یادداشت؛
سودای درآمد بالا در کنکور پزشکی
آیا دغدغه دانشگاههای کشور این است که فقط پزشک تربیت کند؟ آیا مثلا مملکت نیازی به اقتصاددان آگاه و کاربلد ندارد؟ آن هم در این اوضاع نابسامان اقتصادی!
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، کنکور سراسری برگزار شد. نکته قابل تأمل در برگزاری کنکور، آمار عجیب شرکت کنندگان در رشته تجربی است که اکثر شرکت کنندگان سودای پزشکی و درآمدهای کذایی را دارند. طبق آمار حدود ۵۰ درصد شرکت کنندگان کنکور، در رشته تجربی شرکت کردهاند که حدود ۶۳۷ هزار نفر هستند؛ این در حالی است که به گفته ریس سازمان سنجش حدود ۸۷۰۰ نفر در رشتههای پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی پذیرش خواهند شد. در واقع با یک حساب سرانگشتی حداکثر یک و نیم درصد شرکت کنندگان در آزمون پذیرش خواهند شد.
به همین نسبت، بر خلاف تصور که گمان میکنند اوضاع مالی خوبی خواهند داشت، اتفاقا اینگونه نیست و بازار کار زیادی هم نخواهند داشت. چرا که در طول این سالها آنقدر پزشک با گرایشههای مختلف ازدانشگاهها فارغالتحصیل شده که برخی از آنها با وجود داشتن مدارک به اصطلاح اسم و رسم دار، بیکار هستند.
این آمار نوید خوبی ندارد و گویای این است که اکثرا هدفشان از تحصیل، فقط مادیات و کسب درآمد شده است. البته این بدان معنا نیست که هر کسی میخواهد پزشکی بخواند و پزشک شود الزاما بخاطر درآمد بالا است؛ این هم قضاوت درستی نیست؛ بالاخره هستند کسانی که در این باره دغدغه دارند و اهدافی بالاتر از کسب درآمد در سر میپرورانند؛ همچنانکه در شرایط فعلی هم که بازار درآمدهای نجومی برخی پزشکان داغ است و به هر بهانهای مریض بیچاره را سرکیسه میکنند، پزشکان متعهد و با وجدانی پیدا میشوند که برای رضای خدا کار میکنند و از جان و دل برای بیمار وقت میگذارند و چه بسا در این راه ایثار و از خود گذشتگی هم نشان میدهند.
دغدغه دانشگاه فقط تربیت پزشک نیست
سخن این است که این فرهنگ غلط و خطرناکی که شکل گرفته و چه بسا سال به سال هم بدتر میشود، میتواند آفتی جدی برای رشد علمی کشور به حساب بیاید و خیلی از رشتههای پایه و اساسی را با چالشی جدی مواجه سازد.
آیا دغدغه دانشگاههای کشور این است که فقط پزشک تربیت کند؟ آیا مثلا مملکت نیازی به اقتصاددان آگاه و کاربلد ندارد؟ آن هم در این اوضاع نابسامان اقتصادی! همه چیز کشور که در پزشکی خلاصه نمیشود. شاخصههای گوناگونی برای افزایش رشد و توان علمی وجود دارد و سزاوار نیست که بیشتر سرمایهها – اعم از مالی و انسانی – به یک سو گسیل شود و روند افراط و تفریط را پیش بگیریم.
چرا آنقدر که به پزشکی اقبال میشود، به رشتههای فنی و تولیدی روی خوش نشان داده نمیشود؟! در همین اوضاع وانفسای اقتصادی اگر کسی مثلا تعمیرکار خوب و ماهری شود گلیمش را از آب بیرون میکشد و میتواند درآمد خوبی داشته باشد. چرا جوانان فقط باید بخاطر درآمد بالا رو به پزشکی بیاورند؟!
صرف انگیزه مالی برای پزشک شدن خطرناک است
اتفاقا به نظر میرسد که پزشکی از آن دسته شغلهایی است که اگر صرفا به انگیزه مسائل مالی کسی دنبال آن برود عاقبت خوشی نداشته باشد و خطرناک نیز باشد؛ چرا که وقتی کسی به انگیزه مالی دنبال این شغل برود چه بسا وجدان کاری و انسانیت را زیر پا بگذارد و به خاطر پول با جان مردم بازی کند؛ همچنانکه برخی پزشکان بی تعهد چنین بلایی را سر بیماران خود در میآورند.
از این رو بسیار به جاست که انگیزه جوانان برای شغل آیندهشان اصلاح شود و جوانب مختلف را در این باره بسنجند.
برخی هم بخاطر اسم و رسمی که پزشکی دارد سراغ این رشته میروند و گمان میکنند که کلاس بیشتری دارد و اینگونه پرستیژ بیشتری کسب میکنند؛ ولی روشن است که این انگیزه هم به تنهایی چنگی به دل نمیزند و میتواند فرد را با عدم موفقیت مواجه سازد. /۹۹۹/ی703
بابک شکورزاده
به همین نسبت، بر خلاف تصور که گمان میکنند اوضاع مالی خوبی خواهند داشت، اتفاقا اینگونه نیست و بازار کار زیادی هم نخواهند داشت. چرا که در طول این سالها آنقدر پزشک با گرایشههای مختلف ازدانشگاهها فارغالتحصیل شده که برخی از آنها با وجود داشتن مدارک به اصطلاح اسم و رسم دار، بیکار هستند.
این آمار نوید خوبی ندارد و گویای این است که اکثرا هدفشان از تحصیل، فقط مادیات و کسب درآمد شده است. البته این بدان معنا نیست که هر کسی میخواهد پزشکی بخواند و پزشک شود الزاما بخاطر درآمد بالا است؛ این هم قضاوت درستی نیست؛ بالاخره هستند کسانی که در این باره دغدغه دارند و اهدافی بالاتر از کسب درآمد در سر میپرورانند؛ همچنانکه در شرایط فعلی هم که بازار درآمدهای نجومی برخی پزشکان داغ است و به هر بهانهای مریض بیچاره را سرکیسه میکنند، پزشکان متعهد و با وجدانی پیدا میشوند که برای رضای خدا کار میکنند و از جان و دل برای بیمار وقت میگذارند و چه بسا در این راه ایثار و از خود گذشتگی هم نشان میدهند.
دغدغه دانشگاه فقط تربیت پزشک نیست
سخن این است که این فرهنگ غلط و خطرناکی که شکل گرفته و چه بسا سال به سال هم بدتر میشود، میتواند آفتی جدی برای رشد علمی کشور به حساب بیاید و خیلی از رشتههای پایه و اساسی را با چالشی جدی مواجه سازد.
آیا دغدغه دانشگاههای کشور این است که فقط پزشک تربیت کند؟ آیا مثلا مملکت نیازی به اقتصاددان آگاه و کاربلد ندارد؟ آن هم در این اوضاع نابسامان اقتصادی! همه چیز کشور که در پزشکی خلاصه نمیشود. شاخصههای گوناگونی برای افزایش رشد و توان علمی وجود دارد و سزاوار نیست که بیشتر سرمایهها – اعم از مالی و انسانی – به یک سو گسیل شود و روند افراط و تفریط را پیش بگیریم.
چرا آنقدر که به پزشکی اقبال میشود، به رشتههای فنی و تولیدی روی خوش نشان داده نمیشود؟! در همین اوضاع وانفسای اقتصادی اگر کسی مثلا تعمیرکار خوب و ماهری شود گلیمش را از آب بیرون میکشد و میتواند درآمد خوبی داشته باشد. چرا جوانان فقط باید بخاطر درآمد بالا رو به پزشکی بیاورند؟!
صرف انگیزه مالی برای پزشک شدن خطرناک است
اتفاقا به نظر میرسد که پزشکی از آن دسته شغلهایی است که اگر صرفا به انگیزه مسائل مالی کسی دنبال آن برود عاقبت خوشی نداشته باشد و خطرناک نیز باشد؛ چرا که وقتی کسی به انگیزه مالی دنبال این شغل برود چه بسا وجدان کاری و انسانیت را زیر پا بگذارد و به خاطر پول با جان مردم بازی کند؛ همچنانکه برخی پزشکان بی تعهد چنین بلایی را سر بیماران خود در میآورند.
از این رو بسیار به جاست که انگیزه جوانان برای شغل آیندهشان اصلاح شود و جوانب مختلف را در این باره بسنجند.
برخی هم بخاطر اسم و رسمی که پزشکی دارد سراغ این رشته میروند و گمان میکنند که کلاس بیشتری دارد و اینگونه پرستیژ بیشتری کسب میکنند؛ ولی روشن است که این انگیزه هم به تنهایی چنگی به دل نمیزند و میتواند فرد را با عدم موفقیت مواجه سازد. /۹۹۹/ی703
بابک شکورزاده
ارسال نظرات