تلاش ناکام سعودی برای تشکیل جبهه عبری ـ عربی علیه ایران

به گزارش خبرگزاری رسا، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در تازه ترین اظهارات خود گفته است: «ما منافع مشترک زیادی با اسرائیل داریم و اگر صلحی برقرار شود، سود زیادی میان اسرائیل و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و کشورهایی مانند مصر و اردن ایجاد می شود». بن سلمان با تکرار ادعاهای بی ‌پایه و اساس علیه ایران، مدعی شد ایران بخشی از «مثلث شرارت» در منطقه است که قصد دارد بر آن حکمرانی کند! بن‌ سلمان در توضیح مثلث شرارت خود خوانده ، مدعی شد: «اولین ضلع این مثلث رژیم ایران است که می‌خواهد ایدئولوژی افراطی خود را رواج دهد...در مثلث شرارت،‌ آنها قصد دارند با توسل به قدرت، یک امپراطوری ایجاد کنند». وی در ادامه ادعاهایش علیه ایران افزود: «انقلاب اسلامی در سال 1979 رژیمی بر پایه یک ایدئولوژی شرورانه ایجاد کرد. ما با ایدئولوژی رژیم ایران مشکل داریم. مشکل ما این است که از نظر ما آنها حق دخالت در امور ما را ندارند».

از سوی دیگر، ولیعهد سعودی در بخش دیگری از سخنانش در خصوص سازش میان تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی گفت: «معتقدم که فلسطینیان و اسرائیلی ‌ها حق داشتن سرزمین خود را دارند. اما باید یک توافق صلح داشته باشیم تا ضمن ارائه ثبات برای همه‌گان، روابط نیز عادی ‌سازی شود! ما البته نگرانی‌های دینی درباره سرنوشت مسجدالاقصی در قدس و درباره حقوق مردم فلسطین داریم. این معضلات ماست. ما هیچ مشکل دیگری با هیچ کسی (اسرائیلی‌ها) نداریم». اظهارات بن سلمان درباره ایران و فلسطین به صورت کلی مورد استقبال صهیونیستها قرار گرفت. «مایکل اورِن»، معاون نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در این خصوص گفت: «به گمانم این شاهزاده سعودی درباره اینکه یکی از دلایلش برای داشتن روابط نزدیک‌تر با اسرائیل (ایران است)، کاملا روراست بود. بن سلمان عربستان، اسرائیل و دیگر کشورهای خاورمیانه را در جبهه مشترک علیه تجاوزگری‌های ایران می‌داند.همکاری‌های آتی بین ریاض و تل‌آویو یک امر دگرگون‌کننده خواهد بود نه فقط برای خاورمیانه بلکه برای تمام جهان.

تشکیل جبهه واحد؛ هدف مشترک عربستان با اسرائیل

اینکه محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی از منافع مشترک میان رژیم متبوعش با رژیم صهیونیستی سخن می گوید مسأله کاملا روشنی است و مشخص است که مقصود اصلی وی از این منافع مشترک چیست. تشکیل جبهه واحد عبری ـ عربی علیه جمهوری اسلامی ایران در صدر منافع مشترک میان کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی قرار دارد. اظهارات بن سلمان در این خصوص نشان می دهد که ریاض تصمیم گرفته تا روابط پنهانی خود با تل آویو را کاملا علنی سازد. عربستان سعودی طی 4 سال گذشته با اتخاذ سیاست های تخریبی در منطقه تلاش کرده تا خود را به عنوان بازیگر اصلی در بحران های منطقه مطرح کند. با این حال، شکست های متعدد سعودیها در جبهه های داخلی و خارجی موجب رقم خوردن وضعیتی دیگری شد.

شکست عربستان سعودی در جنگ سه ساله علیه مردم بی دفاع و بی گناه یمن، بر باد رفتن هزینه 60 میلیارد دلاری برای براندازی دولت دمشق به عنوان یکی از بازوان اصلی مقاومت و همچنین ظهور و بروز اختلافات عمیق و ریشه ای میان بن سلمان با شاهزادگان و نخبگان سیاسی عربستان ازجمله معضلات و چالش هایی است که ولیعهد جوان سعودی با آنها مواجه شد و در نتیجه ریاض امروز احساس انزوا می کند. لذا در سایه چنین شرایطی، عربستان سعودی تمام تلاش خود را به کار بسته تا با بهره برداری از ظرفیت لابی صهیونیستی، جبهه عبری ـ عربی را علیه ایران تشکیل دهد تا بدین وسیله هم خود را از انزوا خارج کند و هم ایران را به عنوان تهدید اصلی برای کشورهای عربی معرفی کند و حاشیه امنیت اسرائیل را افزایش دهد. البته برآیند شرایط موجود نشان می دهد که سعودیها در تحقق این هدف تاکنون با شکست مواجه شده اند.

به طور کلی اقدام سعودیها در نزدیک تر شدن بیش از پیش به آمریکا و صهیونیسم نشان می دهد که ریاض خود به شکست های منطقه ای‌اش پی برده و به همین دلیل نیازمند حمایتهای واشنگتن و لابی صهیونیسم است. این مسأله را نیز در نظر داشته باشید که یکی از شرایط دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا برای تداوم حمایت از رژیم سعودی و بقای آن در حاکمیت، این بوده است که ریاض روابطش با صهیونیستها را علنی کرده و دیگر کشورها را نیز تشویق به علنی کردن این روابط کند.

عربستان مجری برنامه های لابی صهیونیسم

اینکه «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی مدعی شده که ایران جزئی از مثلث شرارت است، ادعایی کاملا مضحک به نظر می رسد. به هر حال، جامعه جهانی این اظهارات سخیف بن سلمان را نمی پذیرد. این عربستان است که به عنوان محور شرارت شناخته می شود و نه جمهوری اسلامی ایران. سعودیها عامل اصلی ایجاد بحران در منطقه و ثبات زدایی از منطقه هستند. امروز شما به نقش عربستان سعودی و وهابیت در منطقه نگاهی بیندازید. وهایبت و عربستان تاکنون بیش از 130 گروه تروریستی را که عمدتا در سوریه سربرآوردند، تشکیل داده است. عربستان سعودی عامل اصلی ظهور و بروز بحران های سوریه، عراق، یمن و لبنان است. البته این مسأله را نیز باید در نظر گرفت که سعودیها تنها مجری هستند و هیچ استقلالی از خود ندارند. این لابی صهیونیسم است که از پشت پرده حوادث و تحولات را مدیریت می کند.

ریاض به دنبال تشدید فشارها علیه ایران

هدفی که هم اکنون مقامات ریاض برای تحقق آن تلاش می کنند، افزایش میزان فشارهای خارجی بر جمهوری اسلامی ایران است. همانگونه که پیشتر اشاره شد، عربستان سعودی از هیچ تلاشی برای تشکیل جبهه عبری ـ عربی علیه ایران دریغ نکرده است. سعودیها برای تحقق این هدف و تشکیل این جبهه تا به امروز چند ده میلیارد دلار هزینه کرده اند. آنها همچنین با اتخاذ سیاست های گوناگون کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را به تقویت روابط با رژیم صهیونیستی در چارچوب جریان سازی علیه ایران، تشویق کرده اند. در این میان، طبیعی است که کشورهای غربی همچون ایالات متحده آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان نیز به دنبال آن باشند که فضاسازی های اسرائیل و عربستان علیه ایران و مقاومت بیش از پیش افزایش یابد. به نظر می رسد که طی ماه های آینده فشارهای بیشتری از سوی ایالات متحده آمریکا و همچنین کشورهای غربی با حمایت های گسترده عربستان و اسرائیل علیه ایران اعمال شود؛ فشارهایی که هدف اصلی آن به حاشیه راندن نقش مهم و مؤثر ایران در معادلات منطقه ای و جهانی و منزوی کردن آن است. منزوی کردن جمهوری اسلامی ایران جزئی از سیاست های مشترک ایالات متحده آمریکا، کشورهای غربی، عربستان و همچنین لابی صهیونیسم است.

عربستان بازوی مالی تل آویو

عربستان سعودی در کنار سیاست های تخریبی در منطقه و مقابله و رویارویی با جمهوری اسلامی ایران، مسأله فلسطین را نیز به طور کلی از دستور کار خود خارج کرده است. امروز مردم فلسطین به خوبی دریافته اند که عربستان سعودی بازوی مالی لابی صهیونیسم محسوب می شود. عربستان سعودی تاکنون ضربات زیادی را به مسأله فلسطین وارد کرده است. در همین ماجراهای اخیر ما شاهد آن بودیم که در قبال شهادت دهها فلسطینی و زخمی شدن شماری دیگر، سعودیها سکوت پیشه کردند و هیچ اعتراضی سر ندادند. سعودیها حتی تلاش هایی را در راستای جلوگیری از برگزاری نشست وزرای خارجه اتحادیه عرب برای بررسی تحولات اخیر فلسطین صورت داده اند. این موارد جملگی حکایت از آن دارند که مسأله فلسطین به کلی از دستور کار ریاض خارج شده است.

پیشنهاد اقواکننده برای رها کردن مسأله فلسطین

همانطور که گفته شد، عربستان مسأله فلسطین را برخلاف ادعاهای ظاهری خود از دستور کارش خارج کرده است. طی ماه های اخیر مقامات سعودی به تشکیلات خودگردان فلسطین پیشنهاد دادند که ضمن پذیرش شناسایی قدس اشغالی به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به حاکمیت خودمختاری در اراضی اشغالی سال 1967 اکتفا کند و در مقابل، در طول 10 سال آینده، ریاض به تشکیلات خودگردان 100 میلیارد دلار کمک نقدی پرداخت کند. این همان معامله قرنی است که در چارچوب یهودی سازی بیت المقدس به تشکیلات خودگردان ارائه شده است. در هر صورت، متمایل شدن عربستان سعودی به سمت رژیم صهیونیستی و آمریکا حاکی از ضعف ساختاری رژیم عربستان است، چراکه واضح است این رژیم از ترس محور مقاومت و برای حفظ بقای خود چنین اقدامی را انجام می دهد./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: فارس