اعتدال، جوهره اصلی فقه شیعه
به گزارش خبرگزاری رسا، این مشخصه به عنوان وجه بارز تفکر شیعه در فقه شیعی که تبیین کننده سلوک عملی شیعیان است، نمود روشنی دارد. در روایات فقهی سبک شمارنده نماز از شفاعت پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) محروم است و در مقابل، سایر احکام مربوط به وسواس در طهارات و نیز احکام کثیر الشک و... نشان از توجه شارع مقدس به آفت افراط دارد.
در تاریخ اسلام، فقه شیعه همواره با دو آفت افراط و تفریط مبارزه کرده و کوشیده اعتدال را که جوهره اصلی دینداری است، حفظ کند. در دوران زعامت ائمه معصومین(ع) این مهم در بیانات ایشان بسیار مورد تأکید و تأیید قرار گرفته است. مبارزه با متصوفه، اهل غلو و... از یک سو و تلاش برای جلوگیری از انحراف فقهی در سایر مذاهب از سوی دیگر، از جمله فعالیتهایی بوده که ائمه معصومین(ع) در دوران زعامت خود به آنها پرداختهاند.(1)
نکتهای که از سوی محققان تاریخ و نیز دین پژوهان بارها مورد تأکید قرار گرفته، اهتمام مذهب شیعه به جایگاه عقل است و آنچه از نظر محققان دور نمانده، شروع کتاب شریف اصول کافی با کتاب العقل است. حتی در روایات شیعه، عقل که مظهر اعتدال در اندیشه است، به عنوان نبی درونی معرفی شده که در کنار نبی بیرونی که وجود مقدس پیامبران است، هادی انشان است.
اخباریها و افراط در ظاهر گرایی
پس از عصر معصومین(ع) هم در فرازهایی از تاریخ، فقه شیعه مورد هجوم افراطیون از یک سو و تفریطیون از سوی دیگر، قرار گرفته است. البته این هجمهها هیچگاه نتوانسته زعامت فقهی شیعه را دستخوش دگرگونی و تزلرل کند و شاید تنها برههای که چنین مسألهای رخ داده، دوره زعامت و صدارت اخباریها است.
اخباریان که نظرات افراطی در مخالفت با عقل و خردورزی در مطالعات فقهی داشتند، توانستند برای مدتی ریاست فقهی شیعه را به دست بگیرند و اصولیان و عقلگراها را منزوی کنند. اما این تفکر افراطی، دیری در حوزهها نپایید و با ظهور استاد کل، وحید بهبهانی، دوباره اعتدالورزی به حوزههای بازگشت. وحید بهبهانی در کتاب گرانسنگ خود "الفوائد الحائریه" نه تنها به نقد و رد افکار اخباریان میپردازد، بلکه در حوزه تفکر اصولی هم با طرح نظریه "ملکه قدسیه" و به شمار آوردن آن در جمله شرایط اجتهاد، نوعی عقلانیت فقهی را پایه گذاری کرد که در عین وفاداری کامل به منابع روایی، پویایی فقه شیعه آسیب ندیده و با مقتضیات زمان و مکان سازگار شد.(2)
جا دارد که این میراث گرانبها و نظریه ارزشمند وحید بهبهانی، توسط فضلا و طلاب حوزههای علمیه بازخوانی و تبیین شود.
البته پیشتر از وحید هم در جریان اخباری، علمای اعتدالگرایی نظیر مرحوم صاحب حدائق پیدا شدند که در کتب خود به مذمت تفکر افراطی اخباری پرداختند. ایشان در مقدمه کتاب "الدرر النجفیه" به بیان اقسام اخباریان پرداخته و با نفی تفکر افراطی ظاهرگرا که در میان دستهای کوجک از ایشان جریان داشته، دامن فقه را مبرّی از افراط و تفریط میداند و بر مشی معتدلانه خود و سایر اعاظم مکتب اخباری اذعان میکند.(3)
این مسأله نشان از ذات اعتدالگرای فقه شیعه دارد که حتی مکتب اخباری هم به عنوان یک مکتب متولد از فقه شیعه، در درون خود افراط را بر نمیتابد.
شاید اشاره به سلوک فردی مرحوم صاحب حدائق در این مقام خالی از لطف نباشد. آن بزرگوار با وجود آنکه اختلافات فکری و فقهی با مرحوم وحید بهبهانی داشته و از نظر سن نیز از وحید بهبهانی مسنتر بوده، ولی در نماز او شرکت میکرده و پشت سر او به نماز میایستاده است و این در هنگامهای بوده که بعضی از اخباریان افراطی، علمای اصولی را خارج از دین میدانستهاند! بر اساس مستندات تاریخی هم از جمله زمینه سازان قدرت گرفتن دوباره اصولیان در حوزههای علمی شیعه، مرحوم صاحب حدائق است.(4)
این دعوا به عنوان یک دعوای علمی تا قرون بعد هم ادامه یافت، تا اینکه شیخ انصاری با پی ریزی نظام اصولی جدید، به بسیاری از دعواها خاتمه داد و حتی منقول است که آن مرحوم فرموده "اگر ملا امین استرآبادی امروز زنده بود، اصول مرا میپذیرفت.(5)
تحجر و سکولاریته، دو آفت معاصر
در دوران معاصر این خطر به صورت تحجر و جمود بر حوزهها سایه افکنده بود که با تدبیر حضرت امام خمینی(ره) و نیز تلاشهای بزرگانی همچون آیت الله شهید مطهری(ره) و... این خطر تا حدود زیادی رفع شده است و مسلک اعتدال دوباره حاکم بر حوزههای علمی شیعه گردیده است؛ گر چه این خطر هنوز هم به طور کلی رفع نشده، اما در غایت ضعف به سر میبرد. تأکید بر خطر آفت تحجر در ذهن برخی عالم نماها همواره مورد توجه حضرت امام(ره) بود؛ به طوری که در واپسین سال حیات خویش و در نامه معروف خود به روحانیون که به منشور روحانیت معروف است، باز هم در باب خطر تحجر صحبت میکند و طلاب و فضلای حوزه را به شناخت این آفت و دوری از آن توصیه و تأکید کردهاند.
از سوی دیگر خطر سکولاریسم دامنگیر بعضی از طلاب حوزههای علمیه شده است. گروهی از طلاب که بعضی از ناکامیها را در حوزه مدیریت امور کشور میبینند، بدون توجه به عوامل و اسباب ناکامی، به نفی کلی حضور روحانیت در سیاست میپردازند و این بهانهای میشود که از صحنههای سیاسی و اجتماعی، کناره گیری نمایند و دیگران را نیز تشویق به کناره گیری کنند. این خطری است که از چشم مقام معظم رهبری دور نمانده و معظم له در سفر خود به استان خراسان شمالی، در سال 1391 در دیدار روحانیون و علمای استان به آن اشاره کرده و خطر شکل گیری چنین تفکری را در بین حوزویان گوشزد نمودند.(6)
چالشهای برون خانوادگی
علاوه بر افراط و تفریطهای درون خانوادهای فقهی، افراط و تفریط در دیگر حوزههای فکری هم از جمله صحنههای رویارویی اعتدال و افراط بوده و در همه این پهنهها، فقه شیعه به رسالت خود در حفظ حدود و ثغور شریعت، عمل کرده است.
انحرافات مسالک عرفانی، نمود بارز این مسأله است. ترویج نوعی اباحهگری که در ذیل بعضی از این مکاتب انجام میشده است، از جمله چالشهای تاریخی فقه شیعه است که بخش بزرگی از تاریخ آن را به خود اختصاص داده است. همچنین نوعی آسوده جویی که در تفکر متصوفانه بعضی از مکاتب صوفیانه دنبال میشده، به طور آشکاری در تضاد با جنبههای اجتماعی فقه شیعه بوده است و شاید رسوخ این نوع تفکر بوده که در لباس تحجر به حوزههای فقهی شیعه وارد شده است. البته جریان عرفان و تصوف که در دورهای بر خلاف مشی فقهی سیر میکرده، در سیر تکامل خود با فقه شیعه پیوند خورد و عرفای معاصر از جمله مرحوم سید علی قاضی، علامه طباطبایی و... همگی خود فقیه بودند.
نقل شده که سید علی آقای قاضی، افرادی که را مجتهد نبودند در درس خود نمیپذیرفت.(7) این جنبه از عرفان معاصر در کتاب "روح مجرد" نوشته مرحوم آیت الله سید محمد حسین تهرانی به خوبی تبیین و شرح داده شده است.
چالش با مدرنیته
امروز هم فقه شیعه با چالش جدیدی به نام غرب زدگی روبروست که پیچیدهتر از همه چالشهای درون گفتمانی سابق است. این چالش اصل فقه را هدف گرفته و به نوعی به هدم آن میاندیشد. مدرنیته ویژگیهایی دارد که با دین به طور کلی ناسازگار است؛ از جمله این ویژگیها میتوان به مواردی نظیر انسان گرایی، عقل گرایی، لیبرالیسم، دموکراسی و سکولاریسم اشاره کرد.(8)
در این هنگامه فقه شیعه باید هم قابلیت انعطاف پذیری و به روز بودن خود را به خوبی به نمایش گذاشته و به اثبات برساند و هم باید از اصول اساسی دیانت و شریعت پاسداری کند. فقه شیعه نه آنگونه خشک و منجمد است که توانایی تطبیق خود بر مقتصیات زمان را نداشته باشد و نه از سویی هویت خود را در همرنگ جماعت شدن میجوید. البته تا کنون نیز فقه شیعه در بسیاری از گزارههای فوق که ذکرش رفت، به تبیین دیدگاه خود پرداخته و از جمله عقل گرایی در ضمن تابعیت از آموزههای دینی و احترام به رأی مردم در ذیل معیارهای دینی را نه تنها در حوزه تئوری، بلکه در تجربه سی و چند ساله حاکمیت دینی، به خوبی نشان داده و اثبات کرده است.
تجربه تاریخی فقه شیعه نشان داده است که به سبب ذات اعتدال گرای خود، نه تنها در چالشهای پیش رو شکست نمیخورد، بلکه همواره این چالشها را به فرصت تبدیل میکند و مسیر خود را با پویایی بیشتری میپیماید.
منابع:
1- تحف العقول، ابن شعبه حرانی، انتشارات امیرکبیر-اصول کافی، مرحوم کلینی
2- الفوائد الحائریه، وحید بهبهانی، انتشارات مجمع الفکر الاسلامی
3- مقدمه الدرر انجفیه، مرحوم شیخ یوسف بحرانی صاحب حدائق، چاپ سنگی
4- استاد کل وحید بهبهانی، نوشته مرحوم علی دوانی
5- مدخل علم فقه، رضا اسلامی
6- حدیث ولایت، مجموعه بیانات مقام معظم رهبری و بیانات معظم له در دیدار روحانیون بجنورد19/7/1391
7- مهر تابان، یادنامه علامه طباطبایی، انتشارات علامه طباطبایی
8- فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات(با همکاری جمعی از نویسندگان) موسسه اندیشه و فرهنگ دینی
/979//۱۰۳/خ
هادی شاملو