جشنواره ای که مبانی فکری ندارد، فاجعه است
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، جشنواره ی تئاتر رضوی از معدود رویدادهای دینی حوزه ی تئاتر است که همچنان به حیات خود ادامه می دهد. رویدادی که نخستین دوره ی آن در سال ۸۲ و در بخش جنبی جشنواره ی فرهنگی هنری امام رضا (ع) برگزار شد و تا کنون دوازده دوره برگزاری را در شهرهای مشهد، تهران و بجنورد تجربه کرده است. جشنواره ای که هدف از برگزاری ان بازشناسی فرهنگ رضوی و ارائه ی آن در قالب هنرهای نمایشی و همچنین جریان سازی تولید تئاتر دینی در کشور بوده است.
پیام دهکردی، بازیگر مولف تئاتز ایران که در طی دو دهه فعالیت خود آثار قابل توجه ای را به یادگار گذاشته، یکی از داوران دوازدهمین دوره ی جشنواره ی تئاتر رضوی بود. بازیگری که هماره مسائل فرهنگ و هنر، دغدغه ی او بوده و مرور آثار نمایشی او و شناخت اندیشه هایش، او را بازیگری مستقل و صاحب اندیشه معرفی می کند. در حاشیه ی برگزاری این جشنواره در شهر بجنورد فرصتی پیش آمد تا با او درباره ی ساختار جشنواره ی تئاتر رضوی، بحران ها و موانع رشد کیفی جشنواره و راهکارهای موثر گسترش این رویداد گفت و گو کنیم.
* جشنواره ی تئاتر رضوی، پس از برگزاری دوازده دوره همچنان با مسائلی در ساختار و اجرا مواجه است. یکی از بحران های این رویداد قرار گرفتن در مسیر تولید آثار سطحی و کلیشه ای است، در چنین شرایطی به نظر شما باید به راهکاری برای حل مشکلات اندیشید و یا به برگزاری و توسعه ی کمی آن، توجه کرد؟
اگر هدف، مفاهیم فکری و بنیان جشنواره درست طراحی شده باشد، گسترش هرچه بیشتر آن، نه تنها اشکالی ندارد که اتفاق مبارکی است. فاجعه، زمانی آغاز می شود که مبانی فکری درست چیدمان نشده و این عدم چیدمان درست، شرکت کنندگان جشنواره را به سمت سطحی نگری و محدودیت می کشاند. پرداخت به یک اثر نمایشی با زمینه ی دینی و مذهبی، نیازمند تبیین اندیشه های اصیل بزرگان دینی دارد. برای مثال، اگر اندیشه های علوی تبیین نشود و از کلام حضرت علی (ع) بیرون نیاید، حاصل کار آثاری تاریخ مصرف دار، سطحی و گذرا خواهد بود. برای جشنواره ی رضوی هم همینطور. آثاری را می بینیم که اساسا ربطی به فرهنگ رضوی ندارند و به گونه ای با آوردن نام امام و یا نذر و زیارت می خواهند آن را مرتبط نشان بدهند که این ها به نسبت فرهنگ والای رضوی، کاری خرد است.
* مبانی فرهنگ رضوی را چگونه می توان دستمایه ی خلق درام کرد؟
ما قائلیم کسانی چون ائمه، در زمان و مکان نمی گنجند، بسیط و وسیع اند، وجوه معرفتی مختلفی دارند و واسطه ی فیض الهی هستند، جهان شمولند و سطحی نیستند. پس اگر موضوعی را قرار است به این ها اختصاص دهیم باید بسیط باشد. آیا اگر به اندیشه های امام رضا (ع) بنگریم که برای مثال عدالت را چگونه ترجمه می کند و یا انتقام را چگونه می بیند، می تواند با مسائل اجتماعی امروز ایران پیوند بخورد؟ صد در صد. هدف ما این است که اندیشه ی رضوی را در جامعه گسترش بدهیم و حتی بتوانیم به جهان هم معرفی کنیم که بگوییم در فرهنگ رضوی این مبانی وجود دارد.
* این اتفاق می تواند راهکاری برای گذر از کلیشه های شفا و نذر باشد.
دقیقا. اگر فرهنگ رضوی و مبانی فکری آن تبیین شود، دیگر کارها سطحی نخواهند بود، از موضوعات کوچک خرافی و دم دستی فاصله می گیرند و به دردهای کلان بشری نزدیک می شوند. اگر درامی براساس دردهای کلان بشری شکل بگیرد، حتما می تواند جهانی شود. می تواند گسترش پیدا کند. غیر از این باشد با تعدادی نمایش موزه ای، سفارش محض و تاریخ مصرف دار مواجه خواهیم بود.
* می توان سهم عدم بستر سازی مناسب برای جشنواره ها را یکی از عوامل اصلی کلیشه ها داتست؟
بله. این مسئله تنها به جشنواره ی تئاتر رضوی محدود نمی شود و به دلیل نبود زیرساختِ مناسب، شاهد برگزاری انبوهی جشنواره به شکل های مختلف بوده ایم که هر کدام در چند دوره برگزار شده و هدف از برگزاری شان جریان سازی معنوی، ملی و گاه جهانی شدن بوده است. از آنجا که این اتفاقات بنیان درستی نداشته، نتوانسته ستون محکمی داشته باشد و به محض آنکه بودجه اش تامین نشده به محاق رفته و فراموش شده است.
* نگاه کلیشه ای حاصل عدم شناخت است، آیا می توان با شناخت فرهنگ گذشته به نیازهای جامعه ی امروز پاسخ داد.
قطعا. وقتی نهج البلاغه را می خوانید، به این فکر کنید که سال ۴۰ هجری کسی در مسجدی روی منبر رفته و صحبت هایی چنان عمیق مطرح می کند که هنوز درد جامعه است. دقیق و شفاف است. در روزگار کنونی که گوش کسی بدهکار تذکر و نصیحت نیست، تئاتر می تواند راهکار موثری برای انتقال مفاهیم عمیق به زیباترین شکل ممکن باشد. تئاتری که به گفته ی رهبری فراتر از منبر است و همین کلام جای تامل دارد. وقتی تئاتر فراتر از منبر است، جایگاه من فعال تئاتر برای ارائه ی اثرم باید مشخص باشد./۱۳۲۵//۱۰۲/خ