خشم طبیعت یا پیامد رفتار انسانی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، زیاد میشنویم که وقتی بلایای طبیعی اتفاق میافتد از آن به عنوان خشم طبیعت یاد میکنند؛ انسان باید به فکر فرو رود که طبیعت بی جان و شاید جاندار ولی بیاختیار، چگونه خشم میکند. آیا واقعا طبیعت به خودی خود میتواند بر انسان خشم کند؟ برخی از اختلالاتی که روی زمین به وجود میآید بر اساس اعمالی است که ما انجام میدهیم؛ مثل قطع غیر اصولی درختان و استفاده بی رویه از آب رودخانه یا مسائل دیگر؛ این ما هستیم که زمین را خراب و نابود میکنیم و طبیعت اگر میتوانست از خود دفاع میکرد و نمی گذاشت که ما از آن سوء استفاده کنیم.
با باریدن یک باران سیل به راه میافتد؛ این باران آیا خودش شروع به بارش میکند و خالقی نیست که آنرا ایجاد کند؟! اگر چنین بگویند چرا دانشمندان نمی توانند باران ایجاد کنند و با باریدن یک تگرک این همه انسان به خطر میافتند؟ آیا اینها نشانههای خشم خداوند نیست و حال چرا خداوند خشم میکند؟
البته خرابیهای ناشی از سیل نیز گاهی به خاطر عملکرد اشتباه انسان است؛ مثلا یکی از دلایل اصلی آن که معمولا در مناطق جنگلی اتفاق میافتد تخریب جنگل و قطع درختان است. در واقع تخریب بافت جنگلی در آن مناطق باعث خرابیهای گسترده میشود؛ چرا که فضای جنگلی خودش مانع بروز سیل است و دستکاری کردن طبیعتی که خداوند از روی مصلحت و حکمت آن را متناسب با شرایطش خلق کرده طبیعتا تبعاتی را به همراه دارد.
خداوند سالیان سال انسان را متنعم میکند و انسان ناسپاسی میکند. وقتی انسان به خودش نمی آید، خداوند برای بیداری او تلنگری به او میزند تا بلکه به خودش بیاید. باز هم این تلنگر به خاطر خودش است که به خواب غفلت فرو نرود، ولی باب شده که خشم طبیعت را مطرح کنیم. این کلام را نگوییم و مادی گرایانه به مسائل نگاه نکنیم؛ بلکه حداقل به عنوان امتحان الهی به آن بنگریم که حقیقتا هم این گونه است؛ یعنی اگر عذاب هم باشد، امتحان الهی نیز در آن نهفته است.
در احادیث اهل بیت آمده که وقتی انسان به خواب غفلت فرو میرود خداوند با این گونه اتفاقات او را بیدار می کند و ای کاش که ما انسانها بیدار شویم و کمی به مسائل اطرافمان فکر کنیم!
امتحان الهی
اصولا یکی از حکمتهای مهم مصایب و بلایا امتحان بندگان است؛ همچنانکه خداوند در قرآن کریم میفرماید: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُواْ أَن يَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا يُفْتَنُون وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُواْ وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِين؛ آیا مردم گمان میکنند كه به صرف اينكه گفتند ما ايمان آوردهايم رها میشوند و امتحان نمیشوند؟!ما آنانى را كه قبل از آنها بودند، امتحان كرديم. بايد خداوند بداند چه كسانى راست مىگويند و چه كسانى دروغگو هستند» (عنکبوت/3-2)
خوف و رجا در حوادث طبیعی
البته این بدان معنای نیست که هر جا حادثه طبیعی پیش آمد حتما حکم کنیم که عذاب بوده و کسانی که در این حوادث کشته شدهاند به قهر الهی دچار شدهاند. به هیچ عنوان نمیشود با قاطعیت چنین حکمی صادر کرد و به این راحتی دیگران را مستحق عذاب دانست. درست است که شاید در اکثر موارد و با توجه به آموزههای دینی بلایای طبیعی معلول عملکرد اشتباه بندگان و به نوعی عذاب باشد ولی در همین آموزههای دینی این مطلب نیز آمده که مثلا کسی که به واسطه ریخته شدن آوار از دنیا برود ثواب شهید را دارد.
شاید فلسفه این موارد این است که انسان باید همیشه در خوف و رجا باشد و تحت هیچ شرایطی نه خودش را ایمن از گرفتاری و یا عذاب بداند و نه فکر کند که اگر دچار حادثهای نمی شود الزاما مورد عنایت خداوند قرار دارد.
حکمتهایی دیگر از بلایا
امام صادق علیهالسلام در توضیح نکات توحیدی به مفضّل در فرازی میفرماید: اگر كسى بگويد چرا اين زمين لرزهها پديد آمده، بايد گفته شود زمين لرزه و همانند آن، موعظه و بیم دادنی است که مردم به واسطه آن بیم داده میشوند تا از گناهان خودداری کنند. تمام بلاها و گرفتاریهايى كه در جسم و مالشان پديد مى آيد براى همين امر و به سود و مصلحت و استقامت بخشيدن به آنان است. اگر صالح باشند، باعث مىشود كه در سراى ديگر چنان پاداشهايى براى شخص ذخيره گردد كه با هيچ نعمت دنيوى برابرى نكند. پس گاه صلاح و مصلحت عام و خاص در آن است كه در نزول اين بلاها در دنيا شتاب شود.
این حدیث نشان میدهد که زلزله و سایر بلایای طبیعی همیشه به خاطر عذاب نیست.
مصیبتها و بلایا حکمتهای دیگری نیز میتواند داشته باشد که از جمله آن موارد شکوفا شدن استعدادهای نهفته انسانی است. استعدادهایی که در آرامش و آسایش شناخته نمیشوند.
امیر مؤمنان علیهالسلام در نهج البلاغه می فرماید:«وَ فِی تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عُلِمَ جَوَاهِرُ الرِّجَال؛ در دگرگونی احوال، گوهر مردان معلوم شود.»/999/ی۷۰۴/س
بابک شکورزاده