رقیبان نوظهور منبریها
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، صادق بابایی
در اواخر دهه شصت، مقالات چهارگانهای تحت عنوان "قبض و بسط تئوریک شریعت" منتشر شد و در پی آن نیز دهها نقد و نقض، تنها از سوی همین حوزهی علمیه، بر مجلات کشور روانه شد، اما آن مقالات چهارگانه و صدها مقاله و دهها کتاب همداستان با آن که جملگی خط فکری نسبتاً مشترکی را دنبال میکردند، تاثیر خودشان را بر فضای فکری جامعه متوسط ایران گذاشتند و با پمپاژ رسانهها، این تاثیر و توسعه، هر روز فزونی هم یافت. ذائقهی بدنهی نیمهمذهبی کشور، اندکاندک تغییر نمود و قاعدهها و استثنائات، رفتهرفته جایشان را به یکدیگر دادند.
حالا در پنجمین دهه از انقلاب اسلامی، میتوان دید که حوزه و روحانیت ما، بر سر اموری چانهزنی میکند که تا دیروز، از حقوق مسلّمش بهشمار میرفت. وعظ و منبر در مراسمهای مذهبی و ایفای نقش در برخی مناسک خاصِّ پیوندخورده با مذهب _مثل مراسمات عقد و ترحیم_ از جمله مصادیق بارز همان امور است که سالهای سال در سیطره روحانیون بود و از آن در مسیر نشر گفتمان خود، بهره میبردند؛ اما اکنون شرایط بهگونهی دیگریست. کم نیستند هیأتها و مراسمهایی که در همین ایام محرم و صفر _که پیش روست_ یا اصولاً منبری ندارند، یا منبری لباس شخصی دارند، یا منبریهای خاص از طیف حوزویان نواندیش دعوت میکنند و یا آنکه منبر در حاشیهی برنامهشان قرار دارد.
اینست نتیجهی حضور فعال سه دههای جریان روشنفکری نقابدار در کشور، که از دریچهی دین و بنام نواندیشی دینی وارد شده و بنیانهای اجتماعی نهادی چون نهاد روحانیت را به تزلزل کشانده است. روحانیون امروز برای آنکه حرفشان شنیده شود، باید با رقیبان قَدَری پنجهافکنی کنند. داستان امروزِ تبلیغ دین، چون سابقتر نیست که یک دهات و محله باشد و یک مُلّا! روحانیت امروز باید بر سر تریبونهای انحصاری دیروزش بجنگد؛ و الا جای شک نیست که روال کار فرداها، بسی دشوارتر از امروز خواهد شد!
ناگفته نماند که سخن بر سر کاهش محبوبیت طلاب نیست که خود عوامل متعدد دارد؛ اینجا فقط از حضور رقیب و رقیبان نوپدیدی سخن میگوییم که سنگر به سنگر پیش آمدهاند./918/ی703/س