رفتار حضرت زینب بعد از شهادت امام حسین، آموزش اخلاق است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، حضرت آیت الله حسین مظاهری در جلسه عزاداری صبح امروز که در مسجد امیرالمؤمنین(ع) خیابان جی برگزار شد، ضمن قرائت کردن فرازهایی از مقاتل مربوط به شام عاشورا گفت: رفتار حضرت زینب(س) بعد از شهادت برادرشان نوعی خرق عادت محسوب می شود.
وی در ابتدا افزود: دیشب و امروز از نظر مصیبت برای حضرت زینب(س) بسیار مشکل بوده است ولی ایشان یک دنیا اخلاق از خودشان به نمایش گذاشتند؛ مصائب فوق العاده سنگین بوده ولی ایشان افزون بر این که مشکلات را تحمل کرده اند به واسطه رفتارشان یک کتاب اخلاقی برای آموزش به انسان ها داده اند.
حضرت آیت الله مظاهری با بیان این که رفتار حضرت زینب(س) بعد از شهادت امام حسین(ع) نوعی خرق عادت محسوب می شود، خاطرنشان کرد: شب گذشته زینب مظلومه بعد از خواندن نماز مغرب و عشا دعاهایی خواندند و سپس به خواهرشان حضرت ام کلثوم(س) فرمودند، بعد از تعرض دشمن به خیمه ها زنان و بچه ها در بیابان متفرق شده اند و ما باید ایشان را پیدا کنیم، به همین سبب دو خواهر بزرگوار راهی بیابان شدند و زنان و بچه ها را جمع آوری کردند، بعد از توجه به جمعیت، حضرت زینب(س) متوجه شدند دو بچه در میان جمع نیستند که دوباره راهی بیابان شدند و ملاحظه کردند دو بچه در حالی که همدیگر را در آغوش گرفته اند از ترس و دلهره و عطش فوق العاده به شهادت رسیده اند.
رئیس حوزه علمیه اصفهان ادامه داد: یکی از جاهایی که حضرت زینب(س) به دشمن التماس می کنند جایی است که برای رفع عطش کودکان از عمر سعد آب طلب می کنند؛ عمر سعد ملعون چون به خواسته اش رسیده بود ظرف آبی برای حضرت زینب(س) تهیه می کند و یکی از سربازان این ظرف آب را خدمت حضرت زینب(س) می آورد و ایشان آب را در میان زنان و بچه ها تقسیم می کنند؛ در حین این که تقسیم آب صورت می گیرد، حضرت سکینه روضه خوانی می کنند و می گویند من می خواهم آب را در گودی قتلگاه ببرم و بر حلقوم بریده شده پدرم بریزم تا سیراب شود.
استاد اخلاق حوزه علمیه اظهار کرد: وضعیت جسمانی امام سجاد(ع) بسیار بد بود تا جایی که نوشته اند ایشان در موقع نماز شب، خوابیده نماز شبشان را می خواندند؛ حضرت زینب(س) در کنار امام زمانشان نشستند تا نماز شب را اقامه کنند که حضرت سجاد(س) خطاب به ایشان فرمودند، عمه جان چرا نشسته نماز شب می خوانید، حضرت زینب(س) عرضه داشتند فرزند برادرم توان ایستادن روی پاهایم را ندارم.
وی اظهار کرد: حضرت زینب(س) وظیفه مواظبت کردن از زنان و فرزندان را بر عهده داشتند که موعد اسارت فرا رسید؛ دشمنان خبیث برای ذلت بار نشان دادن اهل بیت امام حسین(ع) شترهای بدون کجاوه ای آماده کردند و می خواستند زنان و فرزندان را یاری دهند تا سوار شترها شوند که حضرت زینب(س) فرمودند، خودمان سوار می شویم و نیازی به کمک شما نداریم، همه زنان و بچه ها با کمک عمه سادات بر شترها سوار شدند ولی زمانی که خودِ حضرت زینب(س) خواستند بر شتر سوار شوند، کسی نبود که ایشان را یاری دهد به همین سبب یاد گذشته ها برای ایشان تداعی شد، زمانی که برای عقیله عرب حضرت ابالفضل(ع)، حضرت علی اکبر(ع) و گاهی خودِ امام حسین(ع) تکیه گاه می شدند تا سوار بر شتر شوند لذا فریاد برآوردند و فرمودند، اکبرم، عباسم کجایید که تکیه گاه من باشید؛ خدا می داند حضرت زینب(س) چگونه سوار شتر شدند.
حضرت آیت الله مظاهری در پایان خاطرنشان کرد: فاطمه بنت الحسین بر شتری که حضرت زینب(س) سوار شدند، سوار شد ولی ناگهان سرهای شهدای کربلا بر نیزها بلند شد و در برابر دیدگان حضرت زینب(س) قرار گرفت، وضعیت سرها به گونه ای بود که به راحتی قابل تشخیص دادن نبود ولی حضرت زینب(س) با دیدن سر برادرشان از روی شتر بر زمین افتادند و خودشان را بر بالین بدن مطهر امام حسین(ع) رساندند؛ روای می گوید وقتی حضرت زینب(س) با بدن قطعه قطعه امام حسین(ع) روبرو شدند، فرمودند می خواهم شما را ببوسم ولی جایی برای بوسیدن در بدن شما وجود ندارد، یکمرتبه چشمشان به وجود نازنین حضرت سجاد(ع) افتاد که به پیکر پدرشان خیره شده بودند، لذا برادرشان را رها کردند و به سوی حضرت سجاد(ع) حرکت کردند، سپس وقایع را برای پسر برادرشان تعریف کردند و به ایشان دلداری دادند، حضرت سجاد(ع) فرمودند می دانم بر ایشان چه گذشته است و همه غصه ام این است که چگونه می خواهند پیکر پدرم و شهدا را بدون این که دفن کنند در این بیابان رها کنند و بروند./867/پ۲۰۱/ب۲