۱۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۵
کد خبر: ۵۲۱۹۸۶
کارشناس مباحث مهدوی:

اکمال حج در پیوند با ولایت

وقتی حضرت موسی(ع) برای یک غیبت ۳۰ روزه که نهایتا ۴۰ روز طول کشید به جای خود جانشینی را معین می کند، آیا می توان پذیرفت که امت اسلامی بعد از پیامبر اکرم(ص) و همچنین در عصر غیبت بدون رهبر و جانشین رها شده باشد؟
امام زمان

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، حجت الاسلام محمد صابر جعفری، کارشناس مهدوی درباره «ارتباط میان حج و دیدار امام(عج)» اظهار کرد: دهه اول ذی الحجه چند نکته قابل توجه دارد؛ نخست اینکه در شب های این دهه یک نماز دو رکعتی وارد شده که همراه با آیه «وواعدنا موسی...» خوانده می شود. این نماز با وجود اینکه داستان حضرت موسی(ع) و هارون و ماجرای به کوه طور رفتن حضرت موسی(ع) و جریان بنی اسراییل را مطرح می کند، اما نکاتی دارد که ما را به امامت و ولایت و شرایط امروز دوران غیبت پیوند می زند.

وی افزود: در این داستان ماجرای حضرت موسی و هارون و ماجرای بنی اسراییل را می خوانیم و اینکه وقتی به میقات 30 روزه ای که خداوند با حضرت موسی (ع) وعده کرده بود، 10 روز اضافه شد و این میقات به 40 روز رسید، عده ای بنای شک و تردید و کفر را گذاشتند و به جای خداپرستی با «سامری» به گوساله پرستی پرداختند. در حالی که حضرت موسی(ع) وقتی به کوه طور می رفت برادرش هارون را به جانشینی برگزید که ماجرای آن در همین آیه 142 سوره مبارکه اعراف نقل شده است.

حجت الاسلام جعفری تصریح کرد: امام باقر (ع) در این رابطه می فرمایند: «وقتی غیبت موسی از 30 روز گذشت، عده ای از بنی اسراییل گفتند که موسی تخلف کرده و گوساله پرست شدند»  یعنی وقتی غیبت پیامبر بیشتر شد همان امتی که ادعای توحید و ادعای همراهی با پیامبر الهی را می کرد سر از گوساله پرستی درآورد. وقتی این ماجرا و موضوع برخورد حضرت موسی با هارون را بررسی می کنیم می بینیم اگر امت به رهبر خود اعتماد نداشته باشد، سخن او را نادیده می گیرد. چنان که بنی اسراییل وقتی میقات 30 روزه موسی(ع) به 40 روز شد، گفتند: «موسی تخلف کرده؛ اصل وعده او هم دروغ است» یعنی همه چیز را به یکباره انکار کردند.

پژوهشگر و مولف مهدوی در ادامه بیان کرد: بنی اسراییل با وجود دیدن همه معجزات الهی از حضرت موسی (ع) چنین کرد. آنها دیدند که موسی (ع) آنها را از دست فرعون و فرعونیان و از دریا نجات داد. آنها هلاکت طاغوت را در دریا به چشم خود دیدند اما یکباره همه را انکار کردند. بنابراین، وقتی مردم در مسیر بی اعتنایی نسبت به رهبر خود و تخلف از دستور او پیش بروند نتیجه آن است که به گوساله پرستی و جدایی از مسیر توحید می رسند. با وجود آنکه رهبر آنها (حضرت موسی) این همه آنها را نصیحت کرد و در هنگام رفتن برای میقات نیز هارون را به عنوان جانشین خود معین کرد و به صراحت نیز این موضوع را بیان نمود اما جامعه سخن نایب و جانشین پیامبر الهی را گوش نکرد و دچار عذاب و بلای شد.

امامت امری انتصابی است نه انتخابی

کارشناس مرکز تخصصی مهدویت ادامه داد: نکته دوم آن است که حضرت موسی (ع) به هارون فرمود: «اخلفنی فی قومی؛ تو جانشین من در میان قومم باش» از این کلام استفاده می شود که مقام امامت و جانشینی که در سخنان امام رضا (ع) به آن اشاره شده و مکتب شیعه نیز بر پایه آن است، یک امر انتصابی است نه انتخابی. موسی (ع) هارون را منصوب می کند و نمی گوید: «امت من به کوه طور می روم و شما کسی را برای خود انتخاب کنید» بلکه جانشین خود را از سوی خدا نصب و معرفی می کند «اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي».

حجت الاسلام صابری تاکید کرد:‌ بنابراین مسیر جانشینی و مسیر هدایت وابسته به نصب الهی است و جایگاه امامت و رهبری جامعه جایگاهی است که باید توسط خدا مشخص شود. لذا جالب است در روایات شیعه و سنی به این مسئله اشاره شده از جمله در «صحیح مسلم، جلد 4 ،صفحه 187» ، «سنن ترمذی، جلد 5 ،صفحه 128»، «مسند احمد» و همچنین «صحیح بخاری»؛ یعنی روایاتی که «حدیث منزلت» را مطرح می کنند که در آن رسول خدا (ص) به امیرالمومنین (ع) فرمودند: «آیا نمی خواهی جایگاه هارون نسبت به موسی را داشته باشی؛ تو چنین جایگاهی نسبت به من داری».

وی در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: مسئله دیگر این است که وقتی حضرت موسی(ع) برای یک غیبت 30 روزه که نهایتا 40 روز طول کشید به جای خود جانشینی را معین می کند، آیا می توان پذیرفت که امت اسلامی بعد از پیامبر اکرم(ص) و همچنین در عصر غیبت بدون رهبر و جانشین رها شده باشد؟ این مسئله را حتی در دوران غیبت نیز می توان بررسی کرد. اگر حضرت موسی (ع) برای خود جانشینی معین نمود و رسول گرامی اسلام(ص) نیز برای دوران پس از خود جانشینی را منصوب کردند، طبیعی است که در دوران غیبت نیز باید اینگونه باشد و مسلما امکان ندارد در دوران غیبت امام غایب باشد و جامعه نیز بدون سرپرست رها شده باشد. لذا ما می گوییم در زمان غیبت این جانشینی به صورت عام است یعنی «منصوب به صورت عام» نه به اسم بلکه به وصف و در این باره می توان به احادیثی که شیعه را در دوران غیبت به فقها و راویان حدیث اهل بیت (ع) ارجاع می دهد، استناد کرد.

منظور از «لقاء الامام» صرف دیدار امام نیست

جعفری در ادامه به موضوع ارتباط میان حج و امام عصر و تبیین روایت «اتمام الحج لقاء الإمام» اشاره کرد و گفت: روایاتی داریم که بر اساس آنها، امام عصر علیه السلام در حج حضور دارند اما منظور از روایتی که می فرماید: «اتمام الحج لقاء الامام؛ کمال حج در دیدار امام است» صرف دیدار امام مهدی(عج) نیست. چون در دوران حضور ائمه علیهم السلام هم چنین نبوده که دیدار حضوری با امام معصوم(ع) برای همه مردم میسر و ممکن باشد. به عنوان مثال امام کاظم علیه السلام مدت ها در زندان بودند؛ یا امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام در پادگان نظامی محبوس بوده اند و اینگونه نبود که همه افراد با امام دیدار ظاهری داشته باشند.

کارشناس مرکز تخصصی مهدویت افزود: منظور این است که فهم حج، اکمال دین و فهم دین به این است که انسان به ولایت گره بخورد. مسیر هدایت با ولایت گره می خورد. به کمال حج رسیدن، به بلوغ خاص حج رسیدن، منوط به آن است که انسان امام را درک کند. جایگاه امامت مهم است و همین معناست که امروز ما را با امام معصوم(ع) گره می زند. بنابراین، ممکن است که حتی کسی امام را ببیند (منظور در زمان حضور است نه دوره غیبت) اما اگر با شرایط امام و دغدغه های ایشان هماهنگ و همراه نباشد، به وظایف خود عمل نکند و لذا لقای امام برای او حاصل نشده است.

فرکانس هماهنگ ما را مشمول دعای امام زمان(عج) می کند

وی ابراز کرد: همچنان که اشاره شد حتی در عصر حضور ائمه علیهم السلام نیز فضا و گستردگی جامعه اسلامی، اقتضاء نمی کرد که همه افراد بتوانند امام معصوم(ع) را ببینند. حتی در زمان شخص رسول خدا صل الله علیه وآله نیز اویس برای دیدار حضرت(ص) به مدینه آمد اما نتوانست پیامبرخدا (ص) را ببیند. از این رو، آنچه که از نظر معرفتی ما با آن گره می خوریم بحث دیدار ظاهری امام نیست. هر چند دیدار ظاهری  یک تمنا و یک آرزو هست، اما اصل «تمنای ظهور» است برای آن که آن گشایش و فرج و برکات امام(عج) شامل حال همه مردمان شود. ثانیا به تعبیر آیت الله جوادی آملی و سایر بزرگان تمنا آن است که امام(عج) به انسان توجه کند. شخصیتی مانند اویس، پیامبر(ص) را نمی بیند اما پیامبر(ص) به او توجه  و برای او دعا می کنند. وقتی فرکانس انسان با امام(ع) هماهنگ باشد، وقتی فرد در مسیر امام قرار بگیرد آن گاه دعای امام و توجه امام شامل حال او می شود.

حجت الاسلام جعفری در پایان خاطرنشان کرد: لذا ممکن است که زائر خانه خدا در آن فضای معنویِ عرفات، امام(عج) را درک کند یا دعا و توجه امام شامل حال او شود بدون آن که حضرت حجت(عج) را ببیند. اگر قرار باشد همه بتوانند امام را ببینند که دیگر غیبت معنا ندارد./۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات