یادداشت؛
حلقه محاصره انقلاب؛ دیروز، امروز، فردا
این روزها متأسفانه یکی از مسائلی که به تکمیل پازل دشمن میانجامد موضوع شرطی کردن مردم برای وصول مطالبات خود است.
به گزارش خبرگزاری رسا، پس از کودتای امریکایی و فتنه سبز اموی در سال ۸۸ نظام سلطه به رهبری شیطان بزرگ امریکا، بنا به توصیه و درخواست فتنهگران، برنامه بیثباتی اقتصادی را از طریق تشدید تحریمهای فلج کننده (بهعنوان مقدمه دیپلماسی گفتگو) در دستور کار خود قرار داد تا به این ترتیب موضوع ضرورت گفتگو با شیطان را در داخل ایران به یک مطالبه ملی و خواست مردم تبدیل کند و بالاخره در سال ۹۲ (برخلاف سیاستهای کلی نظام مبنی بر عدم هر گونه گفتگو با شیطان بزرگ) موضوع حل مشکلات کشور و رفع تمامی تحریمها و به چرخش درآمدن چرخ اقتصاد کشور از طریق گفتگو و مذاکره مستقیم با کدخدا (شیطان بزرگ) از طریق رأی مردم در دستور کار نظام قرار گرفت.
هم زمان با تکمیل مراحل باورسازی افکار عمومی ایران به حل مشکلات از طریق مذاکره، در دو کشور عراق و سوریه، برای ورود به مرحله «استراتژی حلقه محاصره ایران»، نسبت به ایجاد، تربیت، سازماندهی، تجهیز و آموزش داعش و سایر گروههای تروریستی اقدام شده و موفق به بردن سوریه به لبه پرتگاه سقوط بشار اسد و روی کار آوردن یک نظام کاملاً همسو با رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی حاکم بر حجاز شدند.
به موازات گفتگوهای سرگرم کننده دیپلماتیک بین ایران و امریکا و باور به این موضوع که ایران درگیر حل مشکلات وحشتناک خود از طریق سناریوی مذاکره است و هیچ مجالی برای پرداختن به موضوع سوریه ندارد، استراتژی حلقه محاصره جمهوری اسلامی ایران در سوریه وارد فاز نهایی خود شد بهطوری که تقریباً تمامی سیاسیون داخلی و بینالمللی و حتی دستگاه دیپلماسی ایران سقوط بشار اسد را قطعی و حتمی دانسته و نسخه همراهی با حکومت جایگزین بشار اسد را تجویز و تعقیب میکردند، اما با تیزبینی، هوشمندی، درایت و مدیریت بیمثال شخص مقام معظم رهبری، نهتنها موضوع استراتژی حلقه محاصره عقیم شد بلکه همین تلاش مذبوحانه مثلث شرارت عبری، غربی، عربی سبب استحکام و انسجام هر چه بیشتر محور مقاومت شد، بهطوری که هم اینک رژیم صهیونیستی در محاصره کامل محور مقاومت قرار گرفته و قدرت نفس کشیدن و ایستادگی دو روزه در برابر مبارزان فلسطینی و محور مقاومت از آنها بهکلی سلب شده است.
با تغییر موازنه استراتژیک در منطقه به نفع جمهوری اسلامی ایران در سوریه، عراق و یمن و فروپاشی قطعی استراتژی حلقه محاصره ایران، نظام سلطه تغییر وضعیت داده و از سال ۱۳۹۵ استراتژی حلقه محاصره را به داخل کشور ایران منتقل کردهاست.
بر اساس این استراتژی برخلاف رویه جاری ۳۰ سال گذشته، نظام سلطه به جای سرمایه گذاری روی احزاب و جناحهای سیاسی داخلی برای تأمین خواستههای خود، قرار است ضمن تشدید فشارهای اقتصادی و ایجاد اختلال در نظام مالی کشور و لجامگسیختگی اقتصادی، براندازی نظام از طریق تعقیب دیپلماسی عمومی و مردمی بهمنظور «تغییر و تخریب باورهای مردم»، «فرو ریختن دیوار اعتماد مردم»، «تصویرسازی مخدوش از بیعدالتی و تبعیض»، «عصبانی کردن و به میدان آوردن مردم»، «تخریب نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی»، «ایجاد جسارت مبارزه و نافرمانی مدنی» دنبال شده و با تکمیل حلقه محاصره برنامه فروپاشی از درون عملیاتی شود.
پیشبینی دشمن در فاز نخست استراتژی حلقه محاصره داخلی در دیماه گذشته با عدم اقبال مردمی با شکست مفتضحانه روبهرو شد. در فاز دوم، شیطان بزرگ بر اساس برآوردهای غلط خود پیشبینی کرده بود که جمهوری اسلامی ایران موفق به برپایی جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی نخواهد شد و قبل از پایان سال ۲۰۱۸ میلادی شاهد فروپاشی نظام خواهند بود که به لطف پروردگار این توطئه نیز خنثی و یک شکست سنگین و ننگین دیگر در کارنامه شکستهای ۴۰ ساله نظام سلطه ثبت و ضبط گردید.
قرائن و شواهد موجود نشان میدهد که دشمن ناامید نشده و به هیچ وجه از پای ننشسته است و خود را برای ورود به مرحله سوم استراتژی حلقه محاصره داخلی نظام آماده میکند. در سومین مرحله فروپاشی هیبریدی نظام از طریق تعقیب استراتژی حلقه محاصره؛ دو محور از درون حوزههای علمیه مشتمل بر «تشیع انگلیسی فرقه ضاله شیرازیه» و «تشیع سکولار»، دو محور خارجی مشتمل بر «مثلث شرارت عبری، غربی، وهابی» و «تشدید ناامنی توسط دهها گروهک مجهز شده در خارج از مرزها» و سه محور داخلی مشتمل بر «تشدید اختلافات قومی و مذهبی»، «تشدید شرارت و ناامنیهای داخلی» و «تشدید نافرمانی مدنی» مشارکت فعال دارند.
آن چیزی که استراتژی دشمن را با موقعیت همراه خواهد کرد بیشک ناتوانی و سوءمدیریت مدیران اجرایی نظام در پاسخگویی به انتظارات به حق مردم و بعضاً مواضع و رفتارهای غلط و همسو با دشمن است.
این روزها متأسفانه یکی از مسائلی که به تکمیل پازل دشمن میانجامد موضوع شرطی کردن مردم برای وصول مطالبات خود است.
سرویسهای جاسوسی دشمن در تلاشند تا به مردم چنین القا کنند که مادامی که برای خواستههای خود وارد میدان اعتراض، تحصن و اعتصاب نشوند مشکلات آنان حل نخواهد شد و شوربختانه تجربه موجود در حل مشکلات مردم در موضوع کامیونداران و نیشکر هفتتپه و... پازل سرویسهای جاسوسی را تکمیل کردهاست.
بیشک چنانچه برای این سوءمدیریت تدبیر مناسب اندیشیده نشود قطعاً این موضوع میتواند دستاویز مناسبی برای به میدان کشاندن مردم و تکمیل استراتژی حلقه محاصره قرار گیرد.
توصیه اکید دلسوزان نظام به مسئولان و دولتمردان این است که با درک صحیح از اوضاع پیشرو و مدیریت مجاهدانه و انقلابی مانع از تحقق اهداف شیطانی دشمن بشوند. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات