گزارشی از نشست "گوهر دینداری و مخاطرات آن در دنیای مدرن"
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست «گوهر دینداری و مخاطرات آن در دنیای مدرن» به همت موسسه فرهنگی هنری «موعود عصر» در حوزه هنری برگزار شد. در این نشست امیرعباس علیزمانی و انشاالله رحمتی به سخنرانی پرداختند.
امیرعباس علیزمانی در ابتدا گفت: وقتی بیماری را میخواهیم علاج کنیم به طبیب آن مراجعه میکنیم. علی(ع) راجع به پیامبر (ص) میفرماید: «طبیب دوّار بطبّه قد احکم مراهمه و احمی مواسمه». پیامبر طبیبی است که بر بالین بیمار میرود. اگر فرض ما این است که جامعه ما به لحاظ دینداری شرایط درستی دارد و مسیر درستی میرویم بحث آسیب شناسی اصلاً معنا ندارد. اما وقتی خطراتی احساس میشود به فکر چاره میافتیم. بسی علتیان را ز غم باز خریدیم.
این نویسنده و استاد دانشگاه تهران افزود: گوهر دینداری در آیه «یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» بیان شده است. نور و روشنایی یعنی معنا. دین آمده به زندگی ما معنا بدهد. قرآن میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّـهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ». دین آمده به ما زندگی بدهد. پیام دین پیام زنده بودن است. زنده بودن میشود آگاهی، آزادی، عشق، امید و شادی. همه اینها در گرو رسیدن به سرچشمه معنا یعنی خداست. معرفت و عشق و ایمان به خداوند گوهر دینداری در ادیان ابراهیمی است.
امیرعباس علیزمانی سپس گفت: ظاهر بدون باطن دوام ندارد. اگر حکومت دینی، خانواده دینی، جامعه دینی و مربی دینی بتواند بذر این عشق را بکارد به تبع آن رفتارها و مناسبات عوض میشود. یکی از بزرگترین آسیبها این است که ما همواره از بیرون به سمت درون حرکت میکنیم. در حالی که هم به لحاظ فلسفی و هم روانشناختی و هم قرآنی این گونه نیست. همچنان که قرآن میفرماید: «قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَـکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ». اگر جان انسان یعنی باورها و احساسات انسان عوض شود، رفتار انسان نیز عوض میشود و این نوع عوض شدن رفتار ماندگار است. اما اگر فضایی درست کنیم که فقط ظاهر عوض شود به آسانی تغییر میکند.
وی اضافه کرد: گوهر دینداری معرفت و عشق و نوعی عوض شدن است. عاشق عوض میشود و روح تازه مییابد. پیامبران آمده اند ما را عاشق خدا کنند. مولانا میگوید: من که صلحم دائماً با این پدر/ این جهان، چون جنتستم در نظر. آیاتی که راجع به عوض کردن درون است و آیاتی که درباره عوض کردن بیرون است را مقایسه کنید. پیامبران و امامان و فیلسوفان و متفکران ما آمده اند فکر ما را عوض کنند. متأسفانه ما همواره با یک ادبیات خشک کلیشهای مسایل را بیان میکنیم که فایده ندارد.
انشاالله رحمتی در ادامه به سخنرانی پرداخت. وی گفت: ۲ نکته را غافل هستیم. یکی این که معارف خودمان را به درستی ترویج نکردیم. دیگر این که یا نمیدانیم در دنیای ما چه اتفاقی افتاده و یا خود را به ندانستن میزنیم و بعد درباره وضعیت دینداری صحبت میکنیم. ما سنت خودمان را مغفول گذاشته ایم. یا مراجعه نمیکنیم و یا اگر مراجعه میکنیم روش شناسی مشخصی برای رجوع به آن نداریم. در دنیای امروز بدون روش شناسی نمیتوان سراغ متنی رفت. تا رویکردمان مشخص نباشد از سنت هم نمیتوانیم استفاده کنیم. وقتی رویکردمان مشخص شد حالا به این میرسیم که با چه زبانی دین را بیان کنیم.
این نویسنده و استاد دانشگاه افزود: بسیاری از آن چیزهایی که در سنت ما است را زمانی فهمیدم و توانستم استفاده کنم که با آثار هانری کربن آشنا شدم. کربن کتابی دارد تحت عنوان «اسلام ایرانی» که جلد اول آن درباره تشیع دوازده امامی است. این بزرگترین دستاورد شیعه شناسی مغرب زمین است. بسیار عمیق و کاملاً همدلانه است. مسأله کربن در جلد اول این کتاب این است که گوهر دینداری چیست و چگونه میتوان دیندار بود.
وی ادامه داد: هانری کربن میگوید حدیثی مکرر نقل شده که میگوید «إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یُقِرُّ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ». امر ما سخت دشوار است و کسی نمیتواند آن را حمل کند مگر ملک مقرب، یا نبی مرسل، یا مومنی که خداوند قلب او را برای ایمان آزموده است. دشواری دینداری در زمان ائمه هم مطرح بوده است. بعد اشاره میکند به روایت امام علی (ع) که با کمیل صحبت میکند مبنی بر این که مردم ۳ گروه اند؛ عالم ربانی که خود ما هستیم. کسانی که در راه نجات قرار گرفته اند که همان مومنان ممتحن (امتحان شده) هستند و خداوند قبل شان را به ایمان آزموده است. گروه سوم هم افراد باری به هر جهت هستند.
انشاالله رحمتی سپس گفت:، اما انسان اصیل، مومنی است که در راه نجات قرار گرفته است و امر صعب مستصعب را دارد بر میدارد. کربن دارد از گوهر دینداری در روزگار ما دفاع میکند به زبانی که کسی که شیعه نیست هم برایش جذاب است و حتی اگر بخواهد به دین مسیحیت یا یهود هم پای بند باشد میفهمد دینداری یک چنین عمقی دارد. کربن تلاش میکند بگوید حقیقت مسیحیت در تشیع تبلور پیدا کرده است و با این نگاهی که به دیانت دارد راه را بر سکولار شدن میبندد.
وی در ادامه عنوان کرد: مسیحیان گفتند خدا متجسد شد و به میان بشر آمد و رنج کشید و حالا که خدا میان ما نیست و مصلوب شده، کلیسا پیکر و جسم مسیح است. پس حتی پاک شدن ما هم در کلیسا اتفاق میافتد. اما در تشیع امام خدا نیست و امام متجسد نشده بلکه متجلی شده است؛ لذا در دوران غیبت هم امام در میان ما حضور دارد. در نتیجه دینداری به یک امر عرفی و سکولار تبدیل نمیشود و تشیع در معرض اراده معطوف به قدرت نیچهای قرار نمیگیرد. نباید توان دین را در حد قابلیتهای خودمان تعریف کنیم. باید بدانیم در دوران مدرن بر دین چه رفته است و چه تصوری از دین پیدا شده است. آن چیزی که همه از آن غافلیم این است که در دنیای ما چه اتفاقاتی در حوزه دین شناسی افتاده است.
امیرعباس علیزمانی سپس گفت: بحث گوهر دینداری را اولین بار هگل جوان مطرح کرد. دین را به کشتی تشبیه میکند که وقتی با امواج مدرنیته و عقلانیت جدید برخورد میکند مانند هر کشتی که وقتی در معرض غرق شدن قرار میگیرد باید چیزهایی را از آن کم کنند و در داخل دریا بریزند، آن امری که تا آخر سعی میکنند آن را حفظ کنند و اساساً سفر به خاطر آن بوده میشود گوهر دین. شهید مطهری میفرمودند دین مانند چشمهای است که در طول تاریخ راه میافتد و جریانهایی مثل سقیفه، امویان، عباسیان و ... قرار میگیرد تا امروز و این آب تا امروز که میآید چیزهایی به ان اضافه میشود و طعم و رنگ او عوض میشود. گاهی چیزهایی به دین اضافه میشود که دین به نقیض خودش تبدیل میشود.
وی خاطرنشان کرد: باید مراقب باشیم بلای مسیحیت سر ما نیاید. اگر دین را دوست داریم و دین عشق ماست. به نظر من مسیحیت الان دیگر وجود ندارد و نظام سرمایه داری مسیحیت را نابوده کرده است. شده است یک دین حداقلی درونی و شخصی و بی رنگ که به گوشهای افتاده است و افراد میگویند چرا به سراغ دین برویم؟ به جای دین با مدیتیشن و ... نیازمان را برطرف میکنیم.
امیرعباس علیزمانی افزود: مخاطرات نظری و عملی درباره دین داریم. مخاطرات نظری، الحاد فلسفی، زیست شناختی، علمی، فیزیکی و ... است. کتابهای زیادی برای ترویج این الحاد نوشته میشود و ترجمه هم میشود و متأسفانه ما در این باره خیلی اندک کار کرده ایم. بزرگترین مخاطره عملی هم شکست تجربه حکومت دینی است. آن آرمان و حکومتی را که موتور حرکت این انقلاب بوده و آخرین سنگری است که غرب میخواهد آن را فتح کند، اگر به هر دلیلی روح یا جسم آن را فتح کند یا حتی به لحاظ معرفتی فتح کند، ما هم به همان سرنوشت مسیحیت در غرب مواجه میشویم.
وی همچنین عنوان کرد: باید بتوانیم از این شرایط سخت عبور کنیم و بتوانیم گوهر دین را حفظ کنیم که الان با گوهر انقلاب و گوهر ایران گره خورده است و آن را ارائه دهیم آن گاه دین ماندگار خواهد بود؛ و الا مدرنیته با بی رحمی تمام این سنگرها را فتح میکند. اسلام شیعی و ایرانی آخرین سنگر است که به هر قیمتی میخواهند آن را در هم بشکنند. جنگی در حال انجام است که جنگ اندیشه، تفکر و اراده است.
انشاالله رحمتی در ادامه گفت: دین به لحاظ نظری اعتقاد به جهانِ غیب و غیبِ جهان است که مرحوم خرمشاهی این تعیبر را بیان میکنند. اعتقاد دینی برای ما مسلمانان اعتقاد به خدا به تنهایی نیست. ما به ملائکه و بهشت و دوزخ هم اعتقاد داریم. خیلی از دینداریهای جدید فقط اعتقاد به خدا را مدنظر دارند. ائمه و پیامبران بخشی از این عالم هستند. امام غایب که ما به او اعتقاد داریم بخشی از جهان ما است. جنبه عملی هم این است که باید طوری عمل کنیم که گویی جهان ما چنین جهانی است.
وی افزود: برخی میگویند مگر دین چیزی غیر از اخلاق است؟ من خیلی به اخلاق علاقه مندم و برایم عزیز است و چند اثر درباره فلسفه اخلاق دارم، اما صافی اخلاق خیلی صافی گشادی است. بسیاری از مسایل را نمیشود با اخلاق تبیین کرد. کسی که دین را به اخلاق تنزل میدهد برایش فقط حق الناس اهمیت دارد. اما حق الله و حق النفس هم اهمیت دارد. یعنی وظایف ما نسبت به خدا و خودمان؛ بنابراین مفهوم گناه در دین خیلی اهمیت دارد.
انشاالله رحمتی سپس اظهار داشت: یک قبح دینی داریم و یک قبح اخلاقی. قبح دینی همان گناه است. با این نگاه خیلی از اعمالی که طی آن خود افراد راضی هستند میبینیم که به لحاظ دینی خیلی زشت هستند. وقتی به غیب جهان و جهان غیب اعتقاد داریم گناه برایمان اهمیت دارد. انسان امروز احساس گناه ندارد. چون فقط به حق الناس اهمیت میدهد. ما فقط قرار نیست همین دنیا را بسازیم. ما میخواهیم شایسته جهان دیگر شویم پس حق الله را هم باید رعایت کنیم.
وی خاطرنشان کرد: توحید یعنی ایمان شایسته به خدا. قرآن میفرماید: «إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ». بالاترین ظلم شرک است. همه بزرگان ما هشدار داده اند که گفتن لا اله الا الله کافی نیست. بت پرست شرک جلی دارد، اما کسی که ظاهراً مسلمان است ممکن است به شرک خفی دچار باشد. پیامبر (ص) میفرمایند: حرکت آرام شرک در میان امت من از حرکت مورچهای سیاه در سنگ سیاهی در شب تاریک پنهانتر است.
انشاالله رحمتی ادامه داد: وقتی وارد دنیای جدید میشویم دینداری به شدت دچار هجمه میشود و باید برای آن راه حل پیدا کنیم. آن دینداری که باید آن را حفظ کنیم دین وحیانی است که آن را از عقل نیاموخته ایم. انسان مدرن به تعبیر کانت دین را در محدوده عقل تنها به کار میبرد که خیلی متفاوت است با دینی که ما از پیامبران آموخته ایم. چیزی که فراموش شده و باید آن را یادآور شویم صرفاً فراموشی خدا نیست بلکه فراموشی انبیا هم است. امروز راجع به خدا زیاد کتاب نوشته میشود. اما فیلسوفان موحد از دین فقط خدا را میشناسند و وحی و نبوت که ما را به غیب جهان و جهان غیب مرتبط میکند به کلی به فراموشی سپرده شده است. خطری که دینداری را تهدید میکند فقط الحاد نیست بلکه دئیسم به معنی خداباوری عقلی و طبیعی هم امروز خطری است که باید به آن توجه کنیم.
امیرعباس علیزمانی در ادامه عنوان کرد: شهید مطهری میگوید خورشید دین هرگز غروب نمیکند. جملهای از ویل دورانت میگوید که چرا هر چه دین را میزنیم نابود نمیشود؟ مطهری در پاسخ میگوید، چون دین با نیازهای اساسی انسان گره خورده است. یکی از نیازهای بنیادین ما این است که ما میخواهیم داستان جهان را بفهمیم و تبیین کنیم و به یک تکیه گاه معنایی احتیاج داریم. در این جهان و زندگی متلاطم و دارای فراز و فرود نیاز به معنای این تلاطمها داریم. بعد میگوید دین اگر میخواهد ماندگار باشد در درجه اول باید حق باشد و افسانه نباشد. باید ریشه در حقیقت داشته باشد. دوم این که کسی که با دین مواجه میشود باید این حقانیت را تبیین کند؛ لذا اولین کاری که پیامبران میکنند دعوت به نوعی برهان است. «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ». یکی از کارهایی که در حکومت دینی باید اتفاق بیفتد این است که کسانی که شکاک هستند هم بتوانند پاسخی دریافت کنند.
وی افزود: سومین ویژگی کارآمدی است یعنی باید در راستای نیازهای وجودی ما باشد. به تعبیر قرآن نسخه شفا باشد. «مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ». خواستها امور آنی هستند، اما نیازها ماندگار و بنیادین هستند. دین حقی است برای عمل، پرواز، رهایی و شفا نه یک کلاس فلسفی. نگاه طبیبانه به دین یعنی این که دین کدام دردها را دوا میکند که البته پرداختن به آن از حوصله این جلسه خارج است، اما دنیای امروز به این مسأله احتیاج دارد.
امیرعباس علیزمانی در ادامه عنوان کرد: حداقل ۴ نیاز بنیادین مطرح است. یکی ترس از مرگ و جهان پس از مرگ. دوم نیاز به معنا و مشکل پوچی و نیهیلیسم. صرفاً با فلسفه و هنر و ادبیات از پوچی نمیتوان رها شد. سوم رهایی از تنهایی به معنای عمیق آن که همان نیاز به عشق است. عرفای ما به زیبایی خدا را به عنوان معشوق مطرح کردند و اگر ما میخواهیم به عشق برسیم باید دستان سرد ما در دستان گرم خداوند قرار بگیرد. چهارمین نیاز بنیادین نیز اضطراب وجودی ماست.
انشاالله رحمتی سپس گفت: مشکل اصلی دنیای امروز با خدا نیست با نبوت و وحی است. جان هیک که به ایران هم آمده بود یک کشیش و یک فیلسوف موحد و تأثیرگذار است. اما کتابی دارد به نام «اسطوره خدای متجسد» که مسایلی که درباره عیسی (ع) و همچنین سایر پیامبران گفته میشود را اسطوره میداند. برخی کتاب مقدس را این گونه میخوانند و حتی این نگاه به قرآن و نگاه ما به قرآن هم تسری پیدا میکند. توجه کنیم این که قرآن میگوید احسن القصص به خاطر حقیقت است. اگر این داستانها را اسطوره بدانیم یک نگاه حداقلی به دین پیدا خواهیم کرد.
وی افزود: چرا به مثنوی مولانا قرآن فارسی میگوییم؟ چون هیچ بیانی بهتر از مولانا برای ایجاد جاذبه برای افراد فراتر از جامعه دینی پیدا نمیکنید. مولانا حدود ۱۵ الی ۲۰ بیت درباره عاشورا سخن گفته است. در بیان دینی توجه داشته باشیم که همیشه بهترین راه حل سادهترین راه حل نیست و باید به راههای کارآمدتر فکر کنیم.
امیرعباس علیزمانی سپس اظهار داشت: ماجرای امام حسین(ع) و عشق به اباعبدالله مانند یک موتور حرکت است و هیچ گاه سرد نمیشود. اما درباره این که چرا برخی مخاطرات برای دین شکل گرفته باید بگویم سید جعفر شهیدی در پاسخ به این که چرا بعد از پیامبر آن اتفاقات افتاد گفته اند بعد از فتوحات مسلمانان، به دست آوردن طلا و نقره و مال و غنائم موجب انحراف آنها شد. معلوم نیست هر کدام از ما اگر در چنین موقعیتی قرار بگیریم چه میکنیم. باید به طور سیستماتیک مسایل مان را حل کنیم. ما از ابتدا بنای مان بر اعتماد به افراد بوده است در صورتی که امروز همه کم کم داریم به این نتیجه میرسیم که ساختارهای مختلف ما باید عادلانه باشد.
وی ادامه داد: امتحان همیشه وجود دارد و این میدان مرد میخواهد. پاکی به انسان شکوه میدهد و ناپاکی با خود خواری به همراه میآورد. انقلاب اسلامی مسیر حق خود را دارد طی میکند، اما افرادی هستند که امتحان بدی داده اند. باید این را به درستی توضیح میدادیم که ایمان مردم بسته به افراد نباشد. امیرالمومنین هم فرموده اند که اشخاص را باید با حق بسنجیم. حریم تقدس و نقدناپذیری برای افراد درست کرده ایم که اشتباه است. نفاق و ریا و تظاهر به دینداری و این که هر کس بیشتر تظاهر میکند فکر کنیم خودیتر است اشتباه است. خودی آن کسی است که عملش پاکتر است و کارش را سالم انجام میدهد.
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده، خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش، گفت بیدار شوای ره رو خواب آلوده
شست و شویی کن و آن گه به خرابات خرام، تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده
به هوای لب شیرین پسران چند کنی، جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده
به طهارت گذران منزل پیری و مکن، خلعت شیب چو تشریف شباب آلوده
پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به درآی، که صفایی ندهد آب تراب آلوده
امیرعباس علیزمانی همچنین گفت: در زمان جنگ فرق سرباز و فرمانده لشگر را نمیفهمیدیم. امروز هم این گونه افراد هستند. جنبههای مثبت و شکوه و عظمت امروز زیاد وجود دارد. ما به زیبایی نتوانسته ایم از ارزشهای انقلاب دفاع کنیم. دینداری را باید مقداری وسیعتر بگیریم و با نسل جدید باید گفتگو کنیم. میدان امروز خیلی سنگینتر و خطرناکتر از زمان شهید مطهری و شهید بهشتی است و جوان امروز بیشتر مورد هجوم است. در دوران آخرالزمان هستیم و ایمان در این شرایط کار سخت و دشواری است. اما مسئولیت داریم که این کار دشوار را انجام دهیم.
وی در پایان گفت: سیستم باید زیبا، عادلانه و جذاب طراحی شود. دینداری مانند سلامت روح است و هر چه ویروسها در جامعه کمتر باشند سلامت آن جامعه بیشتر است و باید در این راستا تلاش کنیم. به هیچ وجه نا امید نیستم و پتانسیل زیادی در ایران و در جوانهای ما میبینم. این که رهبری این همه بر کار جهادی تأکید میکنند بخشی از این کار جهادی در حوزه فرهنگ باید انجام گیرد. مطمئن هستم که از این شرایط عبور خواهیم کرد. خوش بود گر محک تجربه آید به میان/ تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. روسفیدان تاریخ را میسازند و محفل امروز ما نمادی از این جریان است.
این مراسم در ادامه با پرسش و پاسخ همراه بود.
یادآور میشود در این برنامه ویژه نامه ماه محرم «مجله موعود» و جدیدترین شماره مجله عربی «الصراط» نیز رونمایی شد./918/د101/س