خوب و بد دوستی ها و خودمانی شدن های مجازی!
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، یکی از مهمترین محورهای زندگی هر فرد در شاکله روابط اجتماعی، دوستان هستند. افرادی که بر شکل گیری شخصیت تاثیر فراوانی دارند به نحوی که در صورت انتخاب درست دوست، شخص می تواند به سعادت برسد و در غیر این صورت ممکن است به بیراهه سقوط کند. از این رو، بر آن شدیم مساله دوست و دوستیابی و تاثیر آن در سبک زندگی و ویژگی های دوست خوب را با دکتر حمید مهدی زاده، عضو هیات مدیره انجمن روانشناسی اسلامی به گفت وگو بنشینیم که حاصل آن را می خوانید:
آیا سبک زندگی در انتخاب دوستان جایگاهی دارد؟
بله، قطعاً. اساسا وقتی بحث شخصیت سالم مطرح می شود به تدریج موضوع سبک زندگی جایگاه پررنگ خود را نمایان می کند چون سبک زندگی همان شخصیت در عمل است، یعنی روش و شیوه ای که نسبتا ثابت است و برای رسیدن به اهداف مان آن را نشان می دهیم. وقتی می گوییم سبک زندگی آن روی ظاهری و یا تظاهرات شخصیت انسان است که مطرح می شود و سبک زندگی و شخصیت دو روی یک سکه هستند.
سبک زندگی از درون انسان خبر می دهد. سبک زندگی شخصیت در عمل و رفتار است. مثلا فرد دوست یا همنشینی داشته باشد که بخش قابل توجهی از ساعات عمر خود را با او می گذراند. این دوست یا شریک باید از نظر فکری با اونزدیک باشد. عاقل باشد چراکه مهمترین فضیلت برای یک دوست، عاقل بودن اوست.
اصطلاحا ویژگی های یک دوست خوب چیست و چه قدر می تواند شخصیت طرف مقابل را بسازد؟
دوستی ممکن است که سالیان سال ادامه داشته باشد. وقتی فرد می خواهد دوست پیدا کند دوستی که شاید برای سالیان سال ادامه پیدا کند باید روی نکات شخصیتی توجه کند. اگر فردی از نظر شخصیتی ضعیف باشد، یا اعتقادات دینی نداشته باشد و مثلا نماز نخواند. قطعا بر دوست اش تاثیر می گذارد. همنشین خوب بر نوع زندگی افراد اثر فراوانی دارد به گونه ای که در روایات داریم از خوشبختی انسان ها سه چیز است که یکی از آنها مصاحب و همنشین خوب است.
عاقل بودن پایه و اساس یک دوست خوب است. خیرخواهی ویژگی دوم است. ویژگی سوم اینکه دوست از نظر روانی سالم باشد؛ یعنی پرخاشگر نباشد البته همه ما گاهی اوقات پرخاشگر هستیم ولی تداوم این رفتار یک اختلال است. خصوصیت دیگر صداقت و راستگویی است. مساله دیگر در انتخاب یک دوست از نظر من ایمان است. البته ایمان نیز خود به دو قسمت تقسیم می شود. ایمان درونی و ایمان بیرونی.
به اعتقاد آلپورت افرادی که مذهبی هستند سلامت روانی بیشتری دارند. او بررسی می کند و دو نوع رویکرد و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی را معرفی می کند. گاهی افراد بنا به شرایط، خود را تغییر داده و برای کسب منافع شان ذیل سبک زندگی اقتصادی که دارند تصمیم می گیرند تا ظاهر مذهبی داشته باشند و منفعت خود را از طریق این ظاهر تامیین کند. این جهت گیری مذهبی بیرونی است.
اما جهت گیری مذهبی درونی فرد بر اساس نیاز به پرستش است یعنی انسان در درون اش این حس را دارد که باید خداوند را عبادت کند و بپرستد و این جهت گیری مذهبی اختصاص به مذهب اسلام و سایر ادیان ندارد. اگر واقعا درون فرد بجوشد در هر شرایطی این دیدگاه مذهبی را نشان می دهد. کسی که از درون مذهبی باشد هرگز نان به نرخ روز نمی خورد.
از نظر شما دوستی های مجازی چه قدر می تواند شخصیت ساز باشد؟
شاید تاثیرات جزئی داشته باشد ولی هرگز به عنوان دوستی محسوب نمی شود. بیشتر می توان گفت دوستی های مجازی خودافشاگری است. فضای مجازی با یک کلیلک فرد را به سوی خودمانی شدن می برد. این فضا بیشتر آسیب دارد. نقاب زدگی در دوستی های مجازی وجود دارد. تصاویری که افراد به نمایش می گذارند غیر از آن چیزی است که فرد در حقیقت است. شخصیت افراد به نوعی دروغین می شود.
چرا افراد به سمت این جنس دوستی ها تمایل پیدا می کنند؟
یک دلیل خودافشاگری است. فرد می خواد اصطلاحا نمایش شیک تری از خود و زندگی اش داشته باشد. از سوی دیگر خلاءهای او پر می شود چون کسی هم نیست که پیگیر حقیقت شود در نتیجه تمرکز خود را بر این فضا می گذارد.
گاهی هم فرد احساس تنهایی می کند و سراغ دوستی های مجازی می رود. مشتریان دوستی در فضای مجازی گاهی افرادی هستند که شرم اجتماعی و گریز از اجتماع دارند. کسانی که هراس اجتماعی دارند، وارد این دوستی ها می شوند.
برخی دیگر نیز برای سوء استفاده از جنس مخالف؛ دوست های مجازی غیرخالصانه است. ممکن است فردی از خود تصویری زیبا ارایه کند ولی ورودش به این فضا صرفا برای نیازهای پنهان اش باشد. گاهی به نیت ازدواج وارد این دوستی ها می شوند در حالی که کسانی که اصولی ازدواج کرده اند باز هم در زندگی دچار مشکل می شوند چه رسد ازدواج هایی که با دوستی های مجازی انجام ازدواج شود و نهایتاً به دلیل عدم ثبات از هم می پاشند.
برای به حداقل رساندن آسیب های فضای مجازی و جلوگیری از دوستی های این چنین در این محیط باید چه کرد؟
ببینید، در این فضا عمدتا نوجوانان و جوانانی برای دوستی حضور می یابند که خلاءهایی دارند که به آنها اشاره کردم. گاهی نیز افراد فکر می کنند می توانند در این فضا نیمه گمشده خود را پیدا کنند که عمدتا این ازدواج ها با شکست مواجه می شود.
واقعیت آن است که حضور در این فضا با چنین هدفی هر چیزی می تواند باشد جز یک ابراز علاقه واقعی. سازمان روانی یک دختر به گونه ای است که وقتی عاشق یک نفر می شود او را با تمام وجود برای خودش می خواهد. اما سازمان روانی پسران متفاوت است. لذا توصیه من به پدران و مادران این است که به ویژه در مورد دختران به نیازهای عاطفی او توجه کنند. به او ابراز علاقه کنند تا این دوستی های ظاهری شکل نگیرد./1325//102/خ