«دونده مارپیچ» نتیجه سرگردانی تمدن غرب
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، از دیرباز تا کنون جهان، تمدنهای زیادی را به خود دیده است، از یونان و روم بگیر تا به ایران و مصر باستان برسیم. مردم دنیا حاکمان زیادی را دیدهاند و تاریخ گواه فراز و فرود حاکمان عادل و ستمکار را همیشه روایت کرده است.
اندیشمندان تاریخ تمدن اروپایی این گونه روایت کردهاند: هیچ چیز را نمیشود در اکنون شناخت، زیرا هر پدیده تاریخی دارد که باید در همان بستر شناخته شود. از نظر «ویکو» فهم تاریخ در عین حال، کاملاً واقعی، ازلی و ابدی نیست، زیرا بر حضور نظم و مشیت الهی و توسعه نهادهای بشری تأثیر میگذارد.
ملتها در جریان تکامل و توسعه کاملاً همگام و مراحل گذارشان منطبق با هم نیست، ولی همه مراحل مشخصی را میگذرانند. ویکو در عصر جدید نخستین کسی است که راجع به حرکت تاریخ و مراحل تمدنی دست به یک دوره بندی زده و ویژگیهای مراحل را برشمرده است.
اولین تاریخ تمدن در غرب
ویکو در تاریخ تمدن سه دوره را معرفی میکند: دوره ربانی یا الهی، دوره قهرمانی یا اشرافی و دوره انسانی یا مردمی. وی معتقد است در هر کدام از این ۳ مرحله شکل زندگی مردم، ادبیات، سیاست و حکومت و رابطه با مردم دچار دگرگونی میشود. وی میگوید وجهه غالب دوران اول جنبه الهی و استبدادی، دوران دوم آریستوکراسی و دوران سوم مردمسالاری است. 1
این سخنان یک اندیشمند اروپایی قرن هجده بود و میگفت بعد از این سه مرحله دوباره تمدن به دوران بربریت باز میگردد و تمدن دیگری، در گوشه دیگری از جغرافیا به اوج میرسد و جهان را شکل میدهد.
امروز بعد از گذشته چندین قرن از تاریخ تمدن غرب شاهد سخنانی از اندیشمندان این تمدن هستیم، هانتینگتون معتقد است: تقابل تمدنها، سیاست غالب جهانی و آخرین مرحله تکامل درگیریهای عصر نو را شکل میدهد. خصومت هزار و چهارصد ساله اسلام و غرب در حال افزایش است و روابط میان دو تمدن اسلام و غرب آبستن بروز حوادثی خونین میشود.
وی در کتابش، بیان می دارد تا زمانی که اسلام، اسلام باقی بماند (که باقی خواهد ماند) و تا زمانی که غرب، غرب باقی بماند (چیزکه بعید به نظر می رسد) تنها عامل تعیین کننده روابط موجود میان این دو دایره فرهنگی عظیم و دو سبک متفاوت زندگی،کشمکش بنیادین میان آن دو خواهد بود.
این وحشت از تقابل تئوریک میان اسلام و غرب با نظریه فوکویاما به اوج میرسد، آمريکا در آغاز هزاره سوم و به رهبری جمهوری خواهان حاکم بر کاخ سفيد کوشيد که با ترویج دموکراسی در غرب آسیا به سوی سناریوی دموکراتیزه کردن این منطقه همت گمارد که این مسئله را جوزف نای با عبارت قدرت نرم یاد میکند.
سینمایی در اندازه آرزوهای غرب
فیلمهای زیادی را میتوان نام برد که با پرداختن به مسئله پایان تاریخ، دنیا را خاتمه میدهند و نشان میدهند که زمین دیگر جایی برای زیستن نیست و به مخاطب القا میکنند که دیر یا زود بعد از نابودی ما جنگها روز افزون میشود.
در صورتی که دشمن ما پیروز شود، بی شک اتفاقات سهمگینی روی خواهد داد که آسان ترین سختی برای مردم آوارگی و دربه دری خواهد بود.
The Maze Runner، نمایش ویرانی تمدن غرب
با هر عبارتی که تمدن غرب را بخوانیم و از نگاه هر متفکری که به این مقوله نگاه کنیم، امروز نفسهای آخر این تمدن را شاهد هستیم و بحران موجود تنها نتیجه بالا نیامدن تمدن برتر دیگری است که بر گونه غرب بنشیند و حکمرانی کند.
بعد از مدرنیسم و پست مدرنیسم، حالا به دوران ترنس مدرنیسم رسیدیم و جهان در هزار توی میوه گندیده درخت فلسفی غرب گیر کرده است.
زمانی که توماس (دیلن اویرایان) همراه با گروهی نوجوان در محلهای ترسناک و عجیب از خواب بلند میشود، از جهان خارج چیزی را به یاد نمیآورد، غیر از رویاهای عجیب و غریب درباره سازمانی مرموز با نام W.C.K.D که بعد از یک خودکشی با سم گریورها (عنکبوتهای وحشتناک ساخته دست این شرکت) همه چیز را به یاد میآورد.
توماس امیدوار بود بتواند دلیل اصلی آمدن به این مکان و راهی برای فرار از آن را پیدا کند. آنها سرانجام مجبور میشوند راهی برای خلاص شدن از این مکان پیدا کنند، اما با راهی مارپیچ تو در تو روبهرو میشوند که اطراف آن را دیوارهای عظیمی در برگرفته است و در ورودی آن هر چند وقت یکبار باز میشود.
«وس بال» کارگردان این اثر تلاش کرده است تا این نکته را به نمایش بگذارد که برای عبور از مشکلات ماندن و ساختن با مشکلات و فراموش کردن آن مسئله را حل نمیکند، بلکه بایستی با مسئله رو در رو شد و درگیر بود.
بحران بزرگتر در امتداد بحرانها
مهمترین مسأله در فیلم وجود آدمهایی است که به هر حال در پازلی بازی میکنند که هیچ ارادهای ندارند و تنها میتوانند بازیگر باشند و هر کسی که بماند، توانا است و آنکه پیروز میدان نشود، محکوم به مرگ خواهد بود و گاهی قربانی دادن لازم است.
درست مانند استدلالی که در دوران سازندگی و در دولت فعلی میگویند که عدهای باید زیر چرخ دندههای توسعه له شوند و دقیقا شبیه سخن پیر مراد اصلاحات پوپر که وقتی خبرنگار درباره قتل عام مردم افغانستان و عراق به وی شکایت نمود، در پاسخ مدعی شد که مگر مردم ساکن در غرب آسیا بشر هستند که حقی داشته باشند.
دونده مارپیچ روح سرگردان تفکر غرب است که بعد از بیرون آمدن از هزارتو وارد یک مارپیچ بزرگ تر خواهد شد و نه تنها حیرتش پایان نخواهد یافت که وارد وادی حیرت بزرگتری خواهد شد. در واقع رسالت این فیلمها تلاشی برای ناامید کردن مردم است.
مردم غرب امروز در سرگردانی به سر میبرد و همه به دنبال یک ایدئولوژی جدید و سازنده میگردند و همه انگشتها به سمت اسلام نشانه رفته است، این فیلم القای اندیشه سرگردانی است، یعنی همه چیز تمام شده است و باید با این مشکلات ساخت، امروز زمان تحمل مشکلات است و نه زمان حل کردن آن.
این مسئله بعد از بیرون آمدن از هزارتو قوت میگیرد، افرادی که از هزارتو با موفقیت بیرون آمدند، در یک هزارتوی بزرگ تری درگیر نبردی دیگر میشوند و شاید مخاطب به جای قهرمان قصه آرزو میکرد که در همان هزارتو میماند./۸۸۱/ی۷۰۳/س
پاورقی
فلسفه تاریخ در اندیشه ویکو
منابع
آخرین شانس غرب: آیا در برخورد تمدنها برنده خواهیم شد؟. (کتاب) نویسنده: تونی بلنکتون. سال: ۲۰۰۵.
Fukuyama, Francis (1989). "The End of History?". The National Interest (16): 3–18. ISSN 0884-9382. JSTOR 24027184