۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۰:۵۵
کد خبر: ۴۹۷۲۸۱
یادداشت؛

باید همه پولدار شویم؟

جنگ که تمام شد، عده ای که زبان و رسانه و تریبون داشتند، شروع کردند به گفتن اینکه جنگ تمام شده و دوره آرامش است و مردم چه زمانی باید روی آرامش ببینند؟ آفرین! چه حرف خوبی.این حرفها خیلی رونق گرفت. حرفهای ظاهرا منطقی و درست که چیز دیگری از آنها اراده می شود!
یادداشت

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه افکار، محمدحسین بدری طی یادداشتی در این روزنامه نوشت: جنگ که تمام شد، عدهای که زبان و رسانه و تریبون داشتند، شروع کردند به گفتن اینکه جنگ تمام شده و دوره آرامش است و مردم چه زمانی باید روی آرامش ببینند؟ آفرین! چه حرف خوبی.

این حرفها خیلی رونق گرفت. حرفهای ظاهرا منطقی و درست که چیز دیگری از آنها اراده می شود! هرچه خواستند گفتند و تبلیغ کردند و در خطبه های نمازجمعه تهران بارها از سوی «یک» نفر گفته شد همه مردم باید ماشین داشته باشند. آفرین، این هم حرف خوبی است. حتی گفتند خانواده باید چند ماشین داشته باشد که مرد و زن و بچه ها بتوانند به کار و درس و تفریح برسند و از این جور روایتها نقل شد که ۲۴ ساعت را باید ۳ قسمت کرد؛ کار و خواب و تفریح!

در تریبون های دیگر دولتی و غیردولتی تبلیغ شد خانواده پرجمعیت، لزوما فقیر است و سراسر خیابانها و اتوبانها، تابلوهایی زده بودند که «بچه که خوب و نفسه، یکی خوبه، دو تا بسه». دانشگاه رفتن، به هر قیمتی و به هر انگیزه ای، تنها راه رشد و پیشرفت معرفی شد و رسانه های مکتوب و رادیو و تلویزیون به این بازی دامن می زدند. در سریالهای تلویزیون، از عبارتهای شهرستانی و دهاتی، به عنوان فحش استفاده می کردند و هرکس پدر پیری داشت یا نان کارگری خورده بود یا در جنوب شهر زندگی می کرد، تا سالها به عنوان آدم درجه ۲ و ۳ و قابل تحقیر نشان داده می شد. تبلیغ شبانه روزی فرزند کمتر و آموزش کنکور و خانه های شیک و ماشین های گرانقیمت، هنوز هم کم و بیش در رسانه های مکتوب و صوتی و تصویری و مجازی و از همه اینها مهمتر در نظام تربیتی و ذهن مخاطب جریان تبلیغی ادامه دارد.

زندگی اشرافی، اگرچه برای بیشتر مردم هرگز ممکن نیست، اما آرزوی دست نیافتنی میلیونها مخاطب بی دفاع این تبلیغ بی حد و اندازه شده و معلوم نیست ریل گذاری فرهنگی-اجتماعی ۲ دولت بعد جنگ و تبلیغات دایمی که از آن زمان شروع شد، تا صد سال دیگر هم دست از گریبان جامعه ایرانی بردارد. به تبلیغ کالاهای مختلف، مثلاً از تلویزیون دقت کنید. این آدمها، با خانه و ماشین و امکاناتی که در اختیار دارند، چرا نباید ذهن مخاطب را اشغال کنند و هر چیز زندگی او را متاثر از حسرت و آرزوی ابلهانه ای کنند که یکدسته خاص در ذهن و دل او کاشته اند؟

دو اتفاق عجیب میافتد: یکی ریاکاری دایمی که رایج میشود و هرکس به بیشتر از آنچه کسب کرده، تظاهر می کند. ریاکاری که فقط به دینداری مربوط نیست. تظاهر به بیشتر و بهتر بودن هر چیزی، جلوه ای از این خصلت نامبارک است و از اصلیترین لوازم آن اینکه دروغ بین مردم رواج پیدا میکند. دروغ که علاوه بر نهی دینی و اخلاقی، اثر اجتماعی عجیب و غریبی بر زار و زندگی همه مردم میگذارد، حتی آنها که دروغ نمی گویند. اتفاق دوم، حسرت دایمی است. شما خانه کوچکی دارید و در سایه آرامش و امنیتی که زندگی در آن برایتان فراهم می کند، حیات مطلوبی دارید و کم کم کار می کنید و درس می خوانید، تلاش اعضای خانواده، آنها را رشد می دهد و وضعیت، می تواند کم کم بهتر شود و البته این رشد، حد دارد و معلوم است.

مشکل اصلی و اتفاق بدتر، عام شدن این اتفاق هاست. وقتی فلان مسوول دولتی، نزدیک انتخابات دروغ می گوید که کارش راه بیفتد و خیالش راحت است برای این دروغها، روزی بعد از انتخابات بازخواست نخواهد شد، چرا آدمهای معمولی نباید در محکمه و دادگاه و در محیط های کسب و کار یا ماجراهای خانوادگی و فامیلی، دروغهای عجیب و غریب نگویند که نشان بدهند چه آدمهای جالب و قوی، یا پولدار و بهره مند، یا کول و باکلاسی اند؟

تبلیغ برای اینکه آدم خوب، آدم پولداری است که مجبور نیست کار کند و لازم نیست به دیگران احترام بگذارد و میتواند با حقه و کلک، احترام بخرد، دایم در رسانه ها جریان دارد و لااقل بعد از پایان جنگ، در بعضی تریبونهای رسمی، و خیلی از رسانه ها مستقیم و غیرمستقیم درباره این شیوه جعلی از رفاه و راحتی تبلیغ شده که نه از بین بردن، کم کردن اثر آن ده ها سال زمان خواهد برد. کسانی گذشته و خود را پنهان می کنند و دوگانه هایی می سازند از خشونت و اعتدال، تندروی و عقل، جنگ و صلح، انزوا یا تعامل و این دروغها را با اطمینان می گویند. جامعه ایرانی مشغول تماشای این اتفاق است و وقتی میبیند هیچکس دروغگوها و ریاکارها و حرفها را بازخواست نمی کند، این رفتار به او منتقل میشود. چرا نشود؟

درباره این نکته ساده بیشتر از این می شود فکر کرد؛ صرفنظر از آنکه می شود یا نه، واقعاً همه ما باید پولدار شویم؟/
۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات