زلف برجام !
به گزارش خبرگزاری رسا، در ادبیات داستانی ایران آمده است که بلدرچینی در یک مزرعه، صاحب چند جوجه شد و منتظر بود تا بهمحض اینکه مزرعهدار در فصل برداشت، به درو مشغول شود، او هم با جوجههایش ازآنجا کوچ کنند. یک روز جوجهها با نگرانی به پدر گفتند که زمان رفتن فرارسیده، چون از صاحب مزرعه شنیدهاند که قرار است فردا با کمک همسایهها محصول را درو کنند. پدر نگاهی به آنها کرد و با اطمینان گفت: نگران نباشید! مادامیکه کشاورز به امید همسایهها نشسته، لانه ما در امان است و اتفاقی نمیافتد. مزرعهدار وقتی با بدقولی همسایهها روبهرو شد، با خود گفت که فردا به سراغ اقوام و خویشان میروم و از آنها کمک میطلبم. جوجه بلدرچینها این سخن را پیش پدر بردند و همان جواب پیشین را شنیدند که اقوام هم به یاری او نمیآیند و گزندی به ما نمیرسد. کشاورز با مشاهده خلف وعده همسایهها و اقوام، روزی به دو فرزندش گفت که دیگر جای درنگ نیست، به هر که امید بستیم، ناامیدمان کرد، فردا به امید خدا و زور بازوی خودمان، دسترنج یکسالهمان را برمیداریم. بلدرچین بزرگ با شنیدن این نقلقول، به جوجهها گفت که دیگر وقت ماندن نیست ! باید بار سفر را ببندیم چراکه وی از همهکسانی که میپنداشت روزی دست او را خواهند گرفت، بهکلی قطع امید کرده و خودش دستبهکار شده است.
این ماجرای عبرتآموز، نقل این روزهای کسانی است که خوشهچینی از سرزمین آباد ایران اسلامی را به امید یاری بیگانگان به امروز و فردا موکول میکنند. به مصداق این سخن نغز که «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد»، چشمداشت به آنسوی مرزها، هیچگاه و در هیچ مقطعی از تاریخ برای کشورمان منفعتی به همراه نداشته و حتی مردم را دچار خسارتهای بعضاً سنگینی کرده است، چراکه انتظار از غیرخودیها برای رفعورجوع مشکلات، یا کشور را معطل کرده و یا به بلای خسران دچار نموده است.
واقعیت این است که مدتزمان قابلتوجهی در دوران مذاکرات ایران با گروه 1+5 به تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی این پیام داده شد که با لبخند خارجیها، درهای رونق و گشایشهای مالی به روی کشور باز میشود. آب دستتان است زمین بگذارید و صبر کنید تا برجام به امضاء برسد. این اتفاق، یک خطای فاحش راهبردی در حوزه اقتصاد بود که ترکشهای آن به بخشهای امنیتی، اجتماعی و فرهنگی نیز رسید، به این دلیل که امورات کشور را بهجایی که کنترل آن در دستان ما نیست، گره زد و تبعاتی همچون رکود را به دنبال آورد. برخی اظهارات دوپهلو درباره کماهمیت جلوه دادن ادامه برجام با اروپاییها یا بدون حضور آنها هم اگر پالس «با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن» را ارسال نکند، حتماً به معنای اقتدار و استغنای کامل از عهدشکنان اروپایی هم نیست.
این «خطای بزرگ» در دیدار رمضانی رهبر حکیم انقلاب مورد تصریح و تشریح قرار گرفت و به دستاندرکاران هشدار داده شد که فکر بهبود اوضاع معیشتی در معیت غرب که ید طولایی در بدعهدی دارند را از سر بیرون کنند: «مسئله اقتصاد را به برجام و امثال آن گره نزنیم ... برجام یک مقولهای است، همانطور که گفته شد با این مقوله به یک شکلی باید مواجه شد؛ باقدرت، باعقل، باتدبیر باید مواجه شد؛ این را با اقتصاد مخلوط نکنید. اینجور نگویید که اگر این نشد اقتصاد ما خراب خواهد شد؛ اگر این شد اقتصاد درست خواهد شد؛ خب شد، دیدید برجام تشکیل شد، اقتصاد هم درست نشد؛ اقتصاد به عوامل دیگری، عناصر دیگری احتیاج دارد... اقتصاد کشور را از راه برجام اروپایی نمیشود درست کرد.» (2 خرداد 97)
اگر نگاهی وجود دارد که همچنان ظرفیتهای کشور را معطل برجام اروپایی کند، خوب است مثل وقتیکه تعهداتمان را لیست کرده و بهطرف مقابل دادیم، یکبار هم امتحان کنند و فهرستی از توانمندیهای کشور را به رشته تحریر درآورند. اکنون بیش از 100 کشور در دنیا هستند که نفت ندارند و درعینحال، خللی در معیشت آنها ایجاد نشده؛ حتی برخی از آنها مانند چین و ژاپن، در زمره پنج کشور ثروتمند دنیا قرار دارند ولی متأسفانه نفت که ثروت ملی است و باید در جهت رشد رفاه و معیشت مردم کار کند، امروز به بلای جان ما تبدیلشده و مثل آمپول بیهوشی، رمق را از سایر بخشهای مولد گرفته است، زیرا با نوسانات قیمت جهانی طلای سیاه، قدرت اقتصاد ما هم کموزیاد میشود، گویی هیچ ظرفیت و توان دیگری برای تولید نداریم.
صدها و هزاران فاکتور در این کشور زرخیز وجود دارد که با سپردن آنها به بخشهای خصوصی، میتوان بدون درد، دندان طمع به خارجیها را کشید ولی چه روی میدهد که از لیست توانمندیهای پرشمار داخلی غفلت میشود، جای تأمل بسیار است!
این نکته را نیز نباید ازنظر دور داشت که اصل توافق هستهای بر این اعتقاد بنا شد که منابع لازم برای حرکت ماشین اقتصاد در کشور وجود ندارند، درحالیکه حالوروز کساد این روزهای اقتصاد، ربطی به منابع نداشته و عمدتاً با نظامهای مالی فرسوده و ناکارآمد مرتبط است. نظام مالیاتی، گمرکی، بانکداری و ... آنقدر قدیمی و آسیبزا هستند که هر روز گرهی بر مشکلات اضافه میکنند و تأخیر در بهینهسازی و رفع عیوب ساختاری نظامهای اقتصادی، به همان اندازه که برای کشور مضر است، برای دشمنان، مفید و مطلوب واقع میشود.
وزارت خزانهداری آمریکا، روزانه و بیوقفه در حال برنامهریزی برای اعمال تحریمهای جدید است، یعنی«دشمن ما اتاق جنگ را برده است در وزارت خزانهداری؛ به شکل فعال هم مشغولاند. قبلاً هم همینجور بود؛ سال ۹۰ و ۹۱ هم که آن تحریمها را شروع کردند -به خیال خودشان تحریمهای فلجکننده که به کوری چشم آنها نتوانست جمهوری اسلامی را فلج کند- فعال بودند؛ حتی وزیر آمریکایی میرفت با یکایک رؤسای بانکهای مختلف در کشورهای مختلف تماس میگرفت؛ یعنی اینجور فعال بودند؛ شبوروز مشغول بودند. من عرض میکنم اینجا هم بایست ستاد مقابله با شرارت این دشمن در مجموعه اقتصادی تشکیل بشود.» (دیدار مسئولین با رهبر انقلاب – خرداد 97)پس منطقی است که بگوییم راهکار باز کردن زلف گره خورده برجام به اقتصاد، «اقتصاد مقاومتی» است.
اکنون با گذشت حدود 6 سال از سیاستهای استقلال طلبانه اقتصاد مقاومتی، هرچه مفاد و سیاستهای آن بیشتر مورد مداقه قرار میگیرد، حتی یک بند از آن را نمیتوان یافت که به قدرتهای بزرگ پیوند خورده یا گوشه چشمی برای رونق تولید و کسب و کار به خارجیها شده باشد. ملاحظه کنید که در فرازهای ابتدایی سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی، آیا چیزی جز حفظ دستاوردهای نظام در سایه پیادهسازی الگوی اقتصادی بومی و علمی و استفاده حداکثری از ظرفیتهای داخلی دیده میشود ؟ مؤلفه «برون گرا» بودن اقتصاد مقاومتی هم کاملاً با تکیه زدن به تواناییهای بیشمار دخلی عجین شده و منظور از آن، صادرات کالاهای تولیدی است نه واردات افسار گسیخته. این راهی است که هر کشور عزتمند و مقتدری باید طی کند و برای حفظ اعتبار و جایگاه انقلاب اسلامی، چارهای جز قدم گذاشتن در این مسیر نیست./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: حمایت