گزارشی از نقد کتاب «ارهاص و معجزه»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی «ارهاص و معجزه» با ارائه ناهید طیبی، استاد سطح عالی جامعه الزهرا(س) و نقد مسعود داداش نژاد دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و اعظم وفایی عضو هیأت علمی گروه معارف دانشگاه قم در جامعه الزهرا(س) قم برگزار شد.
در ابتدای این نشست سرکار دکتر طیبی با بیان این که من در این کتاب به دنبال سیر تطور مفهومی ارهاص و معجزه با نگاه تاریخی هستم، ابراز داشت: بحث ارهاص و معجزه در نگاه اول کلامی به نظر میرسد ولی تمرکز روی این دو اصطلاح با نگاه تاریخی فوائد زیادی دارد و میتواند بسیاری از شبهات را پاسخ دهد.
وی به بیان تفاوت میان دو مفهوم ارهاص و معجزه پرداخت و افزود: ارهاص به امور خارقالعادهای گفته میشود که قبل از بعثت صادر شده است و مقرون به تحدی است و در برخی از روایات هم به دست پیامبر(ص) بودن را از ملاکات ارهاص دانستهاند و ازاینرو بسیاری از مواردی که ما ارهاص میدانیم ارهاص نیست و منجر به فربه شدن این مفهوم شده است و هر چیز خارقالعادهای را ارهاص بدانیم.
استاد سطح عالی جامعه الزهرا(س) افزود: در سیره ابن هشام ما فقط ده ارهاص و معجزه داریم ولی وقتی به ابن کثیر میرسیم و در قرون بعدی ارهاصات به 3 هزار تا هم میرسد؛ ما نمیگوییم این ارهاصات که منتسب به پیامبر(ص) است دروغ است ولی معتقدم که این اتفاق به خاطر توسع در مفهوم ارهاص صورت گرفته است و در دورهای حتی خبر پیامبر(ص) از رحلتشان را هم وارد در مفهوم ارهاص دانستهاند و به عنوان ارهاص ذکر کردهاند.
وی با اشاره به کیفیت ورود واژه ارهاص به منابع اصیل و متقدم، اظهار داشت: ارهاص و معجزه قبل از اسلام هم بوده است ولی با واژهای دیگر بیان میشده است؛ ما در قرآن نه واژه ارهاص داریم و نه واژه معجزه داریم ولی مصادیق آن در قرآن به وفور دیده میشود و من با بررسی کمی و کیفی که داشتهام تعداد ارهاصات در منابع اصیل و قلمرو ارهاص را بررسی کردهام.
طیبی با بیان این که برخی از سیره نویسان و متکلمان مسیحی رویکرد ضد ارهاص و معجزهای نسبت به پیامبر(ص) را در پیش گرفتهاند، ابراز داشت: برخی هم گمان میکنند که ارهاصات مولود تخیل جمعی عرب است که تصور عرب این بوده که پیامبر ما نباید از دیگر پیامبران در بحث معجزه و ارهاص کمتر باشد و اعراب معجزههای مخصوصی را برای پیامبر(ص) ساخته است و برخی هم معتقدند که ارهاصات امور ماورائی هستند که در ذهن افراد شکل گرفتهاند که با تخیل متفاوت است.
وی خاطرنشان کرد: برخی معتقدند که دینی که ما داریم را نمیتوانیم به صورتی که در صدر اسلام بوده است به مردم عرضه کنیم و ازاینرو قائل به اصلاح دینی هستند و در این تغییر و تحول باید مسائل ماورائی را از دین خارج کنیم؛ بنابراین این دسته از دانشمندان تاریخ جدید مینویسند و بخشهای ماورائی و معجزات و ارهاصات پیامبر(ص) را حذف میکنند.
استاد سطح عالی جامعه الزهرا(س) افزود: عدهای هم معتقدند که ارهاص مایه اطمینان قلب پیامبر(ص) و صدق رسالت پیامبر(ص) است و باید وجود میداشت.
وی تصریح کرد: دستاورد من از این پژوهش این است که واژه ارهاص از اواخر قرن چهارم به بعد وارد میراث علمی ما شده است و تا قبل از آن تاریخ کارهای خارقالعاده پیامبر(ص) مانند اخبار از غیب و دیگر موارد به این صورت گسترده موردتوجه نبوده است و این دستاورد میتواند در فهم ما از وقایع صدر اسلام را بهتر کند.
در ادامه دکتر داداش نژاد در جایگاه ناقد با اشاره به ویژگیهای مثبت بحث ارهاص و معجزه ابراز داشت: این بحث از مباحث مورد نیاز روز جامعه است و میتوانیم با تکیه بر این بحث به بسیاری از شبهاتی که از طرف مستشرقین در رابطه با معجزات و کرامات و ارهاصات مطرح میشود پاسخ گفت.
وی افزود: ویژگی دوم این بحث این است که این یک کار میان رشتهای است و تا کنون کسی با این نگاه به ارهاص و معجزه نپرداخته است و از مباحث دشواری است که نیاز به مراجعه به منابع زیادی دارد و همین که نویسنده وارد این فضا شده است قابل توجه است.
استادیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان این که عنوان این بحث در رابطه با ارهاص و معجزه است، گفت: ارهاص و معجزه دو مفهوم جدا گانه است ولی دغدغه اصلی نویسنده فقط مفهوم ارهاص است و به خوبی به مبحث معجزه نپرداخته است.
وی با اشاره به اشکالات سازماندهی مطالب و تکراری بودن برخی مطالب در جاهای مختلف کتاب اظهار داشت: اشکال کلی که به این کتاب وارد است این است که ارتباط بین منابع در این نوشته بیان نشده است که منابع تاریخی چه تأثیری روی منابع کلامی گذاشته است و در این نوشته فقط گزارشی از واژه ارهاص در منابع اصیل بیان شده است.
داداش نژاد اشکال اصلی این کتاب را فاقد تز بودن آن دانست و گفت: این که بفهمیم واژه ارهاص در قرن چهارم وارد منابع شده است به خودی خود اهمیتی ندارد و باید ببینیم چه جریاناتی در تولید این واژه نقش داشتهاند و با چه هدفی تولید شده است و توسعه این واژه تحت چه شرایطی صورت گرفته است و چه تغییر و تحولات فکری سبب تولید این واژه شده است که متأسفانه این کتاب به آن نپرداخته است.
وی خاطرنشان کرد: در این کتاب قلمرو زمانی به خوبی رعایت نشده است و دلیل این که از سده دهم تا سیزدهم را حذف کردهاید بیان نشده است و همچنین برخی منابع اختصاصی ارهاص در این کتاب بررسی نشده است.
همچنین دکتر وفایی در جایگاه ناقد دوم علمی بودن، دقیق و مستند بودن و قلم شیوا و روان را از ویژگیهای مثبت کتاب ارهاص و معجزه دانست و ابراز داشت: اگر با نگاه نقادانه به این کتاب نگاه کنیم باید گفت که این کتاب ساختار ضابطهمندی در ورود و خروج از بحث را ندارد و همچنین تعداد صفحات هر بخش از کتاب با بخشهای دیگر تناسب ندارد در حالی که یک کتاب علمی باید نظم منطقی داشته باشد.
وی افزود: از نظر مفهوم شناسی واژه ارهاص و معجزه در برخی موارد به جای هم استفاده شده است که با غرض اصلی نویسنده که بیان تفاوت میان این دو واژه است ناسازگار است.
عضو هیأت علمی دانشگاه قم با بیان این که این کتاب نقل قول محور است و بعد از بیان نقلقولهای مختلف پیرامون ارهاص و معجزه به نتیجهگیری میپردازد؛ گفت: در نوشتههای علمی نویسنده نظر خود را مینویسد و سپس برای تأیید نظر خود نقلقولهایی را هم بیان میکند ولی در این کتاب بر خلاف این رویه حاکم است و این میتواند یک ایراد باشد.
وی خاطرنشان کرد: در این کتاب برای تفسیر آیات قرآن تنها به دو تفسیر طبری و فخر رازی مراجعه شده است در حالی که باید با توجه به موضوع به تفاسیر بیشتری از تفاسیر شیعه و سنی مراجعه می شد تا به نتایج متقن تری دست پیدا کنید.
وفایی اظهار داشت: ایراد دیگری که می توان ذکر کرد این است که در برخی موارد در کتاب نظر علمای شیعه بر علمای اهل سنت مقدم شده است در حال یکه در جای دیگر نظرات اهل سنت بر شیعه مقدم شده است و این ناهمخوانی در کتاب بدون ذکر دلیل نمیتواند مثبت باشد.
در ادامه طیبی در پاسخ به ناقدان اظهار داشت: من اشکالات فاقد تز بودن و ناهمخوان بودن مباحث ارهاص و معجزه را میپذیرم زیرا موضوع تحقیق من در ابتدا فقط مربوط به ارهاصات نبوی بود ولی با توصیه اساتید در جلسات نقد گذشته بخش معجزه را هم به آن اضافه کردم که سبب مشکلات ساختاری در کتاب شده است.
وی در پاسخ به این نقد که باید از منابع تفسیری بیشتری استفاده می شد، ابراز داشت: این کار یک کار قرآنی و تفسیری نیست بلکه یک کار تاریخی است و تنها برای چند مثال از قرآن در رابطه با ارهاصات حضرت مریم(س) به قران مراجعه شده است و از طرف دیگر اکثر تفاسیر یک حرف را میزنند و من سعی کردهام که تفاسیری را بیاورم که دو تفسیر متفاوت از آیه را بیان کردهاند.
استاد سطح عالی جامعه الزهرا(س) ایراد نقل قول محور بودن کتاب را هم وارد ندانست و گفت: در بحث مفهوم شناسی و تحلیل مفهومی ابتدا باید نقلقولها و نظرات متکلمین اصیل بیان شود و بعد یک جمعبندی کلی صورت بگیرد و نظر مؤلف در پایان ذکر شود که روشی کاملاً علمی است.
وی در رابطه با تقدم و تأخر منابع اهل سنت و شیعه ابراز داشت: در جایی که بحث تاریخی شده است منابع اهل سنت مقدم آورده شده است زیرا اهل سنت از نظر تاریخی ارهاص را قبل از شیعه بیان کردهاند ولی در جایی که بحث کلامی است متکلمان شیعی مقدم هستند زیرا منابع کلامی شیعی زود تر از اهل سنت بحث ارهاص را ذکر کردهاند./843/پ200/س