۳۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۶
کد خبر: ۸۰۱۱۵۷

درمانِ ترس از آینده در شب چله

درمانِ ترس از آینده در شب چله
شب یلدا، آیین انتظار و گفت‌وگو با گذشته است؛ سنتی که بدون تفأل به حافظ کامل نمی‌شود. این رسم، بیش از آنکه پیشگویی باشد، راهی برای پناه بردن به کلام روشنایی و طلب خیر است تا در بلندترین شب سال، دل‌ها به امید گره بخورند.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شب یلدا معمولاً از جایی شروع می‌شود که صحبت‌ها آرام آرام به گذشته می‌کشد و یکی می‌گوید: «یه فال هم بگیریم.» دیوان حافظ از قفسه بیرون می‌آید، کسی نیت می‌کند و بقیه منتظر می‌مانند ببینند شعر چه می‌گوید. این صحنه برای اغلب خانواده‌های ایرانی آشناست؛ نه به‌عنوان یک آیین مذهبی، نه حتی الزاماً از سر باور جدی به پیشگویی، بلکه به‌عنوان رسمی که یلدا بدون آن کامل نمی‌شود. تفأل به حافظ در این شب، بیش از آنکه پاسخ قطعی بدهد، راهی است برای فکر کردن به آینده، گفت‌وگو درباره امید و معنا دادن به شبی که از قدیم نماد انتظار بوده است.


یلدا، شب امید در دل تاریکی

شب یلدا در باورهای اسطوره‌ای، شب زایش نور و خورشید است. همان‌طور که سعید بیابانکی، شاعر، اشاره می‌کند، نیاکان ما این شب را به امید طلوع دوباره خورشید بیدار می‌ماندند؛ با دعا، سخن، شعر و نقل. ترس از تاریکی و امید به روشنایی، دوگانه‌ای است که هنوز هم در ناخودآگاه جمعی ما حضور دارد. شاید به همین دلیل است که در چنین شبی، انسان به سراغ کلامی می‌رود که نوید روشنایی بدهد؛ و اینجاست که حافظ به میان می‌آید.


چرا فال؟ نگاهی روان‌شناختی و فرهنگی

روح‌الله هادی، حافظ‌پژوه، فال را «پناه بردن به امر غیبی برای ترس از آینده» می‌داند. انسان در جهانی پر از جبرهای ناخواسته(خانواده، جنسیت، زمان و مکان و از همه مهم‌تر آینده) زندگی می‌کند و همواره نگران فرداست؛ همان آینده‌ای که قرآن درباره‌اش می‌گوید: «و ما تَدری نفسٌ ماذا تَکسبُ غداً». فال، در چنین وضعیتی، روزنه‌ای از امید می‌گشاید. پیش‌بینی نیک، نگرشی مثبت می‌سازد و آدمی را برای ادامه راه دلگرم می‌کند. از همین رو فال در همه فرهنگ‌ها وجود داشته و تنها مختص ایران نیست.


چرا حافظ و نه دیگران؟


ایرانیان در گذشته با شاهنامه، مثنوی و دیگر آثار بزرگ هم فال می‌گرفته‌اند، اما به‌مرور زمان حافظ جای همه را گرفت. حتی کسانی که از نظر علمی به فال اعتقادی ندارند، به این سنت دل بسته‌اند. دلیل این جایگاه ویژه را می‌توان در چند ویژگی منحصربه‌فرد حافظ جست‌وجو کرد.نخست، پیوند عمیق حافظ با قرآن است. خود او می‌گوید:«هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم»در فرهنگ اسلامی، استخاره با قرآن جایگاهی مقدس دارد، اما همین قداست باعث شده که استخاره به شرایط خاص و افراد خاص واگذار شود. دیوان حافظ، با زبانی آشنا و رنگ‌وبوی قرآنی، این امکان را فراهم کرده که مردم بی‌واسطه و صمیمی‌تر با متنی معنوی ارتباط بگیرند و از آن طلب خیر کنند.دوم، رازآلودگی شخصیت حافظ است. برخلاف سعدی یا دیگر شاعران، اطلاعات ما از زندگی شخصی حافظ بسیار اندک است. همین ابهام، زمینه‌ساز افسانه‌ها و روایت‌های گوناگون شده و چهره‌ای اسرارآمیز از او ساخته است؛ چهره‌ای که برای تفأل، جذاب‌تر و باورپذیرتر به نظر می‌رسد.سوم، خود شعر حافظ است. اسماعیل امینی، شاعر و طنزپرداز، تأکید می‌کند که شعر حافظ مانند منشوری چندوجهی است؛ هرکس می‌تواند معنای خود را از آن بیرون بکشد. ایهام، طنز، چندصدایی و بی‌اعتنایی به وحدت مضمونی در غزل‌ها باعث شده هر خواننده، پاسخ حال و نیاز درونی‌اش را در ابیات او بیابد. همین ویژگی است که دیوان حافظ را برای فال گرفتن، زنده و کارآمد نگه داشته است.

فلسفه فال حافظ؛ نیت نیک و امید

سوگل مشایخی، حافظ‌پژوه، فلسفه فال حافظ را مبتنی بر نگرش مثبت و نیت نیک می‌داند. او می‌گوید که تفأل به حافظ، طلب خیر است؛ چراغی که از آموزه‌های اخلاقی، عرفانی و قرآنی روشن شده و انسان را به امید، رحمت و نیک‌اندیشی دعوت می‌کند. فال حافظ قرار نیست آینده را پیش‌گویی قطعی کند، بلکه تلنگری است برای بهتر دیدن، بهتر اندیشیدن و بهتر زیستن. به قول خود حافظ:«به ناامیدی از این در مرو، بزن فالی / بود که قرعه دولت به نام ما افتد»


حافظ و یلدا؛ شعر روشنایی


جالب آن‌که حافظ تنها یک‌بار واژه «یلدا» را به کار برده و آن را هم نماد ظلمت دانسته است:«صحبت حکام، ظلمت شب یلداست / نور ز خورشید جوی، بو که برآید»اما در مقابل، دیوان او سرشار از تصویرهای نور، مهر و خورشید است. شعر حافظ، شعر روشنایی است؛ و همین ویژگی باعث شده در شبی که نماد گذر از تاریکی به نور است، دیوان او هم‌نشین سفره‌های یلدایی باشد.در نهایت، تفال حافظ در شب یلدا بیش از آن‌که پیش‌بینی آینده باشد، آیینی برای زنده نگه‌داشتن امید، پیوند با فرهنگ و گفت‌وگو با خویشتن است؛ رسمی که در بلندترین شب سال، دل‌ها را به روشن‌ترین واژه‌ها گره می‌زند.

ارسال نظرات