همت و هدفمندی، ذلت و هدرمندی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، امام علی (ع) میفرماید: «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِه»؛ (1) و تأکید میکند ارزش انسان به اندازه همت اوست.
در یک نگاه کلی و کلان، زندگی انسانها را به دو گونه میتوان تقسیم کرد؛
الف: زندگی هدفمند.
ب: زندگی هدرمند.
آن که جریان زندگی را بهگونهای تنظیم میکند که از لحظه لحظههای آن بهره بهینه میبرد و سرمایه وقت و عمر خویش را درست به کار میبندد زندگی سودآور و سعادتمندانهای تشکیل میدهد و همواره قلههای ارزشی زندگی را مد نظر دارد و به سمت و سوی آن حرکت میکند. اینگونه انسان و اینگونه زندگی هدفمند و جهتدار، سودمند برای دنیا و آخرت او خواهد بود.
در برابر آنان که در زندگی بدون هدف متعالی و بدون برنامهریزی میزیند، نهتنها سودی به دست نمیآورند بلکه اصل سرمایه را نیز هدر میدهند و فرصتها را تبدیل به تهدید میکنند و جز افسوس و حسرت چیزی به دست نمیآورند.
انسانهای بلندهمت و هدفمند مانند کوهنوردانی هستند که قلهای مرتفع را برای رسیدن تعیین کردهاند و برای حرکت بهسوی آن برنامهریزی کرده و در راستای مبارزه با آسیبها و موانع نیز پیشبینیهای لازم را تدارک دیدهاند.
امام باقر (ع) فرمود: «الْکمَالُ کلُّ الْکمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَی النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَة»؛ (2) و تأکید میکند تمام کمال، ریشه در سه چیز دارد؛ شناخت عمیق از دین، صبر و پایداری در برابر مصائب و دشواریها و برنامهریزی در زندگی.
مسلمان، کوهنوردی را مانند است که همت او رسیدن به قله ارزشها است، برای رسیدن به آن هدف عالی و متعالی برنامهریزی میکند و در راه رسیدن، نسبت به موانع و آفتها پیشبینیهای لازم را در نظر میگیرد.
ازاینرو امام علی (ع) معیار سنجش قدر و منزلت انسانها را درگرو همت آنان میداند، به هر اندازه که نشاط و پویایی و پیشروی به سمت قله بیشتر باشد، ارج و قدر انسان هم بیشتر خواهد بود.
همت عالی، جامعه متعالی
جامعه دینی جامعهای است که هم باید «اَقوَم» و پایدارتر باشد و هم باید «اَعلَون» و برتر باشد. این دو ویژگی، در دو آیه از قرآن مطرح شده است:
1. «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَم؛ (3) همانا این قرآن کریم، مردم را به استوارترین راه، راهنمایی میکند.»
2. «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِین؛ (4) در کار دین سستی نورزید و اندوه به خود راه ندهید، شما برترید اگر مؤمن (راستین) باشید.»
از این دو آیه شریفه استفاده میشود که قرآن همه همتها و ارادهها را بسیج کرده است تا مسلمانان به «امت اقوم» و قله آرمانهای خود دست یابند.
همچنین از آنان خواسته است که با عوامل و آسیبهای درونی و بیرونی مبارزه کنند و باورهای اعتقادی و بنیههای معنوی را تقویت کنند تا به «امت اعلون» و جامعه برتر در همه زمینهها دست یابند.
تردیدی نیست که برای رسیدن به این آرمان بلند و این هدف بزرگ باید عزمها را جزم و همت را چند برابر کرد تا به آن پایان امیدبخش رسید.
علی (ع) میفرماید: «خَیرُ الهِمَمِ اَعلاهَا»؛ (5) و تأکید میکند بهترین همتها، عالیترین آن است.
افتخار یک ملت و شرف و شرافت او به همتهای عالی است نه به استخوانهای پوسیده؛ یعنی نازیدن و بالیدن به پدران و نیاکان هنر نیست، هنر آن است که آدمی محصول کشت خود را برداشت کند. گیرم پدر تو بود فاضل/ از فضل پدر تو را چه حاصل.
ملتی که به دنبال سرفرازی و عزت و استقلال است، باید دامن همت به کمر بندد و با صلابت و شجاعت موانع را بر کنار زند و با اعتماد به نفس و خودباوری، از انرژیها و نعمتهای خدادادی بهترین استفادهها را کرده و فرصتها را از دست ندهد، بلکه تهدیدها را نیز تبدیل به فرصت کند.
اگر همتها این چنین روی هم انباشته شد و عالی شد، آنگاه جامعه (اعلون) و برتر رخ مینماید و ذلت و نکبت و زبونی رخت برمیبندد. آری! باید دیو تنبلی، تنپروری، روزمرگی و دونهمتی را از جان و جامعهمان دور سازیم و همتهای عالی را بکار گیریم تا فرشته سربلندی و استقلال و عزت خودنمایی کند.
اولویتبندی کارها و تقدیم اهم بر مهم و گزینش کارآمدترین گزینه بر دیگر گزینهها در همه حوزههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و دینی رهنمودی است که مولای ما علی(ع) فرموده است: «اِقصِر هِمَّتَکَ عَلی مَا یَلزِمُکَ وَ لاتَخُض فِیمَا لا یعنِیکَ»؛ (6) همتت را در آنچه برایت لازم و اولویتدار است به کار گیر و در آنچه برایت اهمیت ندارد، فرو نرو.
در خدمترسانی، اجرای پروژهها، گزینش موضوعات، مطالعه کتاب، انتشار و چاپ کتاب، انتخاب سوژه پژوهش، سرکشی از مدارس و دانشگاهها و خلاصه آنچه در حوزه کاری هر کس قرار دارد، باید یک ارزیابی همهجانبه وجود داشته باشد و بر اساس اولویتبندیها و ضرورتها کارها تنظیم شود که این معنای سخن بلند امام علی (ع) در فراز یاد شده است./9314/پ۲۰۰/س
پاورقیها:
1. غررالحکم، شرح فارسی، چاپ دانشگاه تهران، ج 4/ 500.
2. کافی، ج 1، ص 32.
3. سوره «اسراء» آیه 9.
4. سوره «آل عمران» آیه 139.
5. غررالحکم ج 3/ 420.
6. همان، ج 2 /182.