سرمقاله؛
ریشه عداوت با عدلیه
جای کمترین تردیدی وجود ندارد که اگر قوانین اسلامی از نظام قانون گذاری ایران حذف شود؛ هجمهها و حملات و فضاسازیها علیه دستگاه قضایی متوقف خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری رسا، موضوع هجمهها و تخریبها علیه قوه قضاییه از سوی دشمنان و رسانههای ضدانقلاب، بیگانه و معاند همواره در قالب سناریوها و تاکتیکهای رسانهای و جنگ روانی در دستور کار بوده است و مساله جدیدی نیست. اما آنچه که موضوع این یادداشت است و میکوشد تا بصورت مصداقی و بر اساس کدها و نمونههای مستند به آن بپردازد واکاوی ریشه خصومتها و عداوتها با دستگاه قضا در جمهوری اسلامی است.
این موضوع، نکتهای است که اخیرا در دیداررییس قوه قضاییه کشورمان با "فائق زیدان" رییس شورای عالی قضایی عراق نیز مورد توجه قرار گرفت و آیت الله رییسی از مساله مهمی پرده برداشت: "ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به فرموده امام خمینی (ره) و امام خامنه ای، تمام رسیدگی هایمان بر اساس فقه و آموزههای دینی است؛ به نحوی که دادگستری ما امروز مبتنی بر فقه و حقوق اسلامی است. بسیاری از دشمنیهای دشمنان با ما نیز به خاطر همین عمل کردن به احکام اسلام است و ما معتقدیم نجات انسانها در گرو اجرای احکام اسلامی است. " در این باره گفتنیهایی هست.
۱. رصد آشکار مواضع و تحرکات مدعیان حقوق بشر، رسانههای بیگانه و اپوزیسیون و تا حلقهای از لیبرال مسلکها و سکولارها، به وضح نشان میدهد که مشکل آنها با دستگاه قضا در جمهوری اسلامی پیش و بیش از هر مسالهای به قوانین اسلامی باز میگردد و برای همین است که فرمان حمله علیه فقه و احکام اسلامی و بالطبع آراء قضایی صادر میکنند. در اینجا میتوان نمونههایی را به عنوان مصادیقی روشن و غیرقابل انکار ذکر کرد.
یکی از این نمونه ها، اقدام چند وقت پیش تشکل موسوم به دیده بان حقوق بشر است که به بهانه پروژه دختران خیابان انقلاب، به موضوع حجاب حمله ور شده و قوانین و آموزههای اسلامی در خصوص حجاب را ناقض حقوق بشر جا زد! طرفه آنکه اگر دستگاه قضا هم طبق قوانین موضوعه کشور به موضوع بدحجابی ورود نماید مورد هجمه و حمله قرار میگیرد. خب! ریشه این عداوت با دستگاه قضا به کجا باز میگردد؟
مصادیق و نمونهها به فراوان است. یکی دیگر از این موارد حمله چندی پیش شبکه بی بی سی فارسی است که به بهانه بررسی یک پرونده در خصوص مجازات "قسامه" (سوگند خوردن درباره قتل در شرایط خاص) در قانون مجازات اسلامی، تلاش کرد مجازاتهای اسلامی را زیر سوال ببرد و به مخاطب القاء نماید که این مجازاتهای اسلامی خلاف مجازاتهای به اصطلاح استاندارد و عرف جهانی است.
نمونه دیگر؛ تحرکات سازمان موسوم به عفو بین الملل است. این سازمان با حمله به اجرای قوانین اسلامی در ایران، اولا؛ کشورمان را به نقض حقوق بشر متهم کرد و ثانیا؛ در اقدامی از سر خصومت و عداوت، این نسخه را پیچیده بود:" ایران باید نظام قضایی خود را با قوانین و استانداردهای جهانی حقوق بشر ترمیم کند! "
نمونه بعدی گزارشهای گزارشگران ویژه در امور حقوق بشر ایران است که صریحا و بدون اینکه ملاحظهای داشته باشند ایران را به نقض حقوق بشر متهم میکنند، چون به اجرای قوانین اسلامی مقید بوده است. به عنوان مثال "احمد شهید" گزارشگر وقت حقوق بشر در امور ایران، در گزارشهای خود به قانون ارث و قانون قصاص متعرض شده و کشورمان را به دلیل عمل به احکام اسلامی، ناقض حقوق بشر دانسته بود؛ رویهای که بعد از او از سوی عاصمه جهانگیر و جاوید رحمان (گزارشگران بعدی حقوق بشر د رامور ایران) دنبال و پیگیری شد!
۲. جای کمترین تردیدی وجود ندارد که اگر قوانین اسلامی از نظام قانون گذاری ایران حذف شود؛ هجمهها و حملات و فضاسازیها علیه دستگاه قضایی متوقف خواهد شد. دشمنان با ابزار و بوقهای رسانهای خودشان، فقه و حقوق اسلامی را نشانه گرفته اند و هدف آنها به چالش کشیدن مقررات اسلامی و فقه زدایی از ایران اسلامی است؛ بنابراین مشکل دشمن و دار و دسته حقوق بشری و رسانهای آن با ایران امروز، " ایران اسلامی" است که جلوه بارزآن در قضا و عدالت اسلامی است.
در این راستا؛ دشمن تلاش میکند از پروژه نفوذ و بسترسازی برای سکولار کردن سیستم و احکام قضایی بهره ببرد که باید مراقب بود و بیشتر از گذشته به عمق عداوت و خصومت آنها با احکام و قوانین اسلامی پی برد و از سوی دیگر؛ باید پشت پرده جریانهایی که در داخل با ژست دگر اندیشی میکوشند تفاسیر انحرافی از واقعیت حمله دشمن به قوانین اسلامی ارایه بدهند و آنها را به مخاطب جا بزنند!، بر ملاکرد. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: حمایت
ارسال نظرات