سفارش امام علی به حارث همدانی
به گزارش خبرگزاری رسا، حارث همدانی در صدر شیعیان علی علیه السلام است و از نخستین بیعت کنندگان با امام علی علیه السلام در مدینه بود، نامش در صدر شیعیان آن حضرت و از او به عنوان پرچمدار و صاحب رایت علی علیه السلام یاد شده است. گفته شده که آن حضرت، هنگام فراخوان لشگرش از او می خواست تا همگان را فراخواند. علاقه بسیار شدیدی به مولای خود داشت و این شیفتگی به حدی بود که دائما به محضر ایشان می رفت و در راه دوستی آن بزرگوار هر گونه اذیت و آزار و طعنه مخالفان را تحمل می کرد.
در کتاب شیخ ابوعمرو کَشی مسطور است که حارث شبی به خدمت حضرت امیر علیه السلام رفت، آن حضرت پرسیدند که چه چیز تو را در این شب به نزد من آورده؟ حارث گفت: والله! دوستی که مرا با تُست مرا پیش تو آورده؛ آنگاه آن حضرت فرمودند: بدان ای حارث که نمیرد آن کسی که مرا دوست دارد الا آن که در وقت جان دادن مرا ببیند و به دیدن من، امیدوار رحمت الهی گردد و همچنین نمیمیرد کسی که مرا دشمن دارد الا آن که در آن وقت مردن مرا ببیند و از دیدن من، در عرق خجالت و ناامیدی نشیند. این روایت نیز در بعضی از اشعار دیوان معجز نشان آن حضرت مذکور است: یاحار هَمْدانَ مَنْ یَمُتْ یَرَنی مِنْ مُؤمِنٍ اَوْ مُنافِقٍ قُبُلا
و این حارث همان است که حضرت امیر علیه السلام را دید با حضرت خضر در نخیله که طبق رُطَبی از آسمان برایشان نازل شد و از آن خوردند اما خضر علیه السلام دانه او را دور افکند ولکن حضرت امیر علیه السلام در کف دست جمع کرد، حارث گفت: گفتم به آن حضرت که این دانههای خرما را به من ببخش، حضرت آنها را به من بخشید. من نشاندم آن را بیرون آمد. خرمایشان پاکیزه که مثل آن ندیده بودم.
و هم روایت است که وقتی به حضرت امیرالمومنین علیه السلام عرض کرد که دوست دارم که مرا گرامی داری به آن که به منزل من درآئی و از طعام من میل فرمائی حضرت فرمود: به شرط آن که تکلف نکنی برای من چیزی را پس داخل منزل او شد؛ حارث پاره نانی برای آن حضرت آورد حضرت شروع کرد به خوردن، حارث گفت: با من دَراهِمی میباشد و بیرون آورد و نشان داد و عرض کرد اگر اذن دهید برای شما چیزی بخرم، فرمود: این نیز از همان چیزی است که در خانه است یعنی عیبی ندارد و تکلف ندارد.(برگرفته از وبگاه: دانشنامه اسلامی)
حجت الاسلام علی نصیری در یادداشتی به ترجمه نامه ۶۹ نهج البلاغه که در آن ناب ترین توصیه های اخلاقی حضرت امیر (ع) خطاب به حارث همدانی بازتاب یافته و از جمله به صورت ویژه در آن به حضور در نماز جمعه تاکید شده، پرداخته است: به ریسمان قرآن چنگ در زن و از آن نصیحت بجوی . حلالش را حلال بدار و حرامش را حرام . حقی را که پیش از این بوده است تصدیق کن. آنچه را از دنیا مانده است به آنچه از آن گذشته است ، قیاس نمای . زیرا آنچه از آن باقی مانده، همانند گذشته آن است و پایانش پیوسته است به آغاز آن و سراسر آن ناپایدار و رفتنی است. نام خدا را بزرگ شمار و جز برای حق بر زبانش میاور. فراوان از مرگ و جهان پس از مرگ یاد کن و آروزی مرگ مکن ، مگر به شرطی محکم و استوار . از هر کار که کنندهء آن انجامش دادنش را از خود میپسندد و از دیگر مسلمانان ناپسند میدارد حذر کن .
از هر کار که در نهان انجام گیرد، ولی به آشکارا سبب شرمساری شود، دوری نمای. از هر کاری که چون از کننده اش پرسند، انکارش کند و عذر آورد بپرهیز. آبروی خود را هدف تیرهای سخن مردم قرار مده . هر چه شنیدی به دیگران مگوی که همین بس که تو را دروغگو شمرند و هر چه شنیدی ، انکارش مکن که همین بس که تو را نادان شمرند . خشم خود فرو خور و به هنگام قدرت ، گذشت نمای و در وقت غضب بردبار باش و چون توانایی یافتی گناه دیگران را عفو کن تا عاقبت نیک از آن تو بود .
و سپاس هر نعمتی را که خدا به تو داده به جای آر تا نعمتت پایدار ماند. هیچ یک از نعمتهایی را که خدا به تو عنایت کرده ، تباه منمای و باید که نشان نعمت خداوندی بر تو آشکار بود .
بدان که بهترین مؤمنان کسی است که جان خود و خویشاوندان و دارایی خود را پیش از دیگران در راه خدا تقدیم دارد، زیرا هر خیر که پیشاپیش فرستی، اندوخته شده، برای تو بماند و هرچه واپس نهی، خیرش به دیگری رسد. بپرهیز از مصاحبت هر کس که عملش ناپسند باشد که هر کس را به دوستش شناسند. در شهرهای بزرگ سکونت گیر که محل اجتماع مسلمانان است و از جایی که منزلگاه غفلت و ستم است و طاعت خداوند را یاران اندک است، بپرهیز. اندیشه خود منحصر به اموری دار که به کارت آید و از نشستن بر سر بازارها حذر کن که جایگاه شیطان است و محل بروز فتنه هاست.
بر کسانی که تو را بر آنان برتری است ، فراوان ، نظر کن که نظر کردن تو سپاسگزاری از نعمت است. در روز جمعه سفر مکن تا در نماز جمعه حاضر آیی، مگر این که سفرت در راه خدا باشد یا کاری باشد که در انجام دادنش ناچار باشی. در همه کارها خدا را اطاعت کن، زیرا اطاعت حق از هر کار دیگر برتر است. نفس را در عبادت بفریب و با او مدارا کن و بر او قهر منمای و به هنگام فراغت و آسایشش او را دریاب، مگر در آنچه بر تو واجب است که از به جای آوردن و مراعات آن در وقت مقرر، چاره ای نیست. بترس که مرگ به سراغت آید و تو در طلب دنیا از خدای گریخته باشی. بپرهیز از مصاحبت بد کاران که شرّ پیوسته به شر است .
خدا را بزرگ دار و دوستانش را دوست بدار و از خشم بپرهیز که خشم از سپاهیان ابلیس است . والسلام .»
متن نامه را با دقت و تامل زیاد مکررا مطالعه فرمایید.
محل شاهد در این نامه که در آن بر اقامه نماز جمعه تاکید شده، فقره ذیل است:
« وَ لَا تُسَافِرْ فِی یَوْمِ جُمُعَةٍ حَتَّی تَشْهَدَ الصَّلَاةَ إِلَّا فَاصِلًا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ فِی أَمْرٍ تُعْذَرُ بِهِ؛ در روز جمعه سفر مکن تا در نماز جمعه حاضر آیی ، مگر این که سفرت در راه خدا باشد یا کاری باشد که در انجام دادنش ناچار باشی.»/۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: مهر