۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۰
کد خبر: ۴۹۵۲۸۴
آیت‎الله جوادی آملی:

حقوق بشر غرب بر اساس تفکر فرعونی نوشته شده است

حضرت آیت‎الله جوادی آملی با اشاره به اینکه مشکل غرب داعیه ربوبیت پنهان است، گفت: این غرب که می‎گوید ما حقوق بشر را تنظیم می‎کنیم همین است، این داعیه ربوبیت داشتن است، اختلاف تنها در مسائل سیاسی و زمینی و خاکی و هوایی نیست.
آیت الله جوادی آملی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی، در درس تفسیر خود در مسجد اعظم به ادامه تفسیر سوره مبارکه قمر پرداخت و با قرائت آیه «وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ»، گفت: معنای باطل این است که کسی ادعای الوهیت داشته باشد و بخواهد خودش را یا جهان را یا حوزه کاریاش را با فکر خودش اداره کند، فرعون اینگونه بود، این باطل میشود، زیرا آنکه نظام را آفرید همان او باید بپروراند، رب جهان جز خالق جهان نیست.

وی افزود: سر اینکه قصه وجود مبارک موسای کلیم(ع) بیش از صدبار در قرآن و بیشتر از سایر پیامبران ذکر شد به این دلیل بود که مصر یک کشور پهناور و سابقهداری بود و حکومتش هم تحت اختیار یک انسان مقتدر قهاری بود به نام فرعون که البته فراعنه متعدد بودند، و بخشهای اقتصادی هم به کیاست قارون اداره میشد و بخشهای سیاسی و نیرنگهای سیاسی به رهبری هامان بود، این کشور پهناور که دارای قدرت مرکزی از یک طرف و قدرت اقتصادی از یک طرف و قدرت سیاسی از طرف سوم است نیاز است که به بخشهای مختلف آن پرداخته شود.

مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به اینکه مصر نیاز به یک رسول مقتدر و همهجانبهنگر است و به همین دلیل حضرت موسی(ع) از خدا درخواست کمک و یاور کرد، اظهار کرد: در مصر دو خطر بود، یک خطر گوسالهپرستی و کفر بود، خطر دیگر این بود که سیاستشان از دیانتشان جدا بود، چون بت حرف و قانونی برای گفتن ندارد، حتما مسائل حقوقی و جزایی و مدنیشان را خودشان باید تدوین میکرد، تنها کسی که این قانون را تدوین و تنظیم میکرد خود فرعون بود، که میگفت من میترسم دیگران دین شما را تغییر دهند و هدف من جز هدایت و ارشاد شما نیست.

وی ابراز کرد: فرعون و امثال فرعون و آنچه که الان در دیار غرب مطرح است یک داعیه ربوبیت پنهان است، در اداره جوامع بشری بالاخره سه عنصر اصلی لازم است، یکی مواد حقوقی و یکی مبانی حقوقی و دیگر منابع حقوقی الان ما در کشورهای اسلامی هم مواد حقوقی داریم و هم مبانی حقوقی داریم و هم منابع حقوقی داریم.

حضرت آیتالله جوادی آملی خاطرنشان کرد: مواد حقوقی همان است که مراجع ما در رسالههای عملیه مینویسند و مجلس شورای اسلامی مطابق اینها موادی را در بخشهای اجرایی تصویب میکند، اینها مواد اجرایی است که روزانه کاربرد عملی دارد، این مواد فقهی و حقوقی را از یک مبانی میگیرند، در حوزهها مبانی را تدریس میکنند مانند استصحاب، قاعده تجاوز و مانند آن، در اداره مملکت هم یک سلسله مبانی لازم است که آن مواد را رهبری کند مانند استقلال و امنیت و امانت و عزت و اقتصاد مملکت و عدم دخالت در سایر ممالک و مانند آن که در همه کشورها وجود دارد.

وی ادامه داد: رهبر همه این مبانی حقوقی عدل است، یعنی عدل کلید همه این مبانی حقوقی است، این مواسات این مساوات و عدم دخالت، همه باید بر مبنای عدل باشد، این بین کشورهای اسلامی و غیراسلامی مشترک است، مبنای مشترک همه ما هم این عدل کلمه سه حرفی است، معنای این عدل هم مورد قبول ما و آنان است.

استاد برجسته حوزه علمیه قم با اشاره به اختلاف بین موحدان و مشرکان ابراز کرد: اختلاف در این است که ما میگوییم عدل که وضع کل شیء فی موضعه است، جای اشیا را اشیاآفرین و جای آشخاص را اشخاصآفرین مشخص میکند، آنها میگویند ما جای اشیا و اشخاص را مشخص میکنیم، این دعوای ربوبیت است، تمام نزاع موسای کلیم(ع) و فرعون همین بود، کلیم حق میفرمود که من از طرف ربالعالمین آمدم، همه چیز را او آفرید ساختار درونی همه چیز را او تنظیم کرده است.

وی گفت: همین داعیه در نظام غرب است، این غرب که میگوید ما حقوق بشر را تنظیم میکنیم و ما نظام سرمایهداری را تنظیم میکنیم همین است، این داعیه ربوبیت داشتن است، اختلاف تنها در مسائل سیاسی و زمینی و خاکی و هوایی نیست، فرعون صریحا میگفتند «انا ربکم الاعلی»، اینان صریحا نمیگویند بلکه میگویند قانون را ما باید تنظیم کنیم، حرف موسای کلیم(ع) حرف روز است، برای همین در قرآن چندین بار تکرار شد، الان ما گرفتار ارباب مجسم هستیم، آنها میگویند حقوق بشر را ما باید تنظیم کنیم و در یمن و فلسطین اگر مردم آسیب دیدند مخالف حقوق بشر نیست.

حضرت آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه موسای کلیم(ع) به فرعون گفت حق برای تو مسلم شد، اظهار کرد: ممکن است حق برای کسی صددرصد مشخص بشود اما عمل نکند، این خطر ما را تهدید میکند، یعنی بحثهای فرهنگی علمی و اعتقادی و دانشوری ما کاملا از بحث اجرا جدا است، همان طوری که ما چشم و گوشی برای دیدن داریم و دست و پایی برای حرکت داریم، ممکن است یکی از این دو دچار مشکل باشد، حوزه و دانشگاه هم ممکن است همین طور باشد، یعنی خوب درس میخوانند خوب سخنرانی میکنند و خوب مینویسند اما این بخش انگیزه کاری به بخش اندیشه ندارد، هیچ ارتباطی بین عقل نظری و عقل عملی وجود ندارد، لذا ما عالمی داریم که صددرصد میداند اما صددرصد اشتباه میرود./914/پ۲۰۲/ج۱

ارسال نظرات