جایگاه قرآن کریم در استنباط احکام شرعی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام خالد الغفوری، در مراسم اختتامیه دوره ششم مشق اجتهاد که پیش از ظهر امروز در مدرسه علمیه کریمه اهلبیت(س) برگزارشد با بیان این که ادله فقه از ظرفیت پژوهشی فراوانی برخوردار است، گفت: قرآن کریم در ذهن همه ما دارای جایگاه روشنی است و درگیری های طولانی میان اخباریون و اصولیون در طول تاریخ وجود داشته است.
عضو هیأت علمی جامعه المصطفی ادامه داد: اخباریون بیان می کردند در استنباط احکام بدون استفاده از روایات نمی توان به قرآن کریم مراجعه کرد و اصولیون برخلاف اخباریون بیان می کنند که برای استنباط احکام به صورت مستقیم می توان به قرآن کریم رجوع کرد.
وی خاطرنشان کرد: امروزه از جهت نظری حجیت ظواهر قرآن کریم از اصول رایج و حاکم در حوزه علمیه است اما از نظر عملی یعنی پژوهش آیا قرآن کریم جایگاه ویژه خود را دارد؟ ظاهرا این جایگاه و نقش آن در استنباط خیلی روشن نیست؛ اگر میان وسائل الشیعه با آیات الاحکام مقایسه کنیم میبینیم قابل قیاس نیست زیرا ده ها هزار روایت بیان شده در حالی که کتب فقهی قرآنی بسیار محدوداست.
حجت الاسلام خالدالغفوری خاطرنشان کرد: آیات قرآن کریم به ویژه در زمینه فروعات از ظرفیت دلالی فراوانی برخوردار است که ارتباط فراوانی با فقه فردی و اجتماعی دارد اما متأسفانه موارد فراوانی از آیات قرآن کریم مشاهده می شوند که در فقه به آنها توجه نشده است.
وی ادامه داد: به عنوان مثال در بحث ارث و بیان سهام برادران همچنین تفاوت میان سهام برادران امی، ابی و ابوینی، فقها به آیات قرآن کریم استناد نکرده و مستقیما به روایات مراجعه می کنند که ما خودمان باید این کاستی ها را برطرف سازیم؛ همچنین در مورد تعیین اوقات نماز پنج گانه فقها به قرآن استناد نمی کنند بلکه به روایات مراجعه می کنند.
سردبیر فصلنامه فقه اهل بیت(ع) با طرح سؤالی مبنی بر این که در صورت استفاده نکردن از آیات قرآن کریم چه چیزهایی را از دست داده ایم، اظهار کرد: نخست باید گفت چه کسی گفته است که روایات می توانند دلالت های قرآنی را پوشش دهند درحالی که باید روایات را بر قرآن کریم عرضه کنیم بنابراین اگر در مرحله اول به قرآن کریم مراجعه نشود معیار بودن قرآن کریم معنا پیدا نمی کند.
حجت الاسلام خالدالغفوری با تصریح بر این که در این نشست صرفا مسائلی را که به عنوان محورهای پژوهش می توان استفاده کرد، مطرح می شود، خاطرنشان کرد: در بحث وصیت آیاتی همانند «كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ» آمده که در مقام بیان حکم است که یا وجوب را بیان می کندیا مستحب را، بنابراین این آیه نباید مورد بحث و بررسی قرار گیرد تا دلالت آن روشن شود؟.
وی با اشاره قاعده لا ضرر بیان کرد: بحث قاعده لاضرر از جمله قواعدی است که در تمامی مباحث فقهی نقش دارد و فقها نیز آن را فراوان مورد بحث قرار داده اند به گونه ای که در زمینه «لا» در این قاعده بیش از 5 نظریه وجود دارد اما به قرآن کریم مراجعه نمی کنند در حالی که در زمینه واژه ضرر چندین آیه بیان شده است.
عضو هیأت علمی جامعه المصطفی در پایان خاطرنشان کرد: از این گونه مباحث در فقه بسیار دیده می شود و بنده گوشه ای از آنها را بیان کرده ام که باید در بیشتر مورد بررسی قرار گیرند./1324/پ202/ب1