حرکت انصاراللّه متکی به یک «جنبش اجتماعی» است
سیر تاریخی ماجرای یمن
بعد از بیداری اسلامی و تحولاتی که در غرب آسیا رخ داد، دامنهی این اتفاقات به یمن هم رسید. مردم یمن با یک خواست روشن به میدان آمدند و تظاهرات گستردهای را در اقصینقاط کشورشان صورت دادند با این شرط و خواسته که در فاصلهی دو سال آقای علی عبدالله صالح که حکومت را اداره میکرد، تغییر و تحولاتی رخ بدهد. یعنی در این دو سال قانون اساسی توسط نمایندگان مردم یمن نگاشته شود، اما همچنان که به پایان این دو سال نزدیک میشدیم، این اتفاق نمیافتاد و قدرت آقای علی عبدالله صالح تحکیم میشد. در پایان آن دو سال نیز به دلیل فشارهای مضاعف و تظاهرات گستردهی مردم، آقای علی عبدالله صالح حکومت را به معاونش آقای عبدِ منصور واگذار کرد و باز قرار شد که این آقا در مدت کوتاهی قانون اساسی جدید را به تصویب برساند.
اما آقای منصور هادی هم تلاش کرد که حکومت خود را نگهدارد و شرایط را شبیه به حکومت سیسالهی آقای علی عبدالله صالح پیش برد. البته با مخالفت شدید بخشهای مختلفی از مردم مواجه شد و یک مجموعهای از انقلابیون که قبلاً هم با دولت مرکزی و با رژیم سعودی درگیر شده بودند به نام «حوثیها»، از مناطق کوهستانی که زندگی میکردند، طی یک حرکت اعتراضی آمدند و در بخشهای مختلف صنعا (پایتخت) چادر زندند. حوثیها در عرض مدت کوتاهی حکومت و دولت را بدون هیچگونه خونریزی و به این شکل تصرف کردند. چادرهای اینها در نقاط مختلف برپا بود و اختلال عمومی در وضع دولت ایجاد کرده بود و مجموعهی دولت و افراد دولتی مجبور به فرار شدند.
سپس حوثیها اعلام جلسهای با حضور همهی استقلالخواهان کردند و در مدت بسیار کوتاهی یک مجموعهی بسیار بزرگ و قدرتمندی به نام انصارالله شکل گرفت. در همین فاصله آقای منصور هادی شبانه فرار کرد و به ریاض گریخت و در آنجا به همراه دولتمردان خودش تشکیل دولت داد و قرارشان بر این شد که در عرض کمتر از ۱۰ روز برگردند تا ایشان مجدداً به عنوان رئیس دولت مطرح شود.
اما این ۱۰ روز به بیش از چهار سال و پنج ماه تا امروز افزایش پیدا کرده است. در این ایام انصارالله که از ۶ مجموعهی وطنخواه تشکیل شده که عقاید و دیدگاههای مختلفی هم دارند، اما همهشان با آقای سید عبدالملک حوثی بیعت کردهاند و او را رهبر جنبش و انقلاب خودشان میدانند و همراهیاش میکنند، فراز و نشیبهای بسیاری را گذرانده است. حدود یک هفته پس از فرار منصور هادی و دولتش، عربستان ائتلاف ضد یمن را تشکیل داد و در این چهار سال و پنج ماه بهشدت و با استفاده از نیروی مسلح و تخریب همهی زیرساختها و کشتار مردم یمن و آوارهسازی آنها و آسیبهای جسمی و روحی و زیربنایی بنا دارد این دولت فراری و مستعفی را برگرداند و به سلطهی خودش ادامه بدهد.
یمن، حیاط خلوت سعودیها
یمن درحقیقت حیاط خلوت ۳۵ سالهی سعودیها بود. در همین یمن و بهخصوص در بخش جنوبی آن، گروهها و جریانات تکفیری آموزش میدیدند و به فرماندهی سعودی در نقاط مختلف عملیات انجام میدادند. یعنی در اثر فقر، جوانان یمنی مجبور بودند به گونهای به این گروهها و جریانات گرایش پیدا کنند تا هم بتوانند انرژی جوانی خود را تخلیه کنند و هم با دریافت پول اندکی زندگی بسیار فقیرانهای را برای خودشان و خانوادهشان تأمین کنند. امروز ما میگوییم یمن فقیر یا یمن فقیرنگهداشتهشده، اما باید بدانیم که کشوری مانند یمن که صدها کیلومتر مرز آبی دارد، قطعاً میتوانست کشور موفقی باشد. مثلاً میتوانست از سواحل دریا در حوزههای تجاری، صنعتی یا کشاورزی استفاده کند. غیر از این موهبت خدایی نیز یمن مواد معدنی فراوانی همچون اورانیوم، نفت و گاز هم دارد که شناختهشده است، اما استحصال نشده است.
بر این اساس یمن را فقیر نگهداشتند تا بتوانند هر طور که میخواهند، از آن بهرهکشی کنند و باید در جریان این واقعیت باشیم که اگر گفته میشود جنگ در یمن نیابتی است، نه به مفهوم جنگ قدرتها، بلکه به مفهوم جنگ ملت یمن در مقابل کسانی است که میخواهند یمن را مانند گذشته استعمار کنند و این کسی نیست به غیر از عربستان. در یمن استعمارگران علیه قوای مردمی و استقلالخواهان هستند که برای استقلال کشور خودشان میجنگند. در این رابطه نقش اول و فرماندهی اساسی را انصارالله از سالهای ابتدایی جنگ بر عهده دارد. این را هم باید بدانیم که منظور از ارتش ملّی یمن، یعنی کسانی که از ارتش فرار نکردند که اغلب افسران ردهپایین اما علاقهمند به کشورشان هستند.
قیام یمنیها برای کسب استقلال و مبارزه با استعمار
امروزه نفرت مردم یمن نسبت به عربستان صدها برابر شده است و این را متوجه هستند که اگر سالیان سال جوانان آنها به پستترین کارها در کشور عربستان سعودی زندگی میکردند، امروز اما جوانان یمنی باید برای حال و آیندهشان تلاش کنند و در این چهار سال و پنج ماه گذشته هم همین کار را انجام دادهاند.
ممکن است شایعاتی در مورد این مسأله باشد که انصارالله به نمایندگی از جمهوری اسلامی میجنگد؛ نهخیر، انصارالله و همهی جوانان یمنی برای استقلال خودشان و برای مقابلهی با استعمار عربستان که با حمایت کشورهای غربی و عربی میجنگند و هیچ نمایندگی از جمهوری اسلامی ندارند. البته جمهوری اسلامی با توجه آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی و با توجه به قانون اساسی خودش از آنها حمایت میکند، زیرا اینها افراد استقلالخواه و مستضعفانی هستند که امروز برای استقلال کشورشان در حال جنگ با مجموعهای هستند که تفکرات آنها تروریستم تکفیری را در دنیا ایجاد کرده است.
پیروزیهای ملت یمن به رهبری انصارالله
اما آیا ائتلاف عربستان و امارات در یمن فروپاشیده است یا نه؟ قبل از این باید به این مسأله توجه کنیم که اینها ائتلافی را شکل دادند برای اینکه بتوانند مردم استقلالخواه یمن را سر جای خودشان بنشانند. از این ائتلاف شکسته فعلاً فقط سعودیها و اماراتیها باقی ماندهاند که این دو هم اختلافاتی بر سر منافعشان در موضوع جداسازی جنوب پیدا کردهاند.
رهبر انقلاب از همان ابتدای جنگ نابرابر علیه مردم مظلوم یمن، به حمایت از این مجموعهی مستضعف و مظلوم وارد شدند و در این مسأله جملات بسیار روشنی دارند. یکی از اینها این است که سعودیها را باید در یمن پوزهشان را به خاک مالید. اکنون میبینیم که این مالیدهشدن بینی سعودیها در بخش قابل توجهی از یمن در حال انجام است. به این نکته هم باید توجه داشته باشیم که رهبر انقلاب در گذشته پیروزی ملت یمن به رهبری انصارالله را پیشبینی کرده بودند و الحمدلله انصارالله با اینکه کمترین تجربهی مشارکتها و مدیریتهای مدنی را داشت، اما در این مدت توانست مدیریت خیلی خوبی را اعمال کند و موفقیتهای بسیار خوبی در حوزههای سیاسی و میدانی کسب کند. انصارالله در این چهار سال و پنج ماه دائماً توانسته به توان نظامی خودش در ابعاد مختلف بیفزاید و موشکهای نقطهزن و پهپادهای دوربرد بسیار دقیق او در این ایام رونمایی شده است. از حدود چهارده ماه پیش به این طرف نیز شرایط دفاعی انصارالله به شرایط تهاجمی تبدیل شده و این از نکات بسیار مهمی است که میتواند آیندهی یمن را رقم بزند.
انصارالله در کنار توانمندیهای دفاعی و در کنار پیروزیهای میدانی، پیروزیهای سیاسی را هم برای یمن به ارمغان آورده است. یک روزی بخش قابل توجهی از دنیا و سازمان ملل متحد اینها را تروریست میدانست. امروز اما به عنوان دولت و حکومت آینده میشناسدشان و آقای مارتین گریفیتس به عنوان نمایندهی سازمان ملل در جلسات مختلف با نمایندگان انصارالله در مورد آیندهی حاکمیت در یمن گفتوگو کرده و نیز در خصوص کمکهای انسانی که تا به حال متأسفانه انجام نشده است.
این نکته را هم باید توجه داشته باشیم که ورود به میدان یمن برای سعودیها پشیمانکننده بوده است و این گردابی را که خودشان ایجاد کرده اند، نمیدانند چگونه از آن خارج شوند. رژیم عربستان تصور میکرد در مدت کوتاهی این جنگ را به سامان برساند و پیروز از آن خارج شود، اما اکنون علیرغم هزینههای هنگفتی که کرده شرایط ناگواری برای داخل کشور و آبروی خودش به وجود آورده است.
نکات مهم در تحلیل مسئله یمن
اما در بررسی شرایط فعلی یمن، به چند نکته باید توجه کنیم:
اولاً پیروزیهای انصارالله اغلب در حوزهی بندر الحدیده است. انصارالله و کمیتههای مردمی و ارتش ملی با پشتیبانی ملت یمن تقریباً با بیش از ۲۰ کشور در مدت بیش از دو ماه جنگیدند تا امروز بندر الحدیده در توافقات بین طرفین با نظارت آقای گریفیست به عنوان نمایندهی سازمان ملل در اختیار ملت یمن و ائتلاف دشمن نتوانسته این بندر را از دست مجاهدان یمنی خارج کند.
ثانیاً به دلیل اختلافات امارات و عربستان، اماراتیها دنبال این هستند که با کمترین هزینه بتوانند بیشترین سود را از حضورشان در یمن کسب کنند. به همین دلیل هم در حوزهی همسایگی تنگهی بابالمندب و هم بندر سوقاترا که حدود ۳۵ کیلومتر از مکلا دور است، اماراتیها دارند سرمایهگذاریهای توریسم انجام میدهند. یکی از دلایلی هم که الان مبالغ سنگینی را به رسانههای بینالمللی میدهند تا اعلام کنند که امارات دارد از یمن خارج میشود، به همین دلیل است. آنها دارند نیروهای خودشان را برای تحمل کمترین آسیب نظامی خارج میکنند. البته افرادی را از نقاط مختلف و از جمله اریتره، چاد، سودان و دیگر کشورهای فقیر به مزدوری گرفتهاند، اما اتاقهای فرمان و کنترل آنها کاملاً در اختیار اماراتیها است. همین روزهای گذشته هم هواپیماهای اماراتی همچنان مثل گذشته باز مناطق مختلفی را بمباران کردند.
نکتهی سوم این است که دوستان امارات در یمن یک مجلس و شورایی را درست کرده اند به نام شورای انفصال. از حدود هفت ماه پیش این شورا فعال شده و در همین ایام ضمن این که یک مجموعهی نظامی را سامان دادهاند به نام نظام الامنی و همان مزدوران را در زیر چتر خودشان آوردهاند، اخیراً هم مسألهی جداسازی جنوب و شمال یمن را مطرح کردهاند و رفتهاند به سمت مناطقی که آقای منصور هادی و سعودیها بودند. همین امروز هم که داریم با هم صحبت میکنیم، علیرغم این که آمریکاییها و انگلیسیها به آنها گفتند هر چه زودتر باید درگیری امارات و عربستان تمام شود، اما تمام نشده است. واقعیت امر این است که هر چه اینها با هم درگیری داشته باشند، ملت استقلالخواه یمن به واقعیت ذاتی اینها بیشتر پی میبرد و نیز این قدرت را پیدا میکند که بتواند استقلال کشور خودش را بازبیابد.
دیدار اخیر رهبر انقلاب با جمعی از دوستان و سخنگوی انصارالله این پیام را برای دنیا داشت که ما از همهی مظلومین دفاع خواهیم کرد. ما از همهی کسانی که در مقابل زیادهخواهی نظام سلطه بایستند و از همهی کسانی که در عمل و گفتارشان در مقابله با رژیم صهیونیستی باشد، حمایت خواهیم کرد. اینچنین که رهبری اینها را تحویل گرفتند، نشانهی این است که وعدههای الهی که از زبان ایشان خارج شده، آرامآرام در حال تحقق است.
رهبر انقلاب در این دیدار به نکتهی بسیار دقیقی هم اشاره کردند که موضوع جلوگیری از تجزیهی یمن بود. باید بسیاری از تحلیلگران دربارهی این مسأله گفتوگوهای مختلف و متعددی داشته باشند و تبیین کنند که چه کسانی از تجزیهی یمن ضرر میکنند و چه کسانی سود میبرند. در رأس اینها در حال حاضر نظام سلطه سود خواهد برد و کمک به نقشهی آمریکاییها در قالب خاورمیانهی آمریکایی و اماراتی خواهد بود.
بنابراین امروز رزمندگان انصارالله و همهی مجاهدان استقلالخواه و کسانی که به استقلال یمن اعتقاد دارند باید به این نکته توجه کنند و رهبر انقلاب هم بسیار دقیق به این موضوع توجه نمودند.
نکتهی چهارم این است که انصارالله توانسته در ضمن موفقیتهای نظامی و سیاسی، یک نفوذ اجتماعی هم داشته باشد. در این ایامی که همزمان با جنگ نابسامانیها و فشار مضاعف و محاصرهی همهجانبه هست، ما کمترین اعتراضات را در نقاط تحت مدیریت انصارالله میبینیم. یعنی مردم کاملاً همراهی میکنند و این یعنی یک جنبش اجتماعی پشت سر حرکت بزرگ انصارالله و مدیریت آن وجود دارد. راهپیمایی قدس امسال مردم یمن بهخصوص در مناطق تحت اختیار انصارالله یعنی صنعا و شهرهای بزرگ دیگر در شمال، بیاغراق تنه میزد به راهپیماییهای شهرهای بزرگ ایران. این نشان میدهند که در زیر بمباران و با وجود محاصرهی همهجانبه، مردم چگونه از این حرکت حمایت میکنند و چگونه فرزندانشان را برای دفاع از تمامیت ارضی و استقلال کشورشان به انصارالله و ارتش ملّی یمن میسپارند.
نکتهی بعدی این که متأسفانه هیچ یک از سازمانهای بینالمللی در مورد محاصرهی همهجانبهی زمینی و دریایی و هوایی و رسانهای یمن هیچگونه حرکت واقعی انجام نداده است. هیچ حرکتی در خصوص بیماریهای واگیردار که چند سالی است در یمن شیوع پیدا کرده مثل وبا که در تمام دنیا از بین رفته است، انجام نداده است. متأسفانه سازمانهای بهداشتی بینالمللی هیچ اقدامی نکرده اند. متأسفانه در خصوص بیماریهای متعددی که پیرزنان و پیرمردان و زنان به آن دچار هستند، هیچکدامشان هیچ حرفی نمیزند. متأسفانه در مورد آوارگی شدیدی که به وجود آمده است و حدود ۱۲ میلیون نفر از خانه و کاشانهشان آواره شدهاند هیچ سازمان منطقهای و بین المللی ورود نکرده است. این نشان میدهد که نظام سلطه با همهی امکاناتش برای سرکوب انقلاب مردم یمن به کمک رژیم غاصب و وهابی سعودی آمده و حتی در بسیاری از این موارد هم به او کمک میکند.
آخرین مطلب هم در این رابطه این است که با توجه به پیشرفتهای نظامی انصارالله در استانهای شرقی عربستان و شمالی یمن، به نظر میآید هر چه بیشتر این موفقیتها به نتیجه میرسد و هر قدر که سعودیها امکانات بیشتری را برای نابودی انصارالله از آمریکاییها تهیه میکنند، اما موفقیتهای انصارالله روشنتر است و چشمانداز بسیار موفقیتآمیز و روشنی در مقابل این حرکت مردم یمن پدیدار میشود؛ دقیقاً همان طور که رهبر انقلاب سالها پیش آن را پیشبینی کرده بودند./841/