(ع) پرتاب کرده و جنگ را آغاز کرد و در روایات است که نزدیک به نصفی از یاران امام حسین(ع) که به 150 نفر هم نمی رسیده به شهادت رسیدند.

حجت الاسلام والمسلمین قریشی ادامه داد: به رسم عرب پس از حمله اولیه قرار به جنگ تن به تن شد، همه یاران حضرت یک به یک به میدان رفته و به شهادت رسیدند و نوبت به جوانان بنی هاشم رسید که آنها هم جملگی به میدان رفته و به شهادت رسیدند و در نهایت پس از شهادت حضرت عباس(ع) نوبت به خود امام حسین(ع) رسید که به میدان بروند.

وی اعلام کرد: شهادت جوانان بنی هاشم بعد از نماز ظهر اتفاق افتاده چون در هنگام نماز ظهر جمعی از یاران حضرت زنده بودند.

امام جمعه ارومیه گفت: امام حسین(ع) وقتی قصد میدان کردند به خیمه حضرت سجاد(ع) رفتند تا مقام امامت را به ایشان بسپارند حضرت سجاد(ع) از یاران پرسید امام فرمودند که زمین با خون آنان سیراب شد.

وی یاد آور شد: حضرت سجاد(ع) از ابوالفضل(ع) سوال کردند حضرت زینب(س) جلوی گریه خود را گرفتند تا امام حسین(ع) جواب حضرت سجاد(ع) را دهند.

نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی افزود: وقتی امام زین العابدین(ع) از تنهایی امام حسین(ع) آگاهی یافتند با تن بیمار خود تلاش کردند که برخاسته و به میدان روند و فرمودند که شمشیر مرا بیاورید آیا نمی بینید که پدرم بی یاور مانده اند، امام حسین(ع) ایشان را آرام کردند و فرمودند که به شیعیان من سلامم را برسان و به آنها بگو که مرا مظلومانه به شهادت رسیدند.

وی با بیان اینکه هنگام وداع با اهل خیام کودکان و دخترکان به دست و پای حضرت افتاده و هر یک سخنی می گفتند، اضافه کرد: امام حسین(ع) به چپ و راست خود نگاهی کردند و دیدند که از هیچ یک از یاران خبری نیست، حضرت فرمودند که کجایید ای یاران وفا دار من؟ مگر نمی بینید که من تنها مانده ام چرا جوابم را نمی دهید؟ حضرت خود جواب دادند که چگونه جواب دهید در حالی که  سرهایتان را از بدنهای شما جدا کرده اند.

حجت الاسلام والمسلمین قریشی توضیح داد: اباعبدالله(ع) پس از رجز خوانی به میدان رفته و شجاعانه به جنگ پرداختند، عمر سعد گفت چه می کنید که او پسر علی است از هر طرف به او هجوم بیاورید تا از پای بیافتد.

وی افزود: امام حسین(ع) پس از پیکار خسته شده و اندکی توقف برای استراحت کردند در این حین ظالمی با سنگی به پیشانی ایشان زد و ستمگر دیگری با تیر سه شعبه چشم ایشان را نشانه گرفت.

امام جمعه ارومیه گفت: هجومها سنگین شد و تشنگی به امام فشار آورد تا اینکه به ناچار از اسب به پایین آمدند، در این حین که بخشی از سپاه کفر به امام حسین(ع) حمله می کردند بخش دیگری هم به خیام حمله ور شده و خیمه ها را به آتش کشیدند.

وی در پایان یادآوری کرد: راوی می گوید که دیدم دامن کودکی آتش گرفته است با اسب او را تعقیب کردم و از ترس فرار کرد اما وقتی متوجه شد قصدم کمک به او است فورا گفت السلام علیک یا شیخ تا مرا متوجه کند که او مسلمان است وقتی از من کمی مهربانی دید دست به روی لبهای خود زد که از تشنگی خشک شده بودند از مشک خود کمی آب ریخته به او دادم دیدم به آب نگاه می کند و نمی نوشد گفت ای شیخ من خواهر کوچکی دارم که او از من تشنه تر است اجازه دهید اول آب را به او دهم./201/936/ب1