روحانیت و زنان؛ دو قطبی سازی انتخاباتی جریان اصلاحات

یه گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، اخلاق مسئله مهمی است که انسان را به سمت اعتدال در رویه رفتاری می‌کشاند. ملا احمد نراقی در معراج السعاده می‎نویسند که اعتدال علم، حکمت است؛ اعتدال غضب شجاعت است و اعتدال شهوت عفت است.

اما آنچه در اخلاق رسانه‌ای مورد توجه است، صداقت و راستی است تا واقعیت‌ها بیان شود و به نیکی در حوزه‌های مختلف قلم‌فرسایی کنیم. اهل اعتدال این روزها به چیزی که توجه ندارند همان اخلاق رسانه‌ای است و بی سبب نبود که شرق حاضر شد هر چیزی بنویسد و در نهایت رحمانیان اعتراف کند که روزنامه مجبور بود تا نقش روابط عمومی دولت اعتدال را بازی کنند.

روزنامه‌های اصلاح طلب یکی پس از دیگری برای انتخاب روحانی سنگ تمام گذاشتند و در تخریب رقبا از هیچ چیز کم نگذاشتند. البته این شیوه مرسوم این جریان است که همواره رقیب را متهم به تندروی کرده است و خود را نماینده عقلانیت معرفی کرده است و نهایتا این بشود که 1700 میلیارد دلار پول بلوکه شده مردم ایران را به نام برجام بزنند که نهایتا مشخص شود، این حرف دروغی بیش نیست و این پول به ازای تبادل جیسون رضائیان به ایران پرداخت شد.

دوقطبی سازی کار مرسوم برای سرکار گذاشتن مردم

از دوران ریاست جمهوری خاتمی به این سو هرچقدر که جستجو می‌کنیم، می‌بینیم که جماعت اصلاح‌طلب از دو قطبی‌سازی نان خوبی به سفره‌هایشان برده‌اند و از خاتمی-ناطق تا میرحسین-احمدی‌نژاد و نهایتا روحانی-رئیسی که در عمده مواقع با گردوخاک کردن و تهمت و دروغ بازی را به سمت خویش کشاندند و با استراتژی فریب نظر مردم را شب انتخابات تغییر دادند.

نتیجه این تغییر نظر چیزی نبود جز اینکه در دی ماه سال 96 با وجود گذشت کمتر از شش ماه از انتخابات بدنه اجتماعی از اوضاع اقتصادی ناراضی باشند و همان قشر از انتخاب خویش پشیمان ولی تاوان این اشتباه را باید چهارسال تحمل کنند.

این بار نیز با نزدیک شدن انتخابات مجلس، تیترها به سمت سیاسی‌تر شدن می‌رود و رسانه‌های اصلاح‌طلب تلاش می‌کنند تا از دور شروع به تخریب کنند و هرچقدر به انتخابات نزدیک شدند، چهره‌های موثرتر جریان رقیب را بزنند و برای این کار نیاز مبرم به دوقطبی سازی فضا دارند.

سال‌هاست که روحانیت مظلوم را در مقابل مردم قرار دادند

بعد از شهادت طلبه مظلوم همدانی همیشه سوالم این بود که چه تعداد از توده مردم از این اتفاق خوشحال شدند و چقدر ناراحت؟ البته چیزی که برایم روشن و آشکار بود، این است که قطعا مردم این تفاوت را به روشنی می‌دانند که روحانی مجری اسلام داریم و روحانیت منهای اسلام و قطعا بخش دوم به حیثیت نظام دینی ضربه زدند؛ اما رسانه‌های اصلاح طلب از قشر اول جلاد ساخته است و از جماعت دوم قدیس.

قشر اول تهمت آیت الله قتل اعدام هنوز بر دوشش سنگینی می‌کند و قشر دوم بوی طعم آدامسش همه ایران را برداشته است. قشر اول هنوز در میانه بازی دنبال خانه مستاجری می‌گردد و قشر دوم قشمش ترک نمی‌شود. قشر اول برای رساندن صدای اسلام تا گلو در گل می‌رود و قشر بودم کلوین کلاین می‌پوشد.

روزنامه اعتماد از اخلاق رسانه‌ای سخن می‌گوید در حالی که بعد از قتل میترا استاد، با این تیتر و این موضوع به صورت پنهان پیامی را غیرمستقیم به مخاطب داد.

اما چقدر زمان باید بگذارد تا مردم به طور کامل بی اخلاق‌ها را رد صلاحیت عملی کنند؟ بی شک مطرح کردن ماجرای آیت الله علم‌الهدی و سوء استفاده از سخنرانی ایشان و تقطیع بیان او و تیتر اصلی شدن در روزنامه اعتماد می‌تواند آغازی بر مسیر دوقطبی سازی و بازی سیاسی برای جهش به سمت انتخابات مجلس است.

شش سالی است که جای انتخاب‌مان درد می‌کند و به شدت از آزادی‌های بی حدوحصر اعتدالیون و انسلاخیون لذت می‌بریم و عقب‌گرد کشور به دهه هفتاد ما را به یاد استاد این شاگرد خلف می‌اندازد که تورم کمر مردم را می‌شکند و تو مپندار که این بار با شعار افراط و تندرو بتوانی کشور را به دست تکنوکرات‌های مسلح بدهی که روزی به رختخواب تو هم خواهند آمد و اسلحه انتخاب آزادشان را بر روی بالشتی از پر سکوت رسانه‌ای می‌گذارند و نهایت قناری زیبای داستان ما را پرستو می‌خوانند و دیگر حق زن پر!

آنچه علما فریاد می‌زنند کالا شدن زن است، علمای ما از حق زن سخن می‌گویند که ابزار زر و زور و تزویر نشوند و بزرگان تو زن را پرستویی برای وزیران میلیاردی کاخ نشین بر برج عاج می‌خواهند و تو قناری باش و بر شانه‌اش منشین. /882/ی702/س

علی اصغر سیاحت هویدا