۲۸ مهر ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۰
کد خبر: ۵۸۲۷۲۶
یادداشت؛

الزامات شکستن حصر اقتصادی

در ایران اسلامی، احزاب سیاسی، روشنفكران، سیاسیون، مسؤولان و همه و همه باید بدانند كه تأکید و اصرار بر رسیدن به توافق با دشمن و تلاش برای راضی كردن دشمن خصم و همت گماشتن برای گرفتن بهانه از آمریكا، هم حماقت است و هم خیانت.
سخن نگاشت| در هیچ سطحی با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد

به گزارش خبرگزاری رسا، مقام معظم رهبری در آخرین جلسه سران سه قوه كه به موضوع اقتصادی اختصاص داشت، فرمودند: «هیچ بن‌بست و مشكل غیرقابل حلی در كشور وجود ندارد و ما به فضل الهی و با عزم و اراده مردم و مسئولان و با استفاده ظرفیت‌های بی‌بدیل جوانان و نخبگان توانمند ایران عزیز و با فعال كردن ظرفیت‌ها و منابع ممتاز كشور، یقیناً بر مشكلات درونی و تحمیلی فائق خواهیم آمد.» معظم‌له در این جلسه دو و نیم ساعته بر چهار مطالبه بسیار مهم تأکید کردند:

1- كار جهادی و تلاش فوق‌العاده برای حل مشكلات جاری اقتصاد كشور و تأمین نیازهای عمومی مردم: مشكل گرانی و كاهش قدرت خرید؛ 2 - اتخاذ تصمیم‌های جدی و عملیاتی برای حل برخی مسائل كلیدی اقتصاد مانند مشكلات نظام بانكی، نقدینگی، اشتغال، تورم و فرایند بودجه‌ریزی‌؛ 3- استفاده از نظرات و راه حل‌های اقتصاددانان دلسوز و فعالان بخش خصوصی؛۴- به كار بستن راه حل‌های خردمندانه در برخورد با «چالش‌های درونی و ساختاری اقتصاد كشور» و «مسائل ناشی از تحریم‌های ظالمانه امریكا» برای گره‌گشایی پایدار از زندگی مردم و ناامید شدن دشمن از اثرگذاری حربه تحریم.

مطالبات رهبری برای برون‌رفت از تنگناهای موجود نه منحصر به چهار مورد اخیر است و نه دست نایافتنی.

رهبر معظم انقلاب اسلامی سال‌ها قبل از پدیدار شدن ضعف‌ها و نقایص فعلی بارها و به شیوه‌ها و روش‌های مختلف بر نگاه جهادی به مقوله اقتصاد تأکید كرده‌اند و ضرباهنگ مشترك تمامی رهنمودها و فرمایش‌های ایشان، راه‌اندازی قرارگاه جنگ اقتصادی و سپردن این جنگ به جوانان، توانمند، مؤمن، شجاع، پرانرژی، فعال و باانگیزه كشور بوده است.

در شرایطی كه دشمن با پروپاگاندای سنگین و تشدید تحریم‌ها و تهدید كشورها به قطع روابط تجاری و اقتصادی با ایران، تمام توان خود را برای ایجاد روحیه یأس و ناامیدی و القای فروپاشی ادراكی به كار گرفته، عبور از میدان مین تحریم و فتح خاكریزهای اقتصادی و ناامید ساختن دشمن از اثربخشی حربه تحریم از یك‌سو و بازگرداندن نشاط و شادابی به زندگی و معیشت مردم و بازگرداندن رونق تولید و فائق آمدن بر مشكلات اقتصادی و معیشتی مردم از سوی دیگر مستلزم داشتن سلسله‌ای از باورها و انجام اموری است كه بدون آنها سخن گفتن از جنگ اقتصادی به بیان قصه‌های سرگرم كننده هزار و یك شب شبیه خواهد بود. توپ تحقق مطالبات رهبری هم‌اینك در زمین مسئولان سه قوه است. مسئولان كشور به‌ویژه مسئولان و مجریان امور در دستگاه اجرایی باید از توقف در حوزه تئوریك خارج شده و به حوزه الزامات جنگ اقتصادی و شكستن اقتصادی پا بگذارند. احساس عمومی این است كه:

۱ - مسئولان كشور یا درك درستی از جنگ اقتصادی‌وتنگناها و معضلات اقتصادی كشور ندارند و یا انگیزه لازم برای ورود به این عرصه را ندارند.

۲ - اگرچه در بیان اغلب مسئولان از جهاد اقتصادی دم می‌زنند اما رفتار آنان فاقد مؤلفه‌های جهادی و روحیه انقلابی است.

۳ - عملكرد مسئولان به‌ویژه در قوه مقننه و مجریه نشان می‌دهد كه جهاد اقتصادی از اولویت برخوردار نبوده و كماكان نگاه به حل مشكلات از طریق كنار آمدن با دشمن بر استفاده از ظرفیت‌های داخلی غلبه دارد. نحوه برخورد دو قوه مذكور با موضوع FATF و متعلقات آن بر این ابهام عمومی افزوده است.

۴ - نوع رفتار مسئولان گویای این حقیقت است كه به‌عكس رهبری مرعوب دشمن بوده و همواره در صدد راضی كردن دشمن هستند.

مادامی كه مسئولان كشور باور نداشته باشند كه هزینه‌های سنگین مادی و معنوی و ذلت‌پذیری و تحقیر ملی ناشی از تن دادن به خواسته‌های غیرمنطقی، غیرقانونی و ظالمانه دشمن به مراتب بیشتر از هزینه‌های اندك ایستادگی در برابر دشمن است سخن گفتن از جهاد و جنگ اقتصادی به یك لطیفه بی‌مزه شبیه خواهد بود. رفتار جهادی و انقلابی ایران اسلامی در برابر داعش و اراده مثلث شرارت عبری، غربی، وهابی در سوریه نمونه‌ای روشن از مقایسه این دو هزینه بوده و مردم ایران قدردان تلاش رزمندگان دلیر ایران زمین در سوریه بوده و مردم جهان نیز با افتخار و عظمت از سردار سلیمانی سخن گفته و او را تقدیس كرده و می‌ستایند.

این درحالی است كه هشت سال پیش و در آغاز برنامه‌ریزی مثلث شرارت مذكور برای انهدام محور مقاومت در سوریه برخی از سست‌كمربندها و وادادگان و دلبستگان غرب در داخل قویاً از مذاكره با غرب برای حل مسئله سخن گفته و نظام اسلامی را تحت فشار قرار داده بودند.

در ایران اسلامی، احزاب سیاسی، روشنفكران، سیاسیون، مسئولان و همه و همه باید بدانند كه تأکید و اصرار بر رسیدن به توافق با دشمن و تلاش برای راضی كردن دشمن خصم و همت گماشتن برای گرفتن بهانه از امریكا، هم حماقت است، هم خیانت است، هم موجب بی‌انگیزگی نیروهای داخلی است، هم نابود كننده فرصت‌های طلایی و هم تكمیل كننده پازل دشمن برای ناامید و مأیوس ساختن مردم از نظام است.

مسئولان باید باور كنند كه امریكا دیگر ابرقدرت نیست و قدرت هژمونی خود را از دست داده است. باید باور كنیم كه اگر ایستادگی كنیم هم تحریم‌ها و حصر اقتصادی شكستنی است هم دشمن در برابر ما زانو خواهد زد. باید همه بدانند كه جنگ اقتصادی با اشرافی‌گری و رفاه‌طلبی سازگار نیست. باید همه بدانند كه جهاد اقتصادی با منش و روش لیبرال سرمایه‌داری سازگار نیست. باید همه بدانند، مادامی كه به بیگانه و بیرون دل بسته باشیم بی‌شك دست و دلمان به سمت نگاه به داخل نخواهد رفت. امروز یكی از نقاط قوت امریكا باور به مؤثر بودن تحریم‌هاست و برای شكستن اراده دشمن راهی جز حمله به نقطه قوت امریكا و حذف مطلق اثربخش بودن تحریم‌ها پیش رو نداریم.

سخنان رهبری در جمع ۷۰۰ هزار نفر از بسیجیان جان‌برکف و آماده از یك واقعیت مسلم حكایت می‌كند و آن این است كه در این مسیر دشوار و در جنگ اقتصادی باید كار را به دست جوانان بسپاریم و همان‌گونه كه در جنگ تحمیلی به آنان اعتماد كردیم در جنگ اقتصادی نیز به آنان اعتماد كنیم و پیران اگر خسته نباشند می‌توانند در حد راهنمایی (و نه دخالت) وارد معركه جنگ اقتصادی شوند./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات