اسلام اساسیترین نیاز کودک را تربیت بر محور مَحبت والدین می داند
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وسائل، از ابتدای دهه هفتاد و از ابتدای سالهای پایانی جنگ تحمیلی؛ زمانی که فکر مردم و مسؤولان از مساله جنگ فراغ شد در اثر هجوم و هجمه جدید دشمنان انقلاب و اسلام به خاک کشور عزیزمان، مساله ای جدید به نام تساوی حقوق زن و مرد و حضور زن در اجتماع، ذهن و فکر مردم، روشنفکران و مسؤولان را به خود مشغول کرد.
دشمنان انقلاب و اسلام که در گذشته نتوانسته بودند با سلاح گرم ملت ایران را شکست دهند این بار با سلاح سرد و در قالب جنگ نرم وارد میدان شده و اسلام و انقلاب اسلامی ایران را متهم به تضییع حقوق زن کرد ند و بیان می کردند همانگونه که حضور مردان در اجتماع پررنگ است زن هم چون حقوقی مشابه مرد دارد باید به جای بچهداری و امور خانه در اجتماع حاضر شده و مانند مردان فرصت پیشرفت داشته باشد.
در این برهه از زمان از آنجایی که تئوریسین های ما مشی غرب زدگی داشته و متوجه هدف و نفوذ و شبیخون فرهنگی دشمن و پیامدهای حضور افسار گسیخه زن در اجتماع نشده بودند به هر شکل و هر قیمتی که شده بود زن را با شعار دفاع از حقوق زن به اجتماع کشاندند و با وعده بهره گیری زنان از حقوق و پاداشی برابر با مردان، زنان را وارد بازار اشتغال کردند و بعد از مدتی هم با ابزار استخدام رسمی مدت دور بودن زن از خانه و همسر را افرایش داده و کار در بیرون از خانه را برای زنان به یک فرهنگ تبدیل کردند به گونهای که زنان از اینکه بگویند خانه دار هستند، احساس حقارت میکردند و همین موضوع موجب شد تا هجوم زنان به بازار کار افزایش یافته و در نتیجه خانه، فرزند و همسر در این میان قربانی این اقدام زنان شدند و تنها کار به اینجا ختم نشد و امروزه ما شاهد هستیم که این فرهنگ تا جایی پیش رفته است که حتی زنان به بهانه تحصیل و کلاسهای فرهنگی، هنری و ورزشی مختلف، فرزند خود را از آغوششان جدا کرده و به مهد می سپارند تا با خیال راحت بتوانند به خواستههای خود جامه عمل پوشانده و با خیال راحت در اجتماع حاضر شوند.
این مهدسپاری امروز تبعاتی جدی مانند کودکانی بی عاطفه برجای گذاشته است، کودکانی که محروم از مهر مادر و مَحبت پدر هستند و پدر و مادر به جای اینکه اساسیترین نیاز کودک یعنی مَحبت به او را تأمین کنند وقت خود را صرف نیازهای کاذب اقتصادی کودک کرده و از اساسیترین نیاز او غافل شدهاند در حالی که اسلام اساسیترین نیاز کودک را تربیت به وسیله مَحبت توسط والدین میداند و ما در سالهای اخیر با افزایش مهد سپاری شاهد هستیم که فرهنگ تربیت اسلامی به کلی در کشور زیر سؤال رفته و آن اهدافی را که برای آن انقلاب کردیم از جمله تربیت اسلامی به عنوان یک رکن از جامعه دینی فراموش کردهایم.
در همین زمینه و در راستای مشخص شدن ابعاد مختلف پدیده و معضل مهد سپاری با حجت الاسلام ابطحی، مدیر بخش کودک شبکه ولایت به گفت و گو نشسته و نظر ایشان را به عنوان یک فعال رسانه و فعال امر تربیت در این زمینه جویا شدیم.
وسائل ـ با توجه به دغدغه ها و مشغله های دنیای امروز برای پدر و مادرها، بسیاری از والدین قسمت زیادی از وقت فرزندانشان را با مهدکودک پر می کنند؛ آیا شرعا والدین میتوانند با سلب مسئولیت از خود، وظیفه تربیت را به مهدها بسپارند؟
کاملاً مشهود و معلوم است که در نگرش تربیتی اسلام چنین روشی پیشنهاد نمیشود و تا دوران قبل از هفت سال که به فرمایش اهل بیت(ع) دوران امیری است حضور والدین در کنار فرزند لازم و ضروری است و باید دقت کرد که این دوران، دوران حساسی است و عدم حضور والدین کودک را با مشکلات و بحران های عاطفی خاصی روبه رو می کند.
همچنین این دوران، دورانی است که اهل بیت(ع) با آموزش دهی به کودک مخالف هستند به همین علت ما امر آموزش دهی به کودک را در هفت سال اول زندگی مجاز نمی دانیم و همانطور که اهل بیت(ع) میفرمایند بهترین دوران برای آموزش به کودک هفت سال دوم زندگی است؛ زیرا در این دوران کودک آموزش پذیر بوده و به عبارت دیگر هفت سال دوم زندگی کودک، دوران اطاعت پذیری بوده و بهترین دوران برای آموزش به کودک هم همین هفت سال دوم زندگی است.
و از آنجایی که مهدهای کودک غالباً مشغول آموزش دهی به کودک بوده و همچنین حضور والدین بهخصوص مادر در مهدها در کنار فرزند کمرنگ است به همین دلیل مهدسپاری کودک در هفت سال اول زندگی طبق آموزه های دین اسلام توصیه نمی شود.
مخالفت اسلام با پدیده مهد سپاری / اسلام اساسیترین نیاز کودک را تربیت مبتنی بر مَحبت والدین میداند
وسائل ـ شاخصه های تربیت تراز اسلامی را در چه ویژگیهای میدانید و آیا در حال حاضر مهدهای کودک شاخصه های تربیت تراز اسلامی را دارا هستند یا نه؟
اصولاً اسلام با اصل مهد سپاری مخالف است ولی آنچه که واضح است این است که آنچه در مهدهای کودک بهخصوص در شهرهای بزرگ ارائه میشود آن هم در مهدهایی که با فرهنگ اسلامی اداره میشود آموزش به کودک بوده که این آموزش در قالب آموزش قرآن و حدیث به کودکان است که باید دقت کنیم این آموزش همانطور که گفته شد حتی اگر آموزش قرآن به کودک باشد با طبیعت کودک در هفت سال اول زندگی مخالف است زیرا بیان شد که هفت سال اول زندگی کودک دوران امیری بوده و آموزش در این دوران همانطور که قبلاً هم بیان شد مجاز نیست.
هر چند عدهای معتقد هستند که در اثر این آموزش ها کودک از دین و مذهب زده شود و بخش دیگر آموزش هم که در بعضی از مهدها وجود دارد آموزش رقص و موسیقی به کودک است و در اینجا باز هم توصیه میشود والدینی که از روی اضطرار و ناچاری مجبور به استفاده از مهد هستند کودکان خود را به مهدهایی بسپارند که در آنها آموزش وجود نداشته و صرفاً در آنجا کودک وقت خود را به بازی و تفریح می گذراند.
تعداد مهدهای تراز اسلامی حتی در شهری مانند قم بسیار اندک است
توجه به این نکته لازم است که متأسفانه در شهری مانند قم که انتظار میرود مهدها با الگوی دینی و اسلامی اداره شود ما شاهد هستیم تعداد مهدهایی که براساس مدل اسلامی رفتار کرده و کودک صرفاً در این مهدها وقت خود را به بازی میگذراند بسیار کم است و اغلب مهدها با برنامههای فشرده آموزش قرآن و حدیث به کودک اداره میشوند که عدهای از بزرگان علم تربیت معتقد هستند که وجود اینگونه مهدها میتواند موجب دین زدگی و دین گریزی کودکان در آینده شود.
باید به این موضوع دقت کرد که در اسلام اساسیترین نیاز کودک نیاز به تربیت بوده و اسلام وسیله تربیت اسلامی کودک را مَحبت به او میداند و اسلام تبیین میکند که این مَحبت باید به وسیله والدین و با حضور مستقیم مادر در اختیار کودک قرارگیرد بنابراین همانطور که گفته شد چون در مهدهای ما این دو شاخصه وجود ندارد مهدهای ما مهد تراز اسلامی نیستند.
وسائل ـ راهکار برون رفت از این بحران را در چه می دانید؟ تعطیلی مهدها، ادامه روند کنونی، اصلاح و یا نظارت؟
متأسفانه در اثر بی توجهی های فرهنگی از ابتدای انقلاب، تئوریسن های فرهنگی ما که قرار بود زیر بنای یک جامعه مدرن اسلامی را پایه ریزی کنند در بعضی از مسائل مرتکب یک سری اشتباهاتی شدهاند که یکی از مسائل و موضوعات مهم و اساسی، حضور زن در اجتماع است و شهید مطهری به شکلی بسیار دقیق به این موضوع پرداخته اند، البته در این زمینه برای حضور زن در اجتماع یک سری استثنائاتی هم وجود دارد که معلم و پزشک زن از این استثانائات بوده و باید دقت داشت که اسلام با این استثنائات موافق بوده و آنها را قبول می کند.
همچنین توجه به این نکته لازم است که با حضور زن در اجتماع بهخصوص زنانی که در عرصه های فرهنگی و اجتماعی حضور فعالی دارند جای یک زن و همسر وقتی که این زنان در منزل حضور ندارند خالی است.
نباید به اسم اینکه از حقوق زن دفاع میکنیم به زن ظلم کنیم زیرا امروزه بیان میشود ظلمی که به زن در دوران جاهلیت میشد بزرگترین ظلم بود اما ظلمی که در عصر جاهلیت مدرن به اسم دفاع از حقوق زن به زن میشود به مراتب بیشتر از دوران جاهلیت سنتی بود.
امروزه این موضوع در مجلس شورای اسلامی مورد متوجه قرار گرفته و برای اینکه به کودک ظلم زیادی صورت نگیرد میان نمایندگان مردم در این خصوص بحث است که مرخصی مادر بعد از زایمان باید تا چه میزان باشد که اخیراً با شش ماه موافقت شده و با توجه به نگرش اسلامی باید بگوییم باز این موضوع هم اشتباه بوده و دچار اشکالات فراوانی است؛ زیرا کودک تا دو سالگی نیاز مبرمی به وجود مادر داشته و مادرش باید حداقل تا دو سال در کنار کودک حضور پررنگی داشته باشد و از بدو تولد تا دوران دوسالگی و شیرخوارگی نیاز کودک به مادر نیاز مبرمی است.
دوران ما دوران نیاز مبرم و ضروری حضور زن در خانه و فرزند پروری است
راهکار حل پدیده مهد سپاری این است که شعارهایی که در خصوص حضور زن در اجتماع میدهیم را تغییر داده و باید از این نگرش که به هر قیمتی زن را به اجتماع کشانده و حضور او را در اجتماع پررنگ کنیم دست برداریم زیرا دوران ما دورانی است که نیاز به حضور زن در منزل مبرم و ضروری شده است زیرا دوران ما دوران است که باید مردان و زنان آینده پرورش یابند و این زنان و مردان آینده هستند که باید این اجتماع را بسازند؛ به همین دلیل باید از شعارهای تساوی حقوق زن و مرد دست برداشته و به بهانه دفاع از حقوق زن سعی نکینم که زنان را به هر قیمتی به اجتماع بکشانیم؛ زیرا حضور زن در اجتماع و کمرنگ بودن حضور زن در عرصه فرزند پروری مبتنی بر تربیت اسلامی، آینده کشور و حتی جهان اسلام و تشییع را در معرض خطر قرار می دهد.
وسائل ـ با توجه به آنچه که بیان کردند بفرمایید که حضور زن باید در اجتماع به چه شکل باشد و نظر بزرگان اسلامی در این زمینه چیست یا نباید زن به صورت مستقیم در عرصه اجتماع ایفای نقش نکند؟
بهای مستقیم کردن حضور زنان در عرصه تاریخ سازی کودکانی محروم از مَحبت و بی عاطفه است.
باید گفت که شهید مطهری به خوبی به جایگاه زن در تاریخی سازی اشاره کرده و بیان داشتهاند که زنان مسلمان و ایرانی در عرصه تاریخی ما همواره حضوری مؤثر ولی غیر مستقیم داشتهاند ولی متأسفانه ما در جامعه امروز در اثر اشتباه و به بهانه تساوی حقوق زن و مرد میخواهیم این نقش غیر مستقیم زن را در پویایی تاریخ مستقیم کنیم که همین موضوع جامعه ما را با چالش های جدی روبه رو کرده است زیرا زن با تربیت فرزندان صالح و سالم در گذشته میتوانست تمدن ساز باشد اما متأسفانه امروز در اثر حضور زن در اجتماع و محروم ماندن کودکان از آغوش مادر و عدم تمایل زنان به فرزند دار شد آینده کشور و تمدن ما در خطر جدی قرار گرفته است.
و باید دقت کرد که مهجور واقع شدن راهبردهای بزرگانی از جمله شهید مطهری موجب شده است که ما امروزه در جامعه شاهد وجود کودکان بی عاطفه و کم عاطفه در اثر مهد سپاری و دور بودن از آغوش مادر باشیم ؛ کودکانی که امروزه خود، جامعه و والدینشان را با مشکلات جدی روبه رو کرده اند.
حضور زنان در مشاغل غیر مرتبط چیز جز زیان مستقیم به پیکره اجتماع و خانواده نیست
متأسفانه در جامعه امروز ما در بعضی از دستگاهها و نهادهای اجرایی زنان در مشاغلی حضور دارند که اصلاً با حیطه زنان و موضوعات مرتبط با زنان ارتباطی ندارد که همین موضوع و رسمی بودن در مشاغل زنان را برای فرزند دار شدن با مشکلات جدی روبه رو کرده است زیرا زنان به مشاغل خود عادت کردهاند و همین موضوع موجب شده است که این زنان نتوانند فرزند دار شوند و همین موضوع از نظر تهدید نسل و تربیت اسلامی فرزند موجب چالش جدی در کشور شده است.
شعار مردم قبل از انقلاب بر علیه ساواک و رژیم پهلوی بچه پرورش گاهی بود/ مردم معتقد بودند آنچه موجب پدیدهای به نام مردان و
نکته قابل توجه این است که در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از شعارهایی که مردم بر علیه شاه و ساواک میدادند این بوده که به ساواکی میگفتند "بچه پرورش گاهی"، زیرا مردم معتقد بودند علت اینکه این افراد ساواکی شدهاند این بوده که مادر بالای سرشان حضور نداشته و همین موضوع موجب شده که آنها ساواکی شوند و متأسفانه ما امروز این مسائل را فراموش کردهایم و متأسفانه امروز آنقدر این معمای حضور زن در اجتماع بزرگ شده که دیگر حل آن مشکل است.
وسائل ـ با توجه به نکاتی که بیان کردند و با توجه شرایط کنونی به نظر شما راهکار نهایی حل این چالش که در اثر مواجه با فرهنگ غربی در کشور ایجاد شده، چیست؟
آنچه مهم است این است که از همین امروز و به صورت جدی برای اینکه پدیده مهد سپاری و کودکان محروم از مَحبت مادر در سطح کشور و جامعه حل شود باید در کتابهای درسی بهخصوص کتابهای درسی دختران دبیرستانی وارد شود که هرکس میخواهد در امر همسرداری و تربیت فرزند موفق باشد و فرزندانی تمدن ساز و تحول آفرین تربیت کند باید از ورود به مشاغلی که نیازمند وقت زیاد است خودداری کرده و یا به صورت کلی از اشتغال به کارهای وقت گیر پرهیز کند و بهتر است زنان در کارهایی وارد شوند که وقت گیر نبوده و موجب نشود تا از وظایف مادری و همسری خود کم بگذراند و بهتر است مشاغل و شغلهای مرتبط با خانه و خانه داری را انتخاب کنند.
همچنین بهترین نمونه برای کشوری که از تجربه و حضور زنان در اجتماع تجربه بدی دارد، کشور ژاپن است؛ زیرا در این کشور زن و مرد در کنار هم به صورت شبانه روزی کار میکردند و زمانی مسؤولان این کشور متوجه زیانباربودن حضور افسار گسیخته زن در اجتماع شدند که جمعیت این کشور در اثر اشتغال زنان و عدم فرزندآوری با کمبود مواجه شد و نهاد خانواده مورد تهدید جدی قرار گرفت.
و اضافه بر این بالاترین خطری که در حال حاضر نسل جدید ما را تهدید میکند نسلی محروم از مَحبت والدین است که به خاطر کمبود مَحبت پدر و مادر، به خاطر مَحبت کمی که از سوی مربیان میبینند به مربیان وابسته میشوند و باید این موضوع در جامعه ترویج شود که اگر کسی میخواهد مادر شود باید لااقل تا سن هفت سالگی کودک شغلی نداشته باشد.
پس از هفت سالگی هم بهتر است مادر در خانه باشد زیرا در صورت نبود زن در خانه، به فرزندان و شوهر آسیب جدی وارد میشود و در حال حاضر بهتر است با فرهنگ دور کاری و کار در منزل، زیان های وارد شده در اثر نبود زن در خانه جبران شود و باز هم تأکید میشود اگر مرد در زمینه نان آوری خانواده مشکل دارد بهتر است که زن با کار در منزل و دور کاری، همسر خود را در مخارج منزل یاری دهد.
مسؤولان هم بهتر است با این نگرش، مشاغل خانگی را توسعه بدهند هر چند که مشاغل خانگی هم آسیب زا است ولی چون مشاغل خانگی کمتر آسیب میزند از شغل در بیرون بهتر است اما باز هم نباید این به شکلی باشد که کودک را از مَحبت مادر محروم کند. ولی اگر خانمی نیازی به کار ندارد و به مشاغل خانگی اشتغال دارد بهتر است برای تربیت مناسب فرزند خود این مشاغل را نیز کنار بگذارد.
و باید دقت کرد که در نخستین خانواده اسلامی که خانواده حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) است؛ حضرت فاطمه(س)کارهای درون خانه را پذیرفتند و کارهای خارج از خانه را حضرت علی (ع) بر عهده گرفتند.