۰۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۰
کد خبر: ۵۲۸۵۱۲
یادداشت؛

آیا کردستان عراق جدا خواهد شد؟

تقسیم کشورهای منطقه به کشورهای کوچک‌تر و میکروسکوپی شدن قدرت، علاوه بر آنکه به گسترش هرج‌ومرج‌طلبی در منطقه و باز شدن هرچه بیشتر پای قدرت‌های سلطه‌گر فرامنطقه‌ای می‌انجامد، سطح منازعه و بی‌ثباتی را افزایش می‌دهد.
اقلیم کردستان و عراق

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه «جوان»، این روزنامه در یادداشتی از «محمد‌جواد اخوان» نوشت:

برگزاری همه‌پرسی تجزیه‌طلبانه در شمال عراق، نشان داد که خیال‌های خام سلطه‌گران بین‌المللی در طرح‌هایی همچون «خاورمیانه بزرگ» و بالکانیزه کردن منطقه غرب آسیا همچنان در دستور کار قرار دارد. در این میان حمایت آشکار و بی‌پرده صهیونیست‌ها از این اقدام جای هیچ‌گونه ابهامی نمی‌گذارد که چنین برنامه‌هایی از کجا آب می‌خورد؟ اما واقعیت آن است که توطئه موج‌آفرینی تجزیه‌طلبانه که شروعش از شمال عراق است، عملاً راه به‌جایی نخواهد برد. از جمله دلایل عقیم ماندن این طرح، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: 

نخست، تشکیل دولت کردی چه در چارچوب قلمرو اقلیم کردستان عراق و چه فراتر از آن با چالشی جدی مواجه است و آن «محدودیت ژئوپلیتیکی» است. این منطقه هیچ‌گونه دسترسی به آب‌های آزاد بین‌المللی ندارد و با توجه به عدم موافقت کشور همسایه، عملاً به سمت انزوای تمام‌عیار خواهد رفت. با توجه به اینکه این منطقه ظرفیت خودکفایی همه‌جانبه اقتصادی را ندارد و محتاج روابط تجاری و اقتصادی با جهان خارج است، عملاً این حصار ژئوپلیتیکی موجود، زمینه برای استقلال‌طلبی را از میان می‌برد. در همین چندروزه که تنها بخشی از مرزهای اقلیم بسته شده، صف‌های طویل جایگاه‌های بنزین این ضعف ساختاری و اساسی این منطقه را به‌خوبی نشان می‌دهد. 

البته گفتنی است طراحان بالکانیزه‌کردن منطقه ایده‌ای برای حل مشکل دسترسی جغرافیایی این منطقه نیز در سر دارند و آن جابه‌جایی جمعیتی در شمال غرب سوریه و ایجاد راهگذری کردی برای اتصال منطقه کردستان سوریه به دریای مدیترانه است که البته اجرای این طرح در صورت امکان‌پذیری چندین سال طول می‌کشد. البته با توجه به موفقیت‌های چشمگیر محور مقاومت در جنگ داخلی سوریه و نیز عدم موافقت ترک‌ها با تشکیل دالان کردی، ممکن بودن چنین طرحی نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. 

دیگر آنکه اکنون علم استقلال‌خواهی بر دوش شخصی همچون «مسعود بارزانی» قرار دارد که توانایی رهبری چنین حرکت پرهزینه‌ای را ندارد؛ چراکه اولاً جناح بارزانی رقیب سرسختی چون اتحادیه میهنی را دارد که در نیمی از مناطق کردنشین عراق ذی‌نفوذ است، ثانیاً نارضایتی‌های زیادی از دستگاه فاسد مدیریتی اقلیم وجود دارد که نمونه بارز بروز آن در اعتراضات سال 2011 قابل‌مشاهده است. علاوه بر اینها حکومت فعلی اقلیم نه حکومتی مردم‌سالار که حکومتی طایفی و قبیله‌ای است. با توجه به وجود نحله‌ها، طوایف و جریان‌های مختلف فعال در کردستان عراق و فراتر از آن، عملاً جناح بارزانی نمی‌تواند پرچمدار استقلال منطقه کردنشین باشد. شاید بتوان ادعا کرد که بیرونی کردن تهدید خصوصاً در مواجهه با داعش یا غیریت‌سازی با بغداد این فرصت را در اختیار اربیل قرار داده است تا با مسئله‌سازی جمعی بر موج نارضایتی‌ها تا حدی و البته به‌صورت موقت فائق آید. 

علاوه بر اینها کیست که نداند تقسیم کشورهای منطقه به کشورهای کوچک‌تر و میکروسکوپی شدن قدرت، علاوه بر آنکه به گسترش هرج‌ومرج‌طلبی در منطقه و باز شدن هرچه بیشتر پای قدرت‌های سلطه‌گر فرامنطقه‌ای می‌انجامد، سطح منازعه و بی‌ثباتی را افزایش می‌دهد. به‌نظر می‌رسد برنده چنین روندی امریکا و رژیم‌صهیونیستی هستند و بازنده واقعی این بازی ملت‌های منطقه‌اند. بی‌تردید حاکمان منطقه هرقدر هم که از جهت‌گیری دولت مرکزی عراق ناراضی باشند از این واقعیت مطلع‌اند و درنهایت بازیگران تعیین‌کننده‌ای همچون همسایگان شمالی و غربی اقلیم مهم‌ترین مانع در برابر چنین سناریویی خواهند بود. 

از سویی تا پیش‌ازاین تجزیه‌طلبان کرد می‌کوشیدند با وجود نیروهای پیشمرگه و شبه‌نظامیان همسو با خود را به‌عنوان ابزار مهم اقتدارآفرینی و احیاناً استقلال‌طلبی معرفی کنند، اما تهاجم گروهک تکفیری داعش به عراق این ادراک را متزلزل نمود. همگی به یاد داریم که در روزهای اوج جولان داعش در عراق چگونه مرکز سلطه بارزانی در اربیل تهدید می‌شد و واهمه‌ای سراسر اقلیم را فراگرفته بود و اگر نبود ایستادگی و پشتیبانی محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران، شاید اکنون دیگر از حکومت خودگردان اقلیم کردستان خبری نبود تا چه برسد به برگزاری همه‌پرسی و ادعای گزافه‌ای چون تجزیه‌طلبی. این داعشی که لرزه بر یاران بارزانی افکند، همان داعشی است که توسط حشدالشعبی از عراق بیرون انداخته شد. اعلام استقلال از حکومت مرکزی عراق نیازمند توانمندی‌ای است که امروز در شمال عراق وجود ندارد. بدین‌ترتیب می‌توان گفت فارغ از نتیجه اعلامی همه‌پرسی، در صحنه میدانی ما به ازایی خارجی نخواهد یافت. 

البته نمی‌توان انکار کرد که اصل طرح تجزیه‌طلبی، به تکمیل پازل دیرین سلطه گران برای ایجاد تفرقه و مشغول‌سازی درونی کشورهای منطقه و جهان اسلام کمک می‌کند. اگرچه همان‌گونه که اشاره شد آرزوی بارزانی و همفکرانش برای تجزیه‌طلبی، خیال خامی بیش نیست، اما همین‌که توان و تمرکز مسلمانان صرف منازعه‌ای چنین بیهوده و بی‌نتیجه باشد، رضایت و آسودگی صهیونیست‌ها را به دنبال خواهد داشت./۱۳۲۵//۱۰۳/خ

ارسال نظرات