سردرگمی هویتی؛ ریشه مشکلات زن ایرانی
به گزارش خبرگزاری رسا، با توجه به ظهور مدرنیته بسیاری از آداب و رسوم و فرهنگهای سنتی ایران زمین رنگ و بوی کهنگی گرفت؛ از سوی دیگر ورود به این فضای جدید نیاز به طراحی ساختار و افکار جدید داشت که بتواند این پیوند را به خوبی برقرار کند تا در این مسیر فرهنگ گرفتار مشکلات نشود.
مدرنیته نتوانست ساختارهای سنتی را به گونهای بازسازی کند که هویت زن ایرانی بماند و در نتیجه در این دو دستگی نوین هویتها و شاخصهای زنان تغییر کرد؛ این امر گاهی اوقات به نفع جامعه زنان نیست. در این راستا و در مسیر آشنائی بیشتر با وضعیت زنان در دوران معاصر پای سخنان فاطمه قاسمپور، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده نشسته ایم تا از دریچه نگاه ایشان در پیرامون این مسأله بیشتر بیاموزیم.
در شرایط فعلی وضعیت زنان جامعه را چطور ارزیابی میفرمایید؟
در یک نگاه کلان، وضعیت زنان در جامعه مطلوب نیست. از یک طرف ما با آسیبهای جدی در حوزه خانواده و زنان مواجهایم و نرخ آسیبهای حوزه زنان رو به افزایش است و این موجب نگرانیهای جدی شده است و از طرف دیگر تغییرات اجتماعی موجب شده که زنان نسبت به وضعیت فعلی شان رضایت نداشته باشند و صرفا نقشهای خانوادگی ایشان را اقناع نکند و همین مساله موجب شده است که با طیفی از مسائل و آسیب های مواجه باشیم. در واقع تغییرات اجتماعی سبب سردرگمی جامعه زنان شده است.
هنجارهای اجتماعی چگونه دچار تغییر شده است؟
هنجارهای اجتماعی ثمره تغییرات دیگری است و این تغییرات در سطوح دیگری اتفاق افتاده است. در واقع هر چه جامعه مدرنتر شده است خواست و نیاز جامعه زنان نیز تغییر کرده است و این تغییر خواست زنان، موجب ایجاد مطالباتی توسط ایشان میشود؛ ممکن است همه این مطالبات مطالبات واقعی نباشد، اما به هر جهت زنان احساس نیاز به این مطالبات و خواستهها دارند و آن را پیگیری میکنند.
آیا زنان جامعه ما نسبت به مطالبه اصلی خود مطلع هستند؟ یا با وجود اینکه دورنمای واقعی از فمینیسم ندارند میخواهند با یک شعار فمینیستی به سمت آزادی حرکت کنند؟
سردرگمی هویتی وضعیت امروز زن ایرانی را رقم میزند چراکه زنان امروز یکسری تعلقات محیطی، عرفی و در عین حال پایبندی به خانواده و نقشهای خود دارند و از طرفی دیگر هم یکسری مطالبات جدید برای ایشان شکل گرفته است و در بسیاری از موارد نمیتوانند بین شرایط جدید و تعلقات و هنجارهای خود موازنه برقرار کنند و برخی از مطالبات هم واقعی نیستند همین امر موجب شده است که زنان دچار سردگمی شوند.
به نظر شما تحصیل و اشتغال و ازدواج برای زنان قابل جمع هستند؟
حتما قابل جمع است و به نظر بنده این وظیفه دولتها است که این کار را انجام دهند؛ نقشهای خانوادگی برای زنان نه تنها در کشور ما بلکه در سایر کشورها مسأله است. در کشور ما نیاز است که از سوی حاکمیت تسهیلات تحصیلی و اشتغال بانوان فراهم شود چراکه بسیاری از بانوان در عین اینکه به ازدواج و نقشهای خانوادگی علاقه دارند، اما نگران وضعیت تحصیلی و اشتغالی خود هستند. بنابراین نیازمند اعمال سیاستهایی از سوی دولتها برای موازنه بین نقشهای مختلف زنان در عرصههای مختلف خانوادگی و اجتماعی هستیم.
الگوی زن ایده آل که بتواند خود و خانواده و فرزندان را در مسیر پیشرفت قرار دهد چگونه است؟
به نظر میرسد، ارائه یک الگو، راهبرد دقیقی نیست. امروزه آنچه به عنوان الگوی زنان ارائه میشود ابر زنی است که همه نقشهایش را به نحو احسن انجام دهند. ولی در واقع باید هم برای زنان امکان زندگی خانوادگی به وجود آید و بتوانند نقش مادری را ایفاء کنند و هم امکان به ظهور رسیدن استعدادهای زنان در راستای رسیدن به کمال فراهم باشد؛ باید مسیر حرکت زن در جهت تحقق اهداف خلقت و انسانیت فراهم شود که هر زنی برای این مسیرها شیوه خاص را میتواند انتخاب کند. در کنار این مباحث باید کرامت و شخصیت زن در تمام این حوزهها لحاظ گردد.
در واقع هر کسی میتواند قهرمان زندگی خودش باشد؛ زنی که بتواند نقش اجتماعی و مادری و همسری را با هم داشته باشد لزوما زن موفقی نیست. زن موفق یک زن کارآفرین یا پزشک نیست در واقع زن موفق میتواند مادری باشد که فرزند اوتیستیک دارد و به بهترین شکل به دنبال درمان و نقش آفرینی در این عرصه است چراکه هر کسی میتواند به اقتضای زندگی خودش نقش آفرینی کند؛ این درحالی است که ما معمولا زن تراز را زنی معرفی میکنیم که در همه عرصهها نقش آفرینی درجه یک دارد که این امر اشتباه است زیرا میتوان تنوعی از این مدلها را ارائه داد که افراد بر اساس سبک زندگی خود، از الگوهای موجود بتوانند انتخابگری کنند.
به نظر شما در این چهار دهه پس از انقلاب اسلامی تفکرات کهنه و سنتی مردان ایرانی بازسازی شده است؟
در واقع تغییرات بسیاری در این راستا حاصل شده است. در این میان نقش جریان دینی خیلی موثر بوده است. سخنان رهبر معظم انقلاب در این مسیر راهگشا بوده است و در جامعه امروز مردان بسیاری هستند که به نقش آفرینی زنان کمک میکنند هر چند نیاز به تغییرات اجتماعی بیشتری هست.
کاهش ازدواج به دلیل گریز بانوان است یا مردان؟
کاهش ازدواج مسأله مردانهای است چراکه بیشتر بانوان تمایل به ازدواج دارند و دلیل عدم ازدواج آنها خودخواسته نیست، اما مردان دلیل بسیاری برای این امر دارند که از جمله این عوامل میتوان به مسائل اقتصادی اشاره کرد و در کنار این مشکل، امکانهای جایگزین ازدواج است که متاسفانه باعث شده مردان تمایل کمتری به ازدواج داشته باشند./829/د101/س
منبع: فقه حکومتی وسائل