استکبارستیزی تعطیلبردار نیست
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه «حمایت»، این روزنامه در یادداشتی از «حسین کنعانیمقدم» نوشت:
یکی از مباحثی که در بطن معارف دینی بهعنوان شاخص و تراز خلوص ایمان شناخته میشود، «یاریرسانی» به مظلومین و به تعبیر قرآنی دستگیری از «مستضعفین» است؛ موضوعی که رهبر معظم انقلاب در جمع شرکتکنندگان اجلاس محبان اهلبیت(ع) نسبت به آن تأکید کرده و فرمودند: «هر جا در مواجهه با استکبار به حضور ما احتیاج باشد، کمک میکنیم و از گفتنش ابایی نداریم.» فرمایش مقام معظم رهبری در خصوص ایستادن ایران اسلامی در کنار مجاهدان استکبارستیز در اطرافواکناف دنیا، از سه منشأ و مبنای کاملاً مشخص برخوردار است و ناظر به الزاماتی است که جمهوری اسلامی بهعنوان پیشتاز حمایت از محرومین و مستضعفین، خود را موظف به اجرای آنها میداند.
1. کمک به مظلومین و مجاهدینی که علیه مستکبرین عالم قیام کردهاند، ریشه در آیات و روایات دارد و فریضهای است بر عهده مسلمانان. خداوند در قرآن کریم بارها مؤمنین را به این مهم توصیه کرده و حتی کسانى را که نسبت به کمک و یارى ستمدیدگان، سکوت و بیتفاوتی اختیار کردهاند و قیام نمیکنند، سرزنش و ملامت نموده، مورد سؤال قرار میدهد و میفرماید: «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیة الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً »؛ «چرا درراه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانى که (به دست ستمگران) تضعیفشدهاند، پیکار نمیکنید همان افراد (ستمدیدهای) که میگویند : خدایا ! ما را از این شهر که اهل آن، ستمگرند، بیرون ببر و براى ما از طرف خود، سرپرست قرار ده و براى ما از طرف خود، یار و یاورى تعیین فرما!» (سوره نساء – آیه 75)
البته از سیاق آیات قرآن کریم، برمیآید که مظلومین هم باید مبارزه کنند و تسلیم زورگویی مستکبرین نشوند؛ کما اینکه امروز شاهدیم به برکت اجری که خداوند در پایداری مردم انقلابی ایران قرار داد، ملتهای تحت ظلم بیگانگان در منطقه، تا پای جان برای آرمانهای دینی و معنوی میجنگند و از هیچچیز واهمهای ندارند. در حقیقت، از یکسو ملتهای مظلوم و ستمدیده، موظف به مقاومت و ایستادگى در برابر ظالم و فریاد زدن و کمک خواستن از برادران دینى هستند و از سوى دیگر، مؤمنانی که فریاد استغاثه برادران دینى و ستمدیده خود را میشنوند، مسئولاند به نداى آنان لبیک گفته و به یارى آنان بشتابند؛ زیرا مقاومت در برابر ظلم و ستمگرى و جلوگیرى از رخنه و نفوذ آن، بر هرکسی که قدرت و توانایى آن را داشته باشد، بهحکم عقل، شرع و فطرت واجب است.
2. مبنای بعدی که الزام شتافتن به یاری مسلمانان تحت ستم و رزمندگان جبهه مقاومت را مشخص میکند، عبارت است از «آرمانهای انقلاب اسلامی». به تعبیر معمار کبیر انقلاب، «انقلاب ما انقلاب مستضعفین»، «افتخار انقلاب ما حمایت از پابرهنگان است» و شالوده آن در تقابل با استکبار، استبداد، استثمار و استعمار تعریف میشود. اساس قیام مردم علیه رژیم منحوس پهلوی نیز، چیزی جز رهایی از یوغ مستکبرین نبود و انتظار نیز آن است که همان آرمانهای انقلابی با رویشهای جدیدی که در سالهای اخیر در منطقه شاهد آن بودهایم، باصلابت و قدرت، نفوذ یاغیان بینالمللی را به چالش کشیده و مانند فروپاشی تروریسم تکفیری، بقایای کاخ سست ظلم و استبداد آنها را از بین ببرد.
در مقابل اما، برخی تلاش میکنند که در ضرورت تقویت جبهه مقاومت در مقابل آمریکا و صهیونیسم تشکیک کرده و آن را موضوعی خارج از منافع ملی و انقلابی قلمداد کنند؛ درحالیکه این امر، نهتنها در راستای منافع نظام و کشور است، بلکه در امتداد آموزههای ناب اسلامی نیز هست؛ چراکه انقلاب منهای تعالیم اسلامی، اساساً همان تحول مطلوب و محبوب نظام سلطه است که امروز در کسوت «اسلام آمریکایی – تکفیری» در ارتجاع منطقه دیده میشود. به بیان رهبر انقلاب «اسلام ناب، اسلامی است که باید ابوجهلها از آن بترسند. اگر اسلامی بود که ابوجهلها و ابوسفیانها از آن نترسیدند و با آن دشمن نبودند، باید در اسلام بودنش شک کنیم. آن اسلامی که نتواند آرزوهای خفته و فرو کشته قشرهای مظلوم را در سطح دنیا - نهفقط در سطح کشور خودمان - زنده و احیا کند، شک کنید در اینکه این دین، اسلام باشد.» (فروردین 69)
از منظر امنیت ملی نیز باید به این موضوع اشارهکنیم که جنگهای نیابتی واشنگتن و شرکای عبری، غربی و عربیاش، باهدف ضربه زدن به جمهوری اسلامی طراحیشده و چنانچه مرزهای عقیدتی نظام در جبهههای عراق، سوریه، لبنان و یمن پایدار و امن باقی نمانند، بهطور حتم باید در مرزهای شرقی و غربی و جنوبی با دشمن مقابله کنیم.
3. رکن سوم حمایت از مستضعفین، به اصول قانون اساسی بازمیگردد. طبق اصل 154 قانون اساسی «جمهوری اسلامی ایران، سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان میشناسد. بنابراین، در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند.»
این در حالی است که شبکه فاسد نظام سلطه همواره در تلاش برای مقابله با این هدف والا بوده و کوشیده است که ندای حقانیت انقلاب اسلامی را به طرق مختلف، از تهاجم نظامی گرفته تا فتنهها و تحریمها به حاشیه رانده و از تقویت جبهه مستضعفین جلوگیری کند اما علیرغم صرف هزینهها و بکارگیری نخبگان و نیروهای متخصص، نهتنها موفق به این امر نشدند، بلکه با حمایتهای همهجانبه و صریح ایران اسلامی از مجاهدین در برابر استکبار، تیر بدخواهان انقلاب اسلامی بهکرات به سنگ خورده است.
این توفیقات در شرایطی به دست آمد که باوجود همه موانعی که بر سر راه کشورمان ایجاد گردید، کشورمان قلههای افتخار را یکی پس از دیگری فتح کرده و امروز که به پیشرفتهای مختلف دستیافتهایم؛ راه فریب و خصومت را همزمان در پیشگرفتهاند. بهعنوان نمونه، رئیسجمهور آمریکا، چندی پیش وانمود کرد که حامی مردم ایران است ولی همزمان ملت شریف ایران را «تروریست»! خواند و بر لزوم مقابله با جمهوری اسلامی تأکید کرد! از یاد نبریم که او و اسلاف و متحدانش از هیچ کوششی برای بهاصطلاح از بین بردن انقلاب اسلامی فروگذار نکردهاند و اگر نتوانستهاند به شجره طیبه انقلاب آسیبی وارد کنند، به این خاطر نبوده که نخواستهاند، بلکه به این سبب بوده که همه نقشهها و تدابیر پیچیده آنها در طول 38 سال گذشته به سبب رشد مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی، با شکست و ناکامی روبهرو شده است.
نتیجه اینکه طبق مفاهیم دین مبین اسلام، الزامات انقلاب اسلامی و قانون اساسی، استکبارستیزی تعطیلبردار نیست و ما را بر آن میدارد که در جهت حفظ عزت استقلال، رعایت منافع کشور و همچنین دستیابی به پیشرفت و توسعه همهجانبه ازیکطرف، و دفاع از حقوق همه ستمدیدگان و مستضعفان جهان از طرفی دیگر، مبارزه با استکبار را با حضور در بزنگاهها تا سر حد پیروزی نهایی ادامه دهیم./۱۳۲۵//۱۰۳/خ