آقای رییس جمهور؛ فصل شمردن جوجه هاست
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای رئیسجمهور سلام!
از روزی که طفل بشر پا به عرصه حیات و هستی نهاد هماره نظارهگر فراز و فرود، نضج و حضیض روزگاران بودهایم. هرروزگاری یادگار ایامی است که بهار سبزش، برگریزان خزان را نیز به دنبال داشته است و تنها خزانی میتواند از مرگ تدریجیاش رهایی یابد که در برهوت غیرت و استقامت چونان سرو آزادانه بایستد و منت خاک نکشد.
در این ایام، که پاییز، عمرش را به زمستان میدهد و روزهای سرد و گرفتهای را سپری میکنیم، بر آن شدیم که من باب «وذكّر فإنّ الذّكرى تنفع المؤمنين» نکاتی را خدمتتان یادآور شده و دقایقی را با رئیس جمهورمان به درددل بنشینیم.
1. جناب آقای رئیس جمهور! امروز که 1215 روز از عمر حیات دولتتان میگذرد شما دیگر نوسفر نیستید. 1215 روز با تخفیف یعنی 12 وعده صد روزه!
آقای رئیس جمهور! شما وعده دادید و فرمودید که: «اساس کشور باید بر اساس قانون و ادامه آن دارای شفافیت باشد و این میتواند اعتماد لازم را در یک جامعه به وجود آورد.» در حالی که ما آن چه دیدیم برخلاف فرمایشتان بود. در این چند سالِ دولتتان کرارا شاهد پنهانکاری و محرمانهانگاری در بسیاری از امور دولتی بودهایم. دولت شما علاقه زیادی به محرمانه کردن قراردادها و اسنادِ همکاری چند جانبه از خود نشان داده است، از توافقنامههایی مثل برجام گرفته تا قراردادهای نفتی؛ در حالی که امروزه در کشورهای نفتی آفریقایی که بنابر نظر برخی از آقایان شاید جزء کشورهای غیر پیشرفته محسوب شوند جلسات مذاکرات نفتی شان علنی بوده و برای مردمشان منتشر میشود. آقای رئیس جمهور اگر همه چیز درمسیر قانونی انجام شده باشد، چرا باید از شفافیت گریزان باشید؟ قانونگریزی پنهانکاری دارد، نه قانونپذیری! چرا ما باید متن جزئیات فتح الفتوحِ برجام را اول بار از طرف آمریکایی دریافت کنیم؟ چرا باید چشم آبی های غربی و آمریکایی هایِ پیمان شکنِ بدعهد از جزئیات توافق مطلع باشند اما مردم و متخصصان دلسوز کشور حق کسب اطلاع در این مورد را نداشته باشند، چه برسد به اظهار نظر.
آقای رئیس جمهور!
حقوقهای نجومیای که اولین بار در دولت شما سرباز کرد، یکی از معدود مواردی بود که بیشترین لطمه را به اعتماد مردم به نظام وارد کرد، حقوقهایی که با تایید «وزیر اقتصاد و دارایی» و «معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی» دولت شما توجیه قانونی به خود گرفت، من باب «أکل مال به باطل» نه قانونی بود و نه مشروع! و این آیا یعنی «به وجود آوردن اعتماد لازم درجامعه؟»
آقای رئیس جمهور «لم تقولون ما لا تفعلون»؟ چرا از اعتماد مردم به نظام دم میزنید ولی در عمل، آنها را به بیاعتمادی به نظام دعوت میکنید؟
2. آقای رئیس جمهور شما فرمودید: «عدالت یعنی یک مسئول یک هواپیمایی برمیدارد فقط زن و بچههای خود و خبرنگاران را همراه خود به سفری نبرد، بلکه کارآفرینان را در آن سفر به همراه داشته باشد؛»
جناب آقای روحانی از قید «زن و بچههای خود» که بگذریم، از نرخ بیکاری و ورشکستگی و محرومیت کارآفرینان از ظرفیت داخلی که نمیتوان گذشت؟ طبق آمار صندوق بینالمللی پول رتبه جمهوری اسلامی ایران در آمار بیکاری از 29 به پله 22 نزول پیدا کرده و این یعنی حمایت از اشتغال و کارآفرینی؟ آقای رئیس جمهور کارخانهها و کارگاههای تولیدی که در حیات اقتصادی کشور چندین دهه قدمت داشتند، درهوای سرد پسابرجام به زمین گرم تعطیلی نشستند.
برای نمونه کارخانه ارج (باقدمتی نزدیک به 80 سال)، کارخانه پارس کروم خزر (تولیدکننده املاح کروم که تنها تولید کننده سولفات بازیک- مواد اولیه چرمسازی در خاورمیانه است)، کارخانه قند ورامین، کارخانه قو، کارخانه پارس، کارخانه فولاد سهند و... تنها چند نمونه اندک از باقدمتترین صنایع تولیدی کشور هستند که به ورطه تعطیلی کشیده شدهاند.
آقای رئیس جمهور!
این موارد تنها چند مورد از 60 درصد کارخانجات تولیدی کشور بوده که به صورت تعطیل یا نیمه تعطیل درآمدهاند.
3. آقای رئیس جمهور!
شما در ایام آغازینی که نوسفر بودید فرمودید: «هیچ کشوری بدون ارتباط فعال و سازنده با جهان توسعه نخواهد یافت و با انزوا، رشد و پیشرفت امکانناپذیر است. ما میتوانیم در سیاست خارجی، روابط خود را با دنیا به صورت مناسبی در بیاوریم، روابط خارجی آرزو نیست که کسی دنبال آن باشد، روابط خارجی، شناخت جهان و دیدن واقعیتهاست، ترسیم برنامه است، هزینه و فایده کردن است، قدم به قدم پا را جلو گذاشتن است.»
اما باید بگویم که دایرۀ المعارف واژگان شما با دایرۀ المعارف واقعی عرصه حکومتداری در عالم بین الملل به اندازه مدار خط استوا فرق میکند. عالم بین الملل عالم واقعیتهاست نه شعارها. جناب رئیس جمهور ارتباط فعال و سازنده در عرصه بینالمللی به معنای تعامل طرفینی است، ولی تعامل ما با بیرون مرزها تعامل یک طرفه بوده است، به این معنی که برای کشورهای غربی و شرکتهای خارجی، سازنده و مفید و برای داخل کشور مخرب بود، «روابط مناسب» یعنی پیشرفت اقتصاد مملکت همراه با تقویت تولید داخل و سرمایهگذاریهای زیرساخت کشور.
سرمایهگذاری شرکتهای پوشاک ترک در کشور، تفاهم همکاری سرمایهگذاری مشترک شرکت پژو- سیتروئن و کارخانه ایران خودرو مبنی بر سرمایهگذاری 400 میلیون یورو (436 میلیون دلار) در ایران، سرمایهگذاری صددرصدی شرکت ایتالیایی دانیلی جهت طراحی و تولید قطعات فولاد، اعطای ارائه سرویس و پخت و پز غذاهای مسافران (کترینگ ریلی) در سیستم حمل و نقل ریلی کشور به یک شرکت اتریشی! و... تنها چند نمونه از مصادیق فراوان وابستهسازی داخل به خارج است. که از غذای مسافران قطارها و پوشاک تابستان و زمستان گرفته تا خودرویهای خارجی و صنایع زیر ساخت در این ماراتنِ سرمایهگذاریِ شرکتهای خارجی دیده میشود.
گشودن دروازههای کشور به روی شرکتهای خارجی امر نامبارکی نیست، آنجا نامبارک میگردد که چشم آبیهای خارجی از هموطنان داخلی خونشان رنگینتر میشود. در اقلامی که قابلیت و اقتدار تولید آنها در داخل وجود نداشته وهزینه تولید آنها مقرون به صرفه نیست، میتوان از علم شرکتهای خارجی بهره جست، آن هم مدقانه و به صورت مهندسی شده. وزارت خزانهداری آمریکا در دستورالعمل جدید خود گفته است در صورت نقض برنامه جامع اقدام مشترک و احیای مجدد تحریمها، شرکتهای غیرآمریکایی که در ایران فعالیت میکنند تنها ۶ ماه برای خروج از ایران فرصت دارند. این یک زنگ خطری است برای دولتمردانی که با محرومسازی شرکتهای داخلی از معادلات اقتصادی و تجاری داخلی و تقدیم مگاپروژههای داخلی به بیگانگان، در حال قتل عام توانمندی داخلی هستند. دو سوال: آیا اگر شرکتهای خارجی ظرف مدت شش ماه کشور شما را ترک کردند اولا امکان احیای این ظرفیت ذبح شده وجود دارد؟ در ثانی برای امرار معاش و ابقای حیات مملکت به هر خارو خاشاکی متوسل نمیشوید تا آنجا که وطنمان را به تنفروشی وادار کنید؟
چهارم؛ جناب رئیس جمهور! شما فرمودید: «چپ و راست فرقی نمیکند برای مسئولیت فرد متدین، دلسوز و کسی که قانون اساسی را قبول دارد و دلش میسوزد را باید به کار گماشت.»
اما در آغاز دولتتان شاهد تغییر اتوبوسی که نه، تغییر واگنی مناصب دولتی بودیم، که اگر از این تغییرات چشم بپوشیم، از گماشتن افرادی که نه تنها مراعی قانون نبودند، بلکه دستی بر آتش فتنه 88 و بی قانونی نیز داشتتهاند، نمیشود به آسانی گذشت.
اینها فقط چند مورد از دهها مواردی بود که ذکر تمام آنها اطاله کلام میشود. مواردی همچون دامن زدن و گستردن اقتصاد تک محصولی (که به پاشنه آشیلی برای نظام تبدیل شده است) و عدم اهتمام به اقتصاد مقاومتی دربرنامهریزیها و بودجهبندیها، اکتفا کردن برنامه ششم توسعه به ارائه احکام اجرایی آن و وجود نواقص و اشکالات اساسی در آن (من جمله تعارض برنامه ششم با مفاهیم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تعارض این لایحه با اسناد بالادستی ـاز قانون اساسی تا سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب ـ قانونی کردن پروژه نفوذ در کشور، عدم انسجام و تناقضات قسمتهای مختلف برنامه با یکدیگر)، وجود کابینهای با ژنرالهای پیر و خسته، عدم توازن بین عرضه و تقاضای نیروی کار در بازار نیروی کار (که یک طرف مسئله به بحران بیکاری میانجامد و طرف دیگر آن عدم تربیت نیروهای متخصص با نیازهای کشور را در پی دارد)، مسئله قیمتگذاری و نظارت بر بازار و انطباق بین واحدهای نظارتی و واحدهای نظارت شده، عدم حمایت از تولید ملی و اقتصاد دانشبنیان در ذیل مسائل فرهنگ اقتصاد (چه در فضای مصرفکنندگان و چه مسئولین)، ناکارآمدی و عدم شفافیت نظام مالیاتی (نظام مالیاتی یک کشور تنها در بدترین حالت خود میتواند نسبت به بیکاری و اشتغال، کمبود سرمایه، تورم و فرار مالیاتی بیتفاوت باشد)، بیکاری و رکود حاکم بر اقتصاد کشور، مساله مفاسد اقصادی و سیاسی و انفعال حقوقی و قضایی قوه مجریه دربرابر آن، بی تدبیری در مسائل مربوط به صادرات و واردات (مناطق آزاد، گمرک، قاچاق کالا و...)، عدم توجه به بحرانهای پیش رو (به خصوص بحران جمعیت و کم آبی)، مشکلات نظام پولی و بانکداری کشور (به صورت ویژه لایحه بانکداری اسلامی) و تامین اجتماعی و بیمه ، فقر و تبعیض و شکاف طبقاتی(عدالت اقتصادی)، بی برنامگی و رکود در بخش اقتصاد مسکن، مدیریت ناکارآمد مشکلات اقتصادی و اجرایی نظام سلامت و... از دیگر دست آوردهای دولت شما میباشد.
جناب رئیس جمهور! به توان و ظرفیت داخلی اعتماد کنید، آقای روحانی بر فرض اینکه تمام تحریمهای عالم –که محال است- لغو بشود و همه ممالک جهان با ما روابط حسنه برقرار کنند، اگر اقتصاد و بنیه های تولیدی ر ادرونزا نکرده باشیم، بازهم آب در هاون کوبیدهایم، چاه باید از خودش آب داشته باشد.
جناب رئیس جمهور! به نیروهای جوان میبایست اعتماد میکردید، شما قوام دولت خود را به قیام ژنرالهای پیر و خستهای گره زدید که بینفع و باضرر در خط مقدم دیپلماسی سیاسی و فرهنگی و اقتصادی مذاکره میکردند، آقای رئیس جمهور در برابر گرگ باید شمشیر زد، نه ضجهی التماس و نداری.
با این شرح ما مَضی که خودتان بر خلاف منویات خودتان عمل کردید دو حالت متصور است: شما یا به حرف های خودتان ایمان ندارید و وعده و وعید را تنها برای راندن حریف و فریب مردم میخواهید نه اعتلای کشور، که دراین حالت مردمسالاری را به مردمسواری تحریف معنایی کردهاید، یا این که این وعدهها و شعائر از سوی اتاق فکری دیگر دیکته میشوند که شما فقط عروسک خیمه شب بازی این نمایش هستید. که در دو حالت شما و دعای مردم!
آقای رییس جمهور بعد از بازی شطرنج، شاه و سرباز را در یک جعبه میگذارند، این صداقت است، خدمت و تقواست که سرنوشت ساز است. آقای روحانی آخر پاییز فرارسیده و فصل شمردن جوجه هاست. اکنون که به اواخر دولتتان نزدیک میشوید چه نیک است که به مسیری که آمده اید یک بار دیگر بنگرید و به محاسبه اعمال دولتتان بپردازید.
این نکته ها من باب تذکر و یادآوری بود، یادآوری مسیری که آمدهاید، باشد که بیاندشیم و از پیشینیان عبرت بگیریم و با نگاه به گذشته، آینده را بسازیم. امید است که قدردان گذشتگان بوده و اسباب خیر دعای آیندگان را برای خود فراهم کنیم، چرا که آیندگان تاریخ درباره ما به قضاوت خواهد نشست.
والسلام علی من اتبع الهدی
بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
/924/د102/ج