گزارشی از نشست نظریه بازار اسلامی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی نظریه بازار اسلامی با تأکید بر کالای ضروری به همت دبیرخانه کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی و با همکاری مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ششم تیرماه در سالن اندیشه این مؤسسه برگزار شد.
این نشست با ارائه و نقادی حجج اسلام سیدمحمد کاظم رجایی عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و سیدحمیدرضا حسینی عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه همراه بود.
در آغاز این نشست حجت الاسلام رجایی به بیان نظرات خود پرداخت و گفت: نظریه بازار اسلامی مرکب از مجموعه ایده ها و گذاره هایی است که کنار هم قرار گرفته و یک نظریه را ایجاد کرده اند؛ شخصی که بخواهد در زمینه بازار اسلامی بحث کند باید در زمینه مباحث مبانی بازار، انسان اقتصادی، هدف انسان اقتصادی به عنوان مصرف کننده و تولید کننده، نظریه تقاضا و عرضه را بررسی کرده باشد که حاصل جمع آنها مکانیزم بازار می شود.
اگر بخواهیم با نگاه اثباتی و هنجاری بازار را مورد بررسی قرار دهیم پیش زمینه های متعدد دیگری نیز نیاز دارد بنابراین نظریه بازار اسلامی مجموعه مقالاتی است که کنار یکدیگر قرار گرفته و انسجام بخشی شده که به شکل نظریه بازار اسلامی در آمده است و در مقام پاسخ به مجموعه ای از پرسش ها است.
پرسش های مطرح شده در مقاله که درصدد پاسخ گویی به آنها است عبارتند از بازار اسلامی بر چه مبانی استوار است؟ از چه مشخصه های برخوردار است و در مقایسه با بازار رقابت کامل چه تفاوت هایی دارد؟ هدف انسان اقتصادی به عنوان مصرف کننده و تولید کننده در بازار اسلامی چیست؟ تقاضای فرد و بازار از کالای ضروری بر اساس مبانی و ارزش های اسلامی چگونه است؟ نحوه اثر گذاری مبانی و ارزش ها درعوامل مؤثر بر تقاضا چگونه است و چگونه مبانی و اصول که متخذ از بایدها و نبایدهای کتاب و سنت است بر عوامل مؤثر بر تقاضا و خود تقاضا اثر می گذارد؟ نحوه اثر گذاری مبانی ارزش ها درعوامل مؤثر بر عرضه چگونه است؟ آیا مکانیزم بازار مبتنی بر آموزه های اسلامی با مکانیزم بازار ارائه شده توسط بازار رقابت کامل سازگار است یا خیر؟ کدام از کارایی و پایداری و رفاه بیشتری برخوردار هستند؟.
هر دو بازار رقابت کامل و بازار اسلامی مثالی و ایده آل هستند که موردی از آنها در عمل به گونه ای تست و اجرایی شده است و دیگری کم تر، بنابراین بر اساس پاسخ به این پرسش ها اگر بخواهیم شناسنامه بحث را بیان کنیم شامل مفاهیم روش شناسی، مبانی، انگیزه و هدف تقاضا و عرضه و سرانجام مکانیزم بازار است.
در مقاله اصطلاحات خاصی مطرح شده است که باید توضیح داده شوند؛ نخستین اصطلاح نظریه است که مراد از آن مجموعه ای از ادعاهای کلی و گذاره های فرعی مرتبط با هم است که در حوزه خاص دارای اهمیت و غیره بدیهی و نیازمند به استدلال است و مراد از بازار مکان، موقعیت و فضا است و فقط شامل مکان صرف نمی شود یعنی بازار موقعیت یا فضایی است که خریداران یا فروشندگان کالاها یا منابع را تولید یا خرید و فروش می کنند برای هر کار خدمت یا عامل تولید که مورد خرید و فروش واقع می شود بازاری وجود دارد.
تعریف بازار اسلامی
زمانی بازار اسلامی است که با مبانی اسلام سازگار باشد و انسان اقتصادی معیار برگرفته از تکوین اسلام را ملاک و معیاراانتخاب خود قرار داده باشد و منابع و امکانات را به خوبی با رعایت ارزش های سلبی و ایجابی اسلامی و رعایت حقوق دیگران تخصیص دهد به عبارت دیگر می توان گفت بازار اسلامی نهادی است که بر اساس مبانی اسلامی شکل گرفته و بازیگران معقتد به مبانی باشند و قوانین و ضوابط با شرع تطابق دارد و ارزش های اسلامی به ویژه صداقت در آن حاکم است و حاکمیت وظیفه سیاست گذاری و نظارت را انجام می دهد.
نظریه بازار اسلامی مجموعه ای از گزاره های اثباتی و هنجاری مربوط به بازار و عوامل بازار و مستنبط از کتاب و سنت است که در صدد توصیف و تبیین رفتار انسان اقتصادی معتقد به مبانی اسلامی متشرع و متخلق به اخلاق اسلامی و مکانیزم بازار است و نسبت به تحول از وضعیت موجود به وضع مطلوب قدرت پیش بینی دارد.
در تعریف نظریه بازار، بحث اثباتی و هنجاری هر دو را بیان کرده ایم زیرا روش بازار اسلامی را باید از کتاب و سنت استنباط کرد و بر پایه کتاب و سنت استوار است؛ این گونه نیست که نظریه را منهای مباحث دستوری و باید و نبایدها مورد ملاحظه قرار داد.
کالای ضروری نیز عبارت است از کالاها و خدمات اساسی که جامعه به آنها محتاج است و فقدان آن کالا یا کمبود آن سبب اختلال در نظام جامعه می شود؛ بحث واجبات نظامیه را نیز به عنوان اصطلاح داریم که مورد توجه است و عبارت است از تولید کالاهای ضروری که در فقه مطرح می شود و خدماتی که جامعه به آن محتاج است که اگر کمبودی در آن پدید آید مشکل ایجاد می شود که تولید این کالاها به عنوان واجب کفایی واجب است و به این نوع واجبات ، واجبات نظامیه گفته می شود.
انگیزه نیز که موتور اساسی حرکت انسان به سمت فعالیت اقتصادی همچنین به سمت مصرف کالا است باید تعریف شود؛ انگیزه حالت درونی است که از نیاز سرچشمه می گیرد و هدف را نشانه گیری و رفتار را تهییج کرده و فعال می سازد و به سمت هدف سوق می دهد.
هدف دارای انواعی است که باید از یکدیگر تفکیک شوند؛ اهداف به میانی و اهداف نهایی تقسیم می شوند، اهداف میانی نقش مقدمی را برای اهداف غایی دارند و به اصالت مقصود نیست اما اهداف غایی به اصالت مقصود اصلی هستند به عنوان مثال فرد کار می کند که هدفش از آن کسب درآمد است و درآمد کسب می کند برای این که مصرف کند و مصرف نیز یک هدف است که البته اهداف میانی هستند، مصرف می کند که لذت برد این نیز یک هدف است که نظام سرمایه داری آن را به عنوان هدف غایی می گیرد و پایه و شالوده کار را بر آن قرار می دهد اما ممکن است ما بگوییم که لذت می برد تا بتواند بقاء نفس و نسل داشته باشد و بتواند به سمت کمال و قرب ربوبی حرکت کند که چنین موردی هدف غایی است.
روش مورد استفاده در مقاله به استنباط نظریه اقتصاد اسلامی نامگذاری شده است که چندین عنصر اعم از موضوع شناسی عمیق، کشف مبانی و ورود در استدلال، کشف اصول و راهبردهای مربوط به موضوع از کتاب و سنت جهت تکمیل استدلال و کشف معیار های ارزیابی و انسجام بخشی نظریه استفاده شده است که این مجموعه به روش استنباط نظریه اقتصاد اسلامی از کتاب و سنت نام گذاری شده است و می توان گفت رابطه دوسویه ای میان این روش و نظریه بازار اسلامی وجود دارد که هردو مکمل یکدیگر هستند.
مراد از موضوع شناسی عمیق با روش موجود و متعارف متفاوت است به عنوان مثال در موضوع بازار نباید به پرسش از یک کارشناس و تعریف ارائه شده از سوی وی اکتفا کرد بلکه باید یک سیر تاریخی انجام داد و حتی می توان گفت برای نظریه پردازی به این کار نیز نمی توان اکتفا کرد و باید به بررسی لایه های زیرین بازار پرداخت و تمامی آنها را شناسایی کرد در این صورت می توان گفت بازار را شناخته ایم.
عدم رایج شدن اصطلاح بازار در اقتصاد اسلامی
گرچه در تمدن اسلامی، بازار شکل گرفته اما آنچه که در مباحث فنی مطرح است مکانیزم بازار موضوع نظام سرمایه داری است و در اقتصاد اسلامی اصطلاح خاص آن رایج نشده است بنابراین چاره ای نیست جز این که برای شناخت موضوع بازار، وارد عرصه بازار نظام سرمایه درای شویم و در آن فضا موضوع را به صورت کامل شناسایی کرده و سپس آن را در اقتصاد اسلامی به کتاب و سنت عرضه و مبانی را استخراج سازیم تا دیده شود بازار را می توان بر اساس بازار سرمایه داری عرضه کرد یا این که باید بازار جدیدی ایجاد شود.
چنانچه گفته شد بحث ما اقتصاد اثباتی نیست، بلکه هنجاری است و به سمت تکامل در بازار می رویم که باید ها و نبایدهای مطلوب برای بازار در کتاب و سنت باید استخراج شوند؛ موضوع ما یک مجموعه متغیرهایی را در بر می گیرد و هنگامی گفته می شود بازار، بازار دارای عرضه و تقاضا است و زمانی که گفته می شود تقاضا، تقاضا تابعی است از قیمت، قیمت خود کالا و سایر کالا همچنین تابعی است از سلیقه و درآمد بنابراین چندین متغیر فقط در واژه تقاضا وجود دارد که باید مجموعه این متغیرها به کتاب و سنت عرضه شوند و مشاهده کرد که کتاب و سنت در زمینه این متغیرها چه می گوید و آیا متغیر دیگری نیز بیان می کند؟ و تعریفی که از متغیرها بیان می کند تعریفی جدیدی است یاهمان تعاریفی که امروزه وجود دارد.
پس از شناخت متغیر ها باید تحلیل و انسجام بخشی کرد؛ یعنی هجم عظیم متغیر و رابطه های میان آنها را سنجیده و به یکدیگر متصل کرد تا این ماشین بتواند کار کند و جواب دهد؛ برای این که بتوانیم در مرحله عمل نیز حرکت کنیم باید شاخص هایی نیز برای سنجش ایجاد کرد تا بتوان نظریه را به صورت صحیح به سمت مطلوب هدایت کرد و تحقق آن را در عرصه عمل نیز مشاهده کرد.
مبانی از دیگر مباحث این مقاله است که معرفت شناسی به عنوان اصل معرفت مورد پذیرش است و به تبع آن ابزار حس و تجربه مورد پذیرش است؛ گرچه این موارد مهم ترین ابزار برای کسب معرفت هستند اما عقل، قلب و وحی الهی عالی ترین منابع برای دست یابی به معرفت های متعالی است.
اهداف انسان اقتصادی
هدف اقتصاد نظام بازار و هدف انسان اقتصادی که رسیدن به کمال مطلوب است به عبارتی از معرفت های متعالی است و سعادت را نمی توان با حس و تجربه و الزامات آن را کشف کرد بنابراین نیاز به کتاب و سنت کاملا حس می شود؛ یقین نیز ویژگی آن کاشفیت تام است بنابراین آنچه که از یقینیات در نظریه بازار از بازار سرمایه داری و اقتصاد خرد می گیریم مرادف با یقینیات دین است و تنافی و تعارض ندارد و هماهنگ است و ما با یقینیات دانش اقتصاد هیچ تعارض و مشکلی نداریم بلکه مشکل این است این گونه یقینیات و نظریاتی که بتوان نام آنها را علم گذاشت اندک است؛ معرفت های نظری نیز باید به معرفت های بدیهی و یقینی منتقل شوند و آنچه که تردید در آن راه ندارد کتاب خداوند متعال و وحی است و هر شناختی باید به شناخت یقینی رسد تا بتوان به آن اعتماد کرد.
در مبانی هستی شناختی دو بحث اساسی بیان شده است همانند این که در فعالیت اقتصادی توجه به مبدأ و معاد دو پایه و مبنا است که در بازار نیز چه سمت تولید و چه سمت تقاضا توجبه به مبدأ و توجه به معادف اساس مبانی هستی شناسی است؛ در مبانی ارزش شناختی نیز گفته شده است قرآن مجید جامعه مطلوب را به حیات طیبیه یعنی زندگی پاکیزه ای که افراد جامعه پاک و صالح هستند تعبیر می کند و اساسی ترین راهبرد به حیات طیبه را تربیت تولیدی می داند که در تولید، توزیع و مصرف که اساس بازار اسلامی است انسان را به رعایت برخی ارزش ها سفارش می کند که تزکیه را به دنبال دارد.
مجموعه ارزش های رفتاری از سه اصل اقتباس شده است که هم در سمت تقاضا و هم عرضه وجود دارد و این اصل به عنوان پایه مورد و نقش این اصل در عوامل پشت صحنه تقاضا و عرضه مورد بررسی قرار می گیرند و به عنوان سه اصل هنجاری متخذ از هنجارهای اسلامی و اقتصاد دستوری و بایدها و نبایدهای شرعی شناخه می شوند که تمامی بایدها و نبایدها یعنی همه فهرست کتاب التجاره و همه فهرست کتاب اطعمه و اشربه وسایل الشیعه را در سه اصل خلاصه کرده ایم که اصل رعایت ارزش ها، تقدیر معیشت و تکافل اجتماعی به عنوان مبنا قرار داده شده اند.
بنابراین عوامل مؤثر بر عرضه و تقاضا را کاهش هزینه ها افزایش بهروه وری، مصرف بهینه و سرانجام بازار کار با ثبات و پویا را به دنبال خواهد داشت؛ عصاره بحث ما همین نکته است که می توان گفت عبارتی از نظریه بازار اسلامی در کالای ضروری است و مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی، عوامل مؤثر را متأثر می کنند، کاهش هزینه ها، در تولید افزایش بهره وری و در تقاضا و مصرف، مصرف بهینه را به دنبال دارند که حاصل آن می شود بازار کالا که اگر با بازار رقابت کامل مقایسه شود کارآیی بیشتری دارد و ثبات آن نیز بیشتر است.
هدف انسان اقتصادی به عنوان مصرف کننده و تولید کننده در نظام سرمایه داری هدف مشخص شده است که بحث مطلوبیت گرایی را از جرمی بنتام دریافت کرده اند در نتیجه برای این که موضوع شناسی عمیق انجام شودف نظریه جرمی بنتام مورد بررسی قرار گرفته است که لذت را هدف می داند و از قراین مشخص می شود که مراد او از لذت، لذت مادی است.
در فلسفه اخلاق اسلامی نیز انواعی از لذت موجود است که اگر بخواهیم آن را یکپارچه کنیم عبارت است از این که انسان به عنوان مصرف کننده در بازار اسلامی به دنبال حداکثر سازی لذت های ارادی است زیرا لذت ها گاهی ارادی نیستند و لذت ها به فعلی و انفعالی تقسیم می شوند و گاهی توهمی است و دارای سطح علمی و مطابق با واقع نیست و همچنین گاهی زودگذر است اما در این بحث به لذت پایدار رسیده ایم زیرا انسان مرکب از جسم و روح است و دارای سه نشره دنیا یعنی جسم طبیعی، بدن برزخی و سرانجام روح مجرد است که اگر بخواهیم این مجموعه را در نظر گیریم، روح انسان که ابدی است، لذت پایدار خود را نشان می دهد.
در هدف انسان اقتصادی به عنوان تولید کننده به واژه حداکثر سازی نرسیده ایم و در نظام سرمایه داری در عرضه، بحث ماکسیمم سود مطرح می شود اما در این مقاله ما جرأت نکرده ایم واژه ماکسیمم را بر خلاف انسان اقتصادی مصرف کننده به کار گیریم و فقط به این نکته رسیده ایم که به دنبال کسب سود حلال منصفانه است، این هدف نیز با تأمل بیان شده است یعنی انسان اقتصادی هدفش از کسب حلال چیست و می خواهد سکه و نقره را انباشته و تفاخر کند؟ که این هدف بسیار مهم است و می توان به تأمین هزینه های زندگی، انجام فعالیت های شرعی و حفظ کیان اسلام، انجام واجبات نظامیه یا موارد دیگر اشاره کرد.
بازار اسلامی چه ویژگی هایی نسبت به بازار های دیگری دارد؟
در این زمینه چندین ویژگی مطرح شده است که عبارت از تطابق با شرع، حاکمیت اخلاق انسانی، صداقت، هدایت، سیاست گذاری و نظارت دولت است؛ البته صداقت در بحث اخلاق نیز می آید اما به دلیل اهیمت آن جدا شده است، که در بازار سرمایه ای نیز شفافیت را به صورت جداگانه مطرح کرده اند در حالی که در همگن بودن کالا و شفافیت نهفته است و انجام چنین کاری اشکالی ندارد.
در ادامه حجت الاسلام حسینی عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به نقد مقاله نظریه بازار اسلامی با تأکید بر کالای ضروری پرداخت و گفت: این مقاله دارای نقاط قوت مهمی است؛ همانند این که از نظر شکلی، ویرایشی، بیان روشن و علمی و مبتنی بر تحققیات پیشین مزیت های مهمی به شمار می روند.
پرداختن به اقتصاد اسلامی جهاد علمی است
در علم اقتصاد و اقتصاد خرد که منابع محدود است پرداختن به موضوعات آن نوعی جهاد علمی است که حجت الاسلام رجایی وارد آن شده اند؛ در بحث علم اقتصاد خرد اسلامی موردی که کم کار شده است شروع کردن مباحث از مبانی و اصول و ارزش ها تا رسیدن آنها به مدل ها و چارچوبی از اسلام است به گونه ای که بتوان پدیده ها را در آن چارچوب تحلیل کرد که چنین پیمودنی در این کار ارزشند صورت گرفته و حایز اهمیت است و این گونه کارها شایسته تقدیر است.
چنانچه همه می دانند اقتصاد اسلامی و علم اقتصاد اسلامی دانش جوانی و دارای رویکردهای مختلفی است و اختلاف نظر در همه موارد آن یافت می شود، از انگیزه تا روش و مدل شاهد طیف گسترده ای از نظریه ها هستیم و تا رسیدن به یک نقطه مطلوب فاصله داریم.
در اقتصاد خرد نمی توان گفت دانش اقتصاد اسلامی تولید کرده ایم؛ البته کارهای خوبی صورت گرفته و کارهایی که صورت می گیرد ممکن است از جهتی مهم باشند و از جهاتی دارای نقاط ضعف باشند که باید کار کرد تا به نقطه مطلوب دست پیدا کرد که مقاله نظریه بازار اسلامی با تأکید بر کالای ضروری از جمله آن موارد است.
در کارهای علمی مرور پیشینه از ارکان کارهای علمی است؛ به عبارت دیگر نمی خواهیم تحقیق را از صفر شروع کنیم بنابراین در مقاله نظریه اسلامی بسیار مناسب بود به آنها اشاره ای صورت می گرفت و یافتن آنها در میان ادبیات موجود ملاحظه ای صورت می گرفت.
نکته دیگر عنوان بحث است که این عنوان را به صورت بهتری می توان بیان کرد یعنی نظریه بازار اسلامی شاید انتظار زیادی ایجاد کند که اگر بخواهیم تواضع به خرج دهیم باید عنوان را سطح پایین تر گرفت؛ به عنوان مثال تحلیل عرضه و تقاضا کالای ضروری مناسبت است زیرا بیشتر بر کالای ضروری در بازار اسلامی تأکید دارد و نظریه نیز هنگامی که فرضیه مطرح، ثابت و مورد پذیرش قرار گیرد، نظریه نامیده می شود.
آنچه که بیان کردند با آنچه که در نوشته آمده، متفاوت است به عنوان مثال مبانی معرفت شناختی که بحث مهمی است در اصل مقاله ذکر نشده یا بحث طبقه بندی اهداف نیامده بود که مناسب است در مقاله بیان شود.
حجت الاسلام رجایی در توضیحات بیان کردند که بحث اثباتی و دستوری را مد نظر قرار می دهیم در حالی که محتوایی و اقنصاد دستوری است؛ بیان کردند روش مورد استفاده برای بیان نظریه بازار اسلامی مستخرج از کتاب و سنت است اما آنچه که از کتاب و سنت استخراج می کنیم برخلاف مواردی است که ایشان در مبانی معرفت شناسی توضیح دادند.
مبانی حسی، عقلی و تجربی است و کم استفاده شده و رنگ و بوی بحث های دستوری دارد؛ مجموعه ای از مطلوبات را تنظیم کرده ایم که می خواهیم ارائه دهیم اما برای انچه که در عمل رخ می دهد و بازاری که در بیرون وجود دارد اگر بخواهیم بگوییم اسلامی است یا خیر باید تعریف دقیق تری ارائه شود.
به عبارت دیگر باید بیان شود چه حد از احکام و اصول از آرمان های اسلامی در جامعه پیاده شود، جامعه اسلامی می شود یعنی آنچه که در بازار اسلامی جمهوری اسلامی رخ می دهد را می توان گفت بازار اسلامی؟ اگر نمی توان اسلامی نامید به چه دلیل؟ و اگر اسلامی است، چه مقدار اسلامی است به صورت کامل یا مقداری؟ بحث اثباتی که منطبق با جامعه باشد یافت نمی شود، بنابراین بهتر است شفاف سازی صورت گیرد و موضوع را دقیق مشخص سازیم.
اقصاد اسلامی نه مسؤولیت خود را در تبیین واقعیت موجود خلاصه می کند و نه این که وضعیت مطلوب را بیان کند؛ بلکه به تبیین انسان موجود می پردازد که ثروت را دوست دارد و فسا د می کند و در عین حال مطلوب هایی برای انسان بیان کرده و کارش این است که انسان را به آن مطلوب رساند در واقع هدف این است که واقعیت فاسد را به واقعیت مطلوب تبدیل سازد و این موردی است که از اسلام انتظار داریم.
اقتصاد اسلامی زمانی است که مکتب پیاده شود؛ آنچه که در این مقاله بیان شده است جنبه های مذهب اقتصاد اسلامی است به تعبیر دیگر اقتصاد دستوری است که این ابهام کار را برای خواننده پیچیده می کند.
نکته دیگر این است که همان گونه بیان کردند کار بزرگی است و قصد داشته اند از مبانی شروع کرده و اهداف و اصول راهبردی را بیان کنند در نتیجه موجب شده است برخی مفاهیم روشن نشوند و به حالت ادعا باقی ماند؛ زمانی که مطالب به صورت کامل بیان نمی شود و مفاهیم گفته نمی شود از بحث قابل قبول علمی فاصله می گیرد به عنوان مثال کالای ضروری کالایی است که اگر نباشد اختلال نظام به وجود می آید که خودش دارای مراتبی است یا گفته می شود فطرت پاک انسانی، سود عادلانه یا کارآیی که هرکدام به چه معنا است و بدون تعریف با مشکل مواجه خواهیم شد.
یک سری دعاوی نیز بیان شده است بدون این که اثبات شود به عنوان مثال گفته می شود در بازار اسلامی اگر عدالت محور شود، تولید همزمان، هماهنگ و هم افزا می شود که این ادعای بزرگی است و اگر این گونه بود اقتصاد جمهوری اسلامی به بهشت تبدیل می شد ما دوست داریم این اهداف بیان شده رخ دهد اما اثبات آن مشکل است.
پس از بیان نقدها، حجت الاسلام رجایی در پاسخ به آنها گفت: این مقاله در مقام تألیف و تحقیقی مرسوم نیست در نتیجه به کارهای انجام شده اشاره نکرده اما دارای پیشینه نظریه است؛ این که گفته شد بحث ها فراوان و حجیم است و بیان کردن آنها در یک کار لازمه اش ابهام است، باید گفت هر بخش از این مقاله در یک مقاله دیگر به صورت کامل بیان شده و بنا نبوده است تمامی موارد را در این نظریه بیان کنیم./1324/ج
گزیده ای از خبر را می توانید در کلیپ صوتی زیر بشنوید