اصول و مبانی روابط بین الملل از منظر فقه شیعه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، هفتمین نشست تخصصی مرکز بین المللی توسعه صلح، فرهنگ و عقلانیت با عنوان «اصول و مبانی روابط بین الملل از منظر فقه شیعه» چهارشنبه 11 اسفند 95 در قم برگزار شد.
حجت الاسلام سید علیرضا حسینی استاد حوزه و دانشگاه در این نشست ضمن ارائه تاریخچه ای از مبانی روابط بین المللی در فقه شیعه اظهار داشت: کتاب های زیادی در این زمینه نوشته شده و حتی شیخ طوسی در کتاب مبسوط خود قائل است بر امام عدل یا نماینده او واجب است که به جنگ دشمنان برود و سریه هایی درست کند ولی باید جهاد سالی یک بار باشد تا جهاد تعطیل نشود.
وی افزود: یکی از بحث های مهم در تشیع این است که آیا ما اصولی در روابط بین الملل داریم یا خیر؟ و یا اصل اولی بر صلح است یا جنگ؟ و اینکه آیا اصل اولی بر مذاکره است و یا گارد گرفتن؟ که همه این موارد مباحث مهمی است و به همین جهت ابتدا باید یک تقسیم بندی در فقه داشته باشیم.
استاد حوزه و دانشگاه با طرح سؤالی مبنی بر اینکه آیا فقه السیاست می تواند سرلوحه مسائل بین المللی قرار بگیرد؟ ابراز داشت: به عنوان نمونه ما در فقه شیعه دارالحرب، دارالاسلام، دارالکفر و دارالمحادنه داریم و به همین جهت وقتی کتاب هایی در این زمینه نوشته می شود نگاه نصوص ملفوظ به فقه می شود.
وی ادامه داد: این افراد بر این عقیده اند که فقه باید دلیل لفظیه را حل کند و می گویند آیات قرآن و روایات ملاک عمل است و در زمان پیامبر «کشور» وجود نداشته است که بخواهیم بر اساس آن فقه بین الملل و فقه سیاست خارجی درست کنیم پس اصلا این مسأله امکان ندارد.
حجت الاسلام حسینی با بیان اینکه با این تقسیم بندی ها نمی توان حاکمیت فقهی درست کرد، عنوان داشت: به همین جهت این افراد از همان ابتدا بنا بر اشتباه گذاشته اند و از این رو چاره کار این است که دو مسأله را توجه داشته باشیم؛ نخست آن که نباید از موازین فقهی خارج شویم و دوم آن که فقه فردی که بایدها و نبایدها را می گوید جواب گوی مسائل نوپدید نیست.
وی با بیان اینکه برای نگاه بین المللی به فقه باید از نگاه فردی خارج شده و نگاه فقه الاجتماع و فقه السیاست داشته باشیم، تأکید کرد: در این صورت است که همان فقه پاسخگو می شود ولی اگر با همان فقهی که عبادات با آن نگاشته می شود و فردی پاسخ داده می دهد وارد شده و کلان نگاه نکنیم هرگز در مسائل جهانی و بین المللی جواب نمی گیریم همچنانکه مشروعه خواهان در زمان مشروطه همین حرف را می زدند و می گفتند نیازی به قانون اساسی نداریم و همه چیز در قرآن و روایات مشخص شده است.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: باید یک دانش مستقلی به عنوان فقه السیاست با اصول آن و با مبانی خودش پی ریزی شود و به همین جهت زمانی که صرفا به نصوص ملفوظ مراجعه کنیم این می شود که فردی به صورت مطلق می گوید باید ارتباط خودمان را با جهان قطع کنیم و ارتباط بین المللی نداشته باشیم و از آن طرف فردی می گوید تکیه اسلام بر صلح است و ما باید به صورت مطلق با جهان هرچند غیر مسلمان مرتبط بشویم.
وی با تأکید بر اینکه تنها عنصر عقل در این مسائل کارایی کافی دارد، خاطرنشان کرد: اگر از باب عنصر عقل که بومی نیست، شیعه و اسلام ندارد و فرا مرزی و فرامکانی است وارد شویم بسیاری از مشکلات حل می شود، حتی اصول حیاتی در کشور اسلامی از جمله استقلال، سیادت اسلام و عدم رکون به بیگانگان نیز اگر اسلام آن حذف شود همگی قوه عقلانی دارد، چراکه هیچ کشوری دوست ندارد استقلال خود را از دست بدهد یا وابسته باشد.
حجت الاسلام حسینی با بیان اینکه در مسائل بین المللی فقه فردی کارایی ندارد، تصریح کرد: ما نمی گوییم دارالاسلام یا دارالحرب نداریم بلکه اینها در فقه فردی جواب می دهد به عنوان نمونه کسی که حد به گردنش هست در کشور غیراسلام رفت حد را جاری نمی کنیم ولی در معادلات بین المللی عرف ها رعایت می شود و بر اساس عقل و عقلانیت جلو می رود، بنابراین مسائل بین المللی اگر به سمت دانش فقه السیاست نرود و با فقه فردی نگاه شود ما هیچگاه تعاملی با جهان نخواهیم داشت.
وی تأکید کرد: با توجه به مسائل گفته شده اصل نه بر ارتباط با غرب است و نه عدم ارتباط و اصلا هیچ اصلی وجود ندارد، از همین رو باید اقتضایی ایجاد کنیم و توجه کنیم این ارتباط بر اساس منافع ملی سازگار هست یا خیر؟ و یا این مسأله آیا برای ما سود دارد یا خیر؟
پژوهشگر علوم اسلامی با بیان اینکه در رأس هرم حکومت فقه شیعه ولی فقیه حضور دارد، عنوان داشت: با تفکر ولایت مطلقه فقیه ما معتقدیم ولی فقیه هیچگاه رأسا به عنوان نظر شخصی در مسائل تخصصی نگاه خودش را حاکم نمی کند؛ چراکه این مسأله همچون بقیه احکام فقهی است که در مصادیق همیشه از عرف خاص یعنی کارشناس استفاده می شود.
وی ادامه داد: به عنوان نمونه در مسأله قصاص نمی دانیم چه مقدار ضربه به این فرد وارد شده است که مصداق آن با پزشکی قانونی است و فقیه یا قاضی نمی تواند نظر بدهد و تنها می تواند مصداق را بر موضوع تطبیق دهد و در مسائل سیاست خارجی نیز همینطور است.
استاد دانشگاه محلات خاطرنشان کرد: بنابراین در مسائل بین المللی همواره ولی فقیه عده ای از کارشناسان را دعوت می کند و آنها نیز بدون شائبه های سیاسی و جناحی نظر علمی خود را مطرح می کنند و در نهایت ولی فقیه نظر خود را ناظر به سخنان آنها می دهد.
وی در پایان با اشاره به مسائل فقه حکومتی ابراز داشت: مسأله ای که امروز خیلی برای ما اهمیت دارد همان جریان مصلحت است که عزت اسلام و کشور و حکمت هم در آن قرار دارد و البته بسیاری از موارد این مصلحت انگاری ها به بن بست می خورد و راه حل آن رجوع به عقل و کارشناس و در موارد تزاحم، اهم و مهم کردن است./1330/پ201/ی