دختران مجرد و مواجهه با سرزنش های نامعقول
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، در ابتدا و به عنوان مقدمه در ضرورت ازدواج باید اشاره کرد به حدیثی از امام محمد باقر(ع) که زنی به امام(ع) عرض كرد: من زن تارك دنیا هستم. حضرت فرمود: منظورت از ترك دنیا چیست؟ عرض كرد: نمیخواهم هرگز ازدواج كنم. حضرت پرسید: چرا؟ عرض كرد: دنبال كسب فضیلت هستم. حضرت فرمود: از این كار دوری كن. اگر در این كار فضیلتی بود، فاطمه از تو به آن سزاوارتر بود. هیچ كس نیست كه در فضیلت بر او سبقت گیرد.
آن حضرت در جای دیگر فرمود: هیچ بنایی در اسلام محبوبتر و عزیزتر از ازدواج در نزد خداوند نیست.
پس از بیان اجمالی ضرورت ازدواج در اسلام در این یاداشت قصد بررسی اجتماعی مشکلات زنانی را داریم که با توجه به آمادگی جهت ازدواج و عدم سختگیری امکان ازدواج برایشان میسر نمی شود.
در نسبت جمعیتی بین زنان و مردان با توجه به نقش مردها در جامعه از نان آور خانه بودن تا محافظت از جامعه و شرکت در جهاد، به طور طبیعی آقایان بیشتر دست خوش بلایا و حوادث قرار میگیرند که در نتیجه شاهد عدم تعادل جمعیتی میان زنان آماده ازدواج و آقایان آماده ازدواج هستیم.
این عدم تعادل جمعیت که موجب مجرد ماندن بخشی از زنان و دختران در جامعه می شود، اما فرهنگ و نگرش عامه مردم به دختران مجرد، مفسده و بحران های شخصیتی زیادی را برای این بانوان ایجاد می کند.
در عامه مردم و فرهنگسازی صورت گرفته اشتباه توسط رسانهها دختری که در سنین بالا هنوز موفق به ازدواج نشده است با عناوینی همچون ترشیده نامیده شده و بیان می شود حتما این دختر عیبی دارد که مجرد مانده است.
این ادبیات و قضاوت اشتباه سرخوردگی و افسردگی و عملکرد اشتباه و در برخی موارد مفسده آفرینی توسط این بانوان را در پی دارد که عامل اصلی آن را می توان این نگاه و برخورد اشتباه جامعه با این بانوان دانست.
از طنزهای تولیدی تا سریال های تلویزیونی دخترانی که موفق به ازدواج نشده اند را مسخره کرده و به این فرهنگ اشتباه دامن زده و ضرورت ازدواج حتی در صورت نبود هم کفو را القا می کنند.
زمانی این طنزها و فرهنگ اشتباه مفسده آفرین می شود که احکامی همچون ازدواج مجدد در جامعه به عنوان فعل قبیح معرفی می شود.
اما همه مسأله این مفسده آفرینی و بُعد جنسی نیست بلکه دخترانی که پاکدامنی پیشه می کنند را با این زمینه های اشتباه در اجتماع به پرخاشگری، عیب گیری زیاد، تنفر از مردان، افسردگی، حس تنهایی می رسانیم و یک ظرفیت اجتماعی را تبدیل به یک تهدید برای خانواده و اجتماع می کنیم.
این در حالی است که الگوی موفق و پاکدامنی همچون حضرت معصومه(س) را در اسلام برای این بانوان که هم کفو آنها یافت نشد را داریم که از نظر فردی و اجتماعی بهترین الگو هستند.
به راستی فرهنگ ایرانی را چه شده که در حالی که چنین الگوهایی دارد خواسته یا ناخواسته این قشر از اجتماع را آزار داده و آنها را تبدیل به تهدید اجتماعی میکند.
هرچند علت عدم ازدواج حضرت معصومه(س) شرایط اجتماعی و اختناقی بود که توسط حکومت ایجاد شده که کسی جرأت نداشت درب خانه حضرت موسی بن جعفر(ع) برود بود؛ اما حضرت در هر صورت نمونه موفقی هستند برای زنانی که امکان ازدواج برایشان میسر نشده است از علم و پاکدامنی تا فضائل اخلاقی و یاری امام معصوم علیه السلام که با امید و نشاط در زندگی آن حضرت جریان داشت.
بر اهالی رسانه و فعالان فرهنگی و اجتماعی و خانواده ها لازم است به ترویج این الگوهای موفق برای زنانی که امکان ازدواج ندارند بپردازند و از سرزنش این زنان به هر شکل جلوگیری کنند و در مورد نگاه اشتباه و هوسرانی نامیدن ازدواج مجدد تجدید نظر کنند./۸۴۱/پ۲۰۰/س
حجت الاسلام مهدی قیاسی، پژوهشگر حوزه علمیه قم
منابع
بحارالانوار ج۱۰۳ صفحه ۲۱۹