۱۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۴
کد خبر: ۵۰۲۰۶۱

«اخلاق تعالی» یا «اخلاق توسعه»

محور ارتباطی ما ارتباط با ماده نیست، بلکه ارتباط با خدای متعال است که هویت مارا می‌سازد.
خلقت - رشد - تعالی

به گزارش خبرنگرا خبرگزاری رسا،‌ حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مهدی میرباقری در گفتار دوم از کتاب «نگاهی بنیادین به نسبت اخلاق و فن‌آوری اطلاعات» که عنوان «آثار تکامل الهی در فن‌آوری اطلاعات» را به خود اختصاص داده است می‌نویسد:

تفاوت «اخلاق تعالی» و «اخلاق توسعه»

 ما باید بین این ساحت‌ها تفاوت بگذاریم. تعریف ما از اخلاق با آنها متفاوت است. ما اخلاق را به «عواطف متناسب با توسعه بهره‌وری از ماده و تابع رشد تکنولوژی» تعریف نمی‌کنیم.

ما اخلاق را به «توسعه خضوع و خشوع در مقابل خدای متعال و جاری شدن آن در ساحت‌های روحی و عاطفی انسان و بعد در ساحت‌ها زندگی فردی و اجتماعی تعریف می‌کنیم.»

طبیعتاً برای توسعه الهی جامعه باید دنبال چارچوب‌های اخلاقی جدیدی برای توسعه فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات باشیم و در چارچوب این اخلاق و به دنبال توسعه فن‌آوری متناسب با آن، مسائل خاصی در حوزه بهره‌وری مطرح می‌شود که این مسائل را طبیعتاً باید حل و فصل کرد.

ما هم از اخلاق و ارتباط، تعریف متفاوت داریم. اگرچه هویت انسان را به رابطه تعریف می‌کنیم، ولی در اصل خلاف فلسفه‌هایی که معتقد به ذوات از هم مستقل هستند، ربط را جزو هویت فرد و هویت اجتماعی می‌دانیم. همچنین با اینکه روابط انسان، نسبیّت انسان و روابط جامعه، نسبیّت اجتماعی تعریف می‌کند،‌اما مهم آن رابطه هویت‌سازی است که ابتدا رابطه‌ای بالنسبه اختیاری است. ما می‌توانیم در ایجاد هویت فردی و اجتماعی خودمان مشارکت کنیم و این حقی است که خدای متعال به ما داده است.

محور ارتباطی ما ارتباط با ماده نیست، بلکه ارتباط با خدای متعال است که هویت مارا می‌سازد. این مبانی فلسفی ارتباط است. اگر ما این موضوع را دقت قرار ندهیم و تعریف‌مان از ارتباط عوض نشود،‌نمی توانیم زیرساخت‌های مفاهیم کارشناسانه و بعد هم مفاهیم کارشناسانه را تغییر دهیم.

ما باید حتماً در فلسفه ارتباطات به این مباحث بپردازیم. کما اینکه در فلسفه اخلاق نیز باید به اخلاق، تحلیل اخلاق، سطوح اخلاق، تفکیک اخلاق فردی از اخلاق اجتماعی، بعد جدا کردن اخلاق در مقیاس توسعه از اخلاق کلان و ایجاد ساختار و اخلاق بهره‌وری بپردازیم.

وابستگی تعریف اخلاق فن‌آوری ارتباطات به «فلسفه ارتباطات»

مسأله ارتباطات هم باید در «فلسفه ارتباطات» بحث شود. اینکه ارتباط چیست؟ در توسعه ارتباطما دنبال چه می گردیم؟ قصد توسعه چه چیزی را داریم؟ وقتی این جامعه ارتباطی، به اوج فن‌آوری ارتباطات و اطلاعات رسید، به چه دستاوردی رسیده است؟ این توسعه ارتباطات را برای چه می‌خواهیم؟ اصلا کارآمدی ارتباط چیست؟

به نظر ما ارتباط هویت‌ساز است، بنابراین توسعه ارتباطات توسعه هویت می‌آورد، اما آیا توسعه ارتباط فقط به معنی توسعه ارتباط با طبیعت است؟ آیا این ارتباط‌ها جبری و بازتاب طبیعت در روابط اجتماعی است یا نه؟

اوّلاً: ارتباط محوری انسان ارتباط با خدای متعال است. پس باید این رتباط محور روابط دیگر قرار گیرد؛ یعنی همه ارتباطات باید تجسم رابطه با خدای متعال شود. درباره ارتباط با خدای متعال هم ما، در «کیفیت» ارتباط‌مان اختیار داریم. ارتباط ما می تواند بر محور عبودیت، خضوع یا استکبار باشد. بنابراین می‌گوییم «توسعه ارتباطات» باید «توسعه ارتباط با حضرت حق و بر محور سجود و عبودیت» باشد.

کما اینکه ممکن است بر اساس نگاهی که اصل را توسعه می داند و قُرب و توسعه را به توسعه ارتباط با طبیعت تعریف می کند، توسعه فن‌آوری ها و توسعه تکنولوژی، اصل در توسعه ارتباط با آن اصل در اخلاق می شود و اگر از طرف ما حرکت کنیم کاملاً بر عکس است. توسعه ارتباط به توسعه تقرّب تعریف می‌شود و اخلاق یعنی اصول حاکم بر تقرّب. اصول اخلاقی باید محور توسعه جامعه از جمله توسعه جامعه اطلاعاتی باشد.

بنابر آنچه گفته شد باید در مفاهیم بنیادی ـ که بر فن آوری اطلاعات و ارتباطات حاکم است ـ‌کار شود و آن مفاهیم بنیادی که در فلسفه اطلاعات و ارتباطات موضوع بحث و دقت قرار می‌گیرند، در زیر ساخت‌های علوم جاری شوند. از آنچا و بر اساس آن اصول، علوم و دانش‌های عهده دار توسعه ارتباطات، «روش‌های علمی» توسعه ارتباطات، یا به تعبی دیگر فن آوری اطلاعات و ارتباطات را طراحی کنند که این یکی از طُرق جریان اخلاق در توسعه ارتباطات است.

اگر ما بخواهیم توسعه ارتباطات را بر محور اخلاقی طراحی کنیم طبیعتاً  باید بنیادهای نظری حاکم بر توسعه فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات را مبتنی بر «فرهنگ» ادیان و عبودیت، از نو طراحی کنیم و از آنجا زیرساخت‌های علوم و سپس دانش ها و به طور کلی فرایند توسعه را تحت تأثیر اصول اخلاقی خودمان قرار دهیم. اگر چنین اتفاقی بیفتد بهره وری ها نیز به نسبت زیادی در چارچوبه اخلاقی ما قرار می‌گیرند؛ آنگاه نوبت به طراحی اصول بهره‌وری می‌رسد. در این صورت هیچگاه اصول بهره وری با اصول توسعه ما تعارض پیدا نمی‌کند.

اگر شما در بهره وری، اصولی را مبتنی بر فقه اسلام طراحی کنید، اما بعد در شرایط اضطرار قرار بگیرید، به خاطر این است که اصول حاکم بر توسعه فن‌آوری ارتباطات و اطلاعات به دنبال اخلق دیگری است و آن اخلاق، شما را در حوزه بهره‌وری مضطر به الزامات خودش می‌کند و شما از باب اضطرار اصول اخلاقی، خودتان را در حوزه بهره‌وری تحت تأثیر قرار می دهید./841/ت۳۰۲/س

ارسال نظرات