۰۵ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۰:۴۲
کد خبر: ۶۱۷۸۴۸
یادداشت؛

مبادا مردم را ناامید کنیم

مبادا مردم را ناامید کنیم
بسیاری از تحلیل‌ها درباره نامه یکی از شخصیت‌های سرشناس نظام، رنگ و بویی سیاسی دارد و برخی در این میان از آب گل آلود همچنان برای حزب خود ماهی می‌گیرند.

سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، علی خردمردی

اگر کسی از روی عمد یا از روی جهل به شما نسبت ناروایی دهد یا توهینی کند، با او چه برخوردی می‌کنید؟ معمول افراد یا اطرافیان (اعم از هواداران و مخالفان) در چنین شرایطی دعوا یا دست کم مقابله به مثل را بر هر چیز دیگری ترجیح می‌دهند. انسان مومن پاسخ این پرسش را در سیره‌ی اولیای دین جستجو می‌کند. حال داستانی را نقل می‌کنم که در این زمینه خالی از لطف نیست.

همه‌ی ما برای یک بار هم که شده، نام خواجه نصیرالدین طوسی را شنیده ایم. خیلی‌ها به اسلام افتخار می‌کنند، اما در این میان عده‌ای نیز هستند که علاوه بر اینکه آنان به اسلام افتخار می‌کنند، اسلام نیز به آن‌ها افتخار می‌کند. بی شک خواجه نصیر جزو این دسته است. نامه‌ای به دست ایشان رسید. سر تا سر نامه توهین به خواجه نصیر بود. نویسنده‌ی نامه، خواجه را با لفظ کلب بن کلب مورد خطاب قرار داده بود. خواجه نصیر نیز نامه را این گونه پاسخ داد که سگ جزو چهارپایان است و عوعو می‌کند در حالی که من راست قامت و ناطق و خندان هستم. کاش تاریخ، این را هم برای ما می‌گفت که نویسنده‌ی نامه با دیدن جواب خواجه به چه حال و روزی افتاد. صفحه به صفحه‌ی تاریخ پر تلاطم تشیع، مملو است از این دست داستان ها.

ادب جلوه‌های گوناگونی دارد که در کتب اخلاق به طور مفصل درباره‌ی آن توضیح داده شده است. مانند ادب در برابر خداوند، ادب در برخورد با همسایه،   ادبِ رفتار با بزرگان و اولیای دین، ادب در گفتار و .... اگر انسان در مقابل توهین‌ها و بی احترامی ها، صبر پیشه کند و مقابله به مثل ننماید، این خودش یکی از مظاهر ادب است. وقتیی انسان می‌تواند در چنین مواقعی عنان نفس خویش را بگیرد که ادب را در وجود خود نهادینه کرده باشد.

موضوع ادب به قدری دارای اهمیت است که روایات ما ادب را نشانه عقل دانسته اند. برخی دیگر از روایات بها و ارزش انسان را به میزان ادبش دانسته اند و به ما توصیه کرده اند که تا می‌توانید بکوشید تا ملکه‌ی ادب را به دست آورید.

در این روز‌ها نامه‌ی یکی از شخصیت‌های ارزشمند حوزوی به یکی از ریش سفیدان انقلاب و حوزه بسیار خبرساز شده است. پیرو آن، در فضای مجازی نیز بازار تحلیل‌ها و مباحثه‌ها داغ شده است. خیلی از این تحلیل‌ها رنگ و بویی سیاسی دارد و برخی در این میان از آب گل آلود برای حزب خود ماهی می‌گیرند.

آنچه که در این بازار پر هیاهوی مجازی‎نویسان خبری از آن نیست، ماهیت این نامه است. این که یک مسئول به شبهات دیگران در مورد خودش پاسخ دهد، کاملا درست و شایسته است. این که بخواهد از حق و آبرویش دفاع کند نیز بسیار پسندیده است. اما این که بخواهد خارج از جاده‌ی انصاف از خویش دفاع کند و به نوعی مقابله به مثل کند، این همان چیزی است که توجیهی برای آن وجود ندارد. این‌ها چیز‌هایی است که ما طلبه‌ها در منابر به مردم عادی توصیه می‌کنیم. 

وقتی مردم چنین رفتار‌هایی را مشاهده کنند، در دو چیز تردید می‌کنند. یکی در صحت و کارآمدی این توصیه‌ها و دیگری در کل نهاد و سازمان روحانیت. آنچه که از این تردید‌ها خطرناک‌تر است، سرایت این نوع رفتار‌ها در دل جامعه و یا تایید این رفتار‌ها در متن زندگی مردم است. چنانکه همه شنیده ایم مردم بر دین فرمانروایان شان هستند.

در هر حال مردم به طور مستقیم از حوزه و روحانیت انتظار انذار و تبشیر دارند. حوزه علمیه حدود هزار سال است که مرجع علمی و اخلاقی شیعیان قرار گرفته است. علمای حوزه در طول تاریخ با سختی‌های طاقت فرسا، از اخلاق و دیانت مردم مراقبت کرده اند. مبادا که این سرمایه‌ی هزار ساله را در معرض خطر قرار دهیم و و موجب کاهش اعتماد مردم شویم که در این صورت مصداق "هر چه بگندد نمکش می‌زنند" می‌شویم.

البته در این میان، رفتار برخی نویسندگان و اهالی رسانه نیز خارج از چارچوب اخلاق سیاسی به ورطه بی انصافی و سیاست زدگی رها شده است، اینان تلاش کرده‌اند قداست مجموعه حوزه و حوزویان را خط خطی کنند؛ زهی خیال باطل! /918/ی703/س

ارسال نظرات