خسروباقری: تصور دائرةالمعارف بودن دین را قبول ندارم/ پیروزمند: دین باید یک نگاه فراگیر نسبت به موضوعات داشته باشد
به گزارش خبرگزاری رسا، حجتالاسلام پیروزمند و دکتر خسروباقری دوشنبه 23 مردادماه در سومین دوره آموزشی گفتمان نخبگان علوم انسانی که در دهکده تحقیقاتی وسف برگزار شد، درباره قلمرو علوم انسانی اسلامی سخن گفتند و به مناظره در عرصه امکان تحقق علوم انسانی اسلامی پرداختند.
در ابتدای این گفتگوی علمی، دکتر خسروباقری از چگونگی ترسیم علم دینی سخن گفت و با بیان اینکه اگر بخواهیم درباره علم دینی سخن بگوییم باید هر دو عنصر دین و علم را دخیل بدانیم و تصور خود را را از علم و دین بیان و نسبت بین آن دو را مشخص کنیم، منظور خود را از علم دینی، علوم انسانی تجربی عنوان کرد.
وی منظور خود از علوم انسانی تجربی را جامعهشناسی، روانشناسی و علوم تربیتی عنوان کرد و با بیان اینکه علوم انسانی را به معنای عام مانند فلسفه و فقه در نظر نمیگیرد، گفت: بیشترین چالش مطرح شده در این دو حوزه است، بر این اساس مطالعه و مشاهده جهان خارج، یک کار نقلی مانند تفسیر قرآن و تشخیص احکام نیست.
این استاد دانشگاه دو تصور جامعیت دین و ... را ملاک سخنان خود در بحث علوم انسانی تجربی قرار داد و اظهار داشت: این دیدگاه که دین جامع و حاوی همه علوم باشد طرفداران بسیاری دارد به ویژه درباره اسلام که به عنوان دین خاتم معرفی شده است.
تعریف دائرةالمعارفی از دین را قبول ندارم
وی با بیان اینکه یک تصور، دین را تضمین کننده تأمین سعادت بشر میداند و معتقد است که دین در این زمینه نمیتواند ساکت باشد، افزود: تعریف جامع یا دائرةالمعارفی از دین را قبول ندارم و این به معنای نقص در دین نیست برای اینکه معلوم نیست که بتوان اثبات کرد که دین عهدهدار چنین کار عظیم و گستردهای است.
خسروباقری با اشاره به حکمت خداوند در آفرینش و تدبیر جهان، یادآور شد: خداوند به انسانها عقل داده که با آن کارهای بسیار زیادی انجام میدهند و دین را در اختیار آنان قرار داده که مدعی فلسفه و علوم مختلف نیست، مگر اینکه دانشهایی وجود داشته باشند که با آنها جهتگیری بشر به سمت خدا به صورت بنیادی انجام شود.
وی با بیان اینکه سعادت و خوشبختی انسان با بسیاری از مسائل مرتبط نیست، اظهار داشت: پیامبر اسلام یا پیامبران پیشین در زمان خود از علومی که امروز مطرح است برخوردار نبودند و پیروان اصیل آنها هم بهرهای از این علوم نداشتند و این بیاطلاعی ضرری به آن سعادتیابی آنها نمی زد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: شاه راه سعادت یک مختصات اساسی دارد که دین باید آنها را تأمین کند و در این ارتباط اگر بخواهد به جزئیات بپردازد نیز میپردازد به طوری که حتی جزئیات عبادت پروردگار را نیز مطرح میکند.
وی گفت: دین به مهمترین دانشهایی که امروزه بشر به آنها توجه کرده نمیپردازد و اگر شما قرآن را زیر و رو کنید خواهید دید که درباره ریاضیات به ما چیزی نمیدهد، بنابراین تصور دائرة المعارفی از دین اسلام نه به لحاظ عقلی و نه به لحاظ نقلی قابل دفاع نیست.
اگر دین را جامع بدانیم، بر علم حد میزند
خسروباقری جامع و کامل بودن دین را یک تعریف غلط جای گرفته در اذهان خواند که به لحاظ عقلی و نقلی قابل دفاع نیست و البته تأکید کرد که این تصور هیچ آفتی به دین نمیزند و دین باید کارکرد خود را به خوبی انجام دهد و به خوبی هم انجام داده است.
وی با اشاره به اینکه همه ادیان در طول تاریخ موفق بودهاند و پیروان خود را پیدا کردهاند، گفت: اگر دین اینطور گزیدهگوی باشد، نه ساکت مطلق و نه ناطق مطلق است؛ نه چنین است که چیزی نگوید و نه اینکه از هر دری سخن بگوید.
این استاد دانشگاه افزود: اگر با این تصوری که از دین داریم از یک علم دینی صحبت کنیم، علم دینی دو جنبه دارد هم باید علم باشد و هم دینی و این دو جنبه بر هم حد میزنند و اگر قرار شد که این علم باشد، باید علم باشد و با قواعد بازی علم بازی کند.
وی مشاهده و اندازهگیری را در علم تجربی ضروری دانست و با بیان اینکه جهان واقعیت برای ما ناشناخته است و با تفکر محض نمیتوان به این مسئله پیبرد، گفت: شناخت دنیا با منطق کار تجربی امکانپذیر است، اگرچه باور انسانها میتواند در شناخت دنیا نقش داشته باشد اما نمیتواند جلوی کار علمی را بگیرد.
دین تنها میتواند برای علم فرضیهپردازی کند
خسروباقری با بیان اینکه دین باید نقش خود را بازی کند اما نقش دین در علم تجربی ارائه یافتهها نیست، ابراز کرد: این سهم را دین اعمال نمیکند که درباره زیر و بم آیات و روایات مداقه کنیم تا بخواهیم پاسخ تمام علوم را به دست بیاوریم.
وی افزود: نقشی که دین در علم بازی میکند آن است که زمینه فرضیهپردازی را در اختیار دانشمند قرار میدهد که از طریق نگاههای کلان ایجاد میشود یعنی یک نگاههای شبه فلسفی که مثلا ماهیت انسان چیست و انسان چگونه موجودی است.
این پژوهشگر فلسفی خاطرنشان کرد: اگر بتوانیم تصور بنیادی انسان در اسلام را روشن کنیم آن زمان هر کسی در علوم انسانی بخواهد به کار تجربی بپردازد آن پشتوانه علمی را خواهد داشت و با تصوری از چیستی انسان در عرصه مورد نظر مطالعه میکند.
خسروباقری با طرح این سؤال که آیا دین در یک مصاف تجربی میتواند در لبه ابطال و اثبات قرار گیرد، گفت: پیشفرضهای علم، تجربی نیستند زیرا از جنس فرضیه نیستند و پیش فرضهایی که از جنس فلسفی و متافیزیکی است در معرض تیغ تجربه قرار نمیگیرند.
وی با بیان اینکه پیشفرضهای فلسفی را نمیتوان با روشهای تجربی رد یا قبول کرد، تصریح کرد: اگر فرضیههای ما تأیید نشوند به دین آسیبی نخواهند زد، چراکه دین نیامده ما را در حوزههای علم رهبری کند و این میتواند فایده جنبی و جانبی از دین باشد.
قلمرو علوم انسانی اسلامی
در ادامه این مناظره علمی حجتالاسلام والمسلمین پیروزمند دیدگاه خود درباره علوم انسانی اسلامی را از دو زاویه کارکرد و مبانی تبیین کرد و به طرح سؤالاتی درباره حوزههای دخالت دین در علوم و معنای اسلامی شدن علم پرداخت.
وی قلمرو علوم انسانی اسلامی را به میزان دخالت دین در قلمرو علم معنا کرد و گفت: یک نگاه این است که تأثیر دین در تغییر شرایط اجتماعی نه از خود علم بلکه از طریق تغییر در شرایط اجتماعی علمی میروید که آن علم اسلامی است.
این استاد و پژوهشگر حوزوی با بیان اینکه دین صرفا در تعیین غایات و مسائلی که باید به آن پاسخ دهیم دخالت دارد و تأثیرگذار است، اظهار داشت: نگاه دوم آن است که نیازمندیهای ما تحت تأثیر فرهنگ دینی شکل میگیرد و این تقریبا قدر مشترک همه دیدگاهها است.
وی با اشاره به اینکه در نگاه سوم دین افزون بر غایات در مبانی هم دخالت میکند، در بیان چگونگی تأثیر دخالت دین در مبانی دو دیدگاه را مطرح کرد و گفت: براساس دیدگاه شهید صدر، علم اصلها را میگوید و دین بایدها را مطرح میکند.
حجتالاسلام پیروزمند افزود: دیدگاه دوم مبانی را به فلسفههای مضاف تعبیر میکند و میگوید ما براساس فلسفههای متعالی و الهی باید فلسفههای مضاف را شکل دهیم که اگر اینگونه شد علمی که تحت تأثیر این فلسفههای مضاف مبتنی بر گزاره های دین شکل گرفته علم اسلامی است.
وی با بیان اینکه براساس نگاه دیگر دین بیش از فلسفههای مضاف و مبانی دین در نظریههای پایه در علوم دخالت میکند یعنی اگر برای خود علم یک نظام نظری قائل باشیم میگوید یک نظریههای مرجع و پایه داریم و تحت این نظریه دین می تواند دخالت کند.
این استاد و پژوهشگر حوزوی نگاه بعدی را نگاه تهذیبی خواند که براساس آن دخالت دین را در بدنه علم میآورد اما میگوید تأثیر به این حد است که میتوانیم نظریههای معارض با دین را تشخیص دهیم، آنها را کنار بگذاریم و از بقیه آن استفاده کنیم.
تصور تأثیر فراگیر از دخالت دین در علم سنخیت ندارد
وی گفت: گونههای دیگر دخالت دین در علم آن است که دخالت دین چون خود دین گزیدهگو هست دخالت دین در علم هم گزینشی و گزیدهای است و این بستگی دارد که دین در کجا حوزه حاصلخیزی برای تولید علم داشته باشد و از همانجا این گزاره را دنبال میکنیم.
حجتالاسلام پیروزمند با بیان اینکه تصور تأثیر فراگیر از دخالت دین در علم سنخیت ندارد، تصریح کرد: دین در بستر اجتماعی رشد علم از طریق فرهنگسازی دخالت میکند و در چگونگی مدیریت دانش هم دخالت دارد.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: دین از یک زاویه در مبانی، غایات و روش علم تأثیرگذار است، از زاویه دیگر در گردآوری، فرضیه پردازی و داوری دخالت دارد و از زاویه سوم در کیفیت، کمیت و نسبت بین کمیت و کیفیت دخالت میکند.
وی تأکید کرد: وقتی میگوییم دین دخالت دارد معنایش این نیست که یک روایت یا آیه باید بالای سر آن نظریه و فرضیه قرار دهیم تا انتساب به دین در آن حاکم شود که اگر با واسطه هم این مسئله اتفاق بیفتد و از طریق آنچه دکتر باقری به عنوان پیشفرضها و گزارههای بنیادین از آن یاد میکنند، در نتیجه با ملاحظات عقلی و تجربی به این نتیجه میرسیم که این نظریه با این گزارهها مناسبت دارد و علم دینی و اسلامی است.
نظارت مستقیم شرط اسلامی شدن علم نیست
حجتالاسلام پیروزمند تأکید کرد: دینی بودن را به معنای آوردن یک روایت یا آیه بالای سر نظریه به طوری که ناظر مستقیم آن باشد، شرط اسلامی شدن نمیدانیم بلکه میگوییم دین یک منظومهای از معارف را به ما تحویل میدهد که اگر این منظومه از معارف را در بخش دانش بشری دخالت دهیم باید شاهد این باشیم که علم جدید و متفاوتی با آنچه این مبانی را نپذیرفته است، تجربه کنیم.
وی با بیان اینکه از دو زاویه در این قلمرو میتوان به نتیجه رسید، اظهار داشت: یک نگاه این است که به مقصد و نهایت کار توجه کنیم و بگوییم اصلا علوم انسانی اسلامی میخواهیم برای چه؟ علوم انسانی اسلامی چه نیازی را قرار است رفع کند؟
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: نیازی که رشد فرد و تمدنسازی اسلامی یعنی آن چیزی که میخواهیم تحت سرپرستی دین قرار بگیرد آن است که فرد رشد کند و به کمال برسد و تمدن سازی اسلامی یعنی نیازی که بشر برای تأمین مقاصدش ایجاد کرده است.
وی خاطرنشان کرد: ارتباط رشد فرد و ابعاد وجودی انسان باید تحت سرپرستی دین قرار بگیرد و نمیتوان گفت که یک بعد از ابعاد وجودی انسان ربطی به دین ندارد، یا باید بگوییم به تمدن سازی اسلامی کار نداریم، چراکه تمدن، اسلامی و غیر اسلامی ندارد یا اگر تمدنسازی اسلامی را پذیرفتیم باید به لوازم آن پایبند باشیم.
علوم انسانی اسلامی واسطه جریان فرهنگ دین در زندگی
حجتالاسلام پیروزمند با بیان اینکه اگر تمدن سازی اسلامی را پذیرفتیم بنابراین باید به سئوالاتی در حوزه تمدن سازی اسلامی پاسخ دهیم، این بخش از سخنان خود را به سه حوزه سبک زندگی خانوادگی، سبک زندگی سازمانی و سبک زندگی اجتماعی تفکیک و در توضیح هر یک سؤالاتی را مطرح کرد.
وی تصریح کرد: علوم انسانی اسلامی باید به این حوزهها پاسخ دهد نه اینکه آیات و روایات به سئوالات مطرح شده در این سه حوزه پاسخ دهند، بنابراین علم اسلامی میخواهیم که واسطه شود برای اینکه در آن فرهنگ، دین در عینیت زندگی ما جریان پیدا کند.
این استاد و پژوهشگر حوزوی مبانی دینشناسی، معرفتشناسی، علمشناسی و روششناسی علم را قلمرو تولید علم اسلامی برشمرد و گفت: دین باید یک نگاه جامع، فراگیر و همه جانبه نسبت به موضوعات داشته باشد اما این نگاه جامع، همه جانبه و فراگیر به معنای در برگرفتن همه جزئیات در تمدنسازی نیست./920/د۱۰۱/ج