سلبریتیها؛ سیاسیترین آدمها
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، حامد صائب نژاد
پیامبر اکرم(ص) در مهم ترین توصیه تاریخی و سرنوشت ساز جهان اسلام همه مومنین و غیرمومنین را جمع کردند تا مهمترین پیام عالم را مخابره کنند. پیامی که خدای جهانیان آن را تمام رسالت پیامبر اعلام کرد. چرا این پیام این همه با ارزش بود؟ با چه دیدگاهی پیام آخر پیامبر(ص)، این همه کلیدی و راهگشا بود؟ چرا پیامبر(ص)، همهی همراهان یک سفر سراسر معنوی را برای بیان یک سخن کاملا سیاسی و اجتماعی متوقف کرد؟
امروز سالها از آن اتفاق میگذرد. دنیا به سمت و سویی حرکت میکند که بیشتر آدمهایش طبل منفعت خود را میکوبند؛ میخوابند، میخورند و تفریح میکنند و تا می توانند از دیگران ایراد میگیرند.
در این دنیای پر زرق و برق، یک روز را که میخواهی به شب برسانی میبینی، جوانی در یک مستطیل سبز وقتی توپش را وارد دروازهای میکند به جای شادیهای مرسوم بعد از گل، پیراهنش را بالا میزند و شعاری را به دنیا مخابره میکند که سالها قبل پیامبر (ص) اسلام مردم را به این پیام امر کرد.
پیام این جوان آن چنان خیلیها را لرزاند که تمام تلاششان را کردند، تا آن را به حاشیه ببرند. اولین و برجستهترین سرکوبی که به پیام جوان وارد کردند؛ انگ کار سیاسی در دل تفرحیترین و سرگرم کنندهترین بازی دنیا بود.
در این میان باز یک پرسش با چند مثال نقض کننده ذهن را به خود درگیر می کند: چگونه میشود که ورزش را غیر سیاسی میدانند و کار ترابی را به دور از قوانین ورزشی، اما سلام نظامی ترکها، توهین به سرود ملی کشوری در ورزشگاه، منزوی کردن تیمی به خاطر منافع کشورهای صاحب قدرت، دختر آبی و قرمز و بنفش را که علنا در مستطیل سبز اتفاق میافتد، حرکت بزرگ فرهنگی میخوانند.
برخی ها میگویند؛ اصلا چه معنا دارد که سلبریتیهای مملکت را آلوده به بازیهای سیاسی کنیم. نمیدانم بزرگان برخی جناح های سیاسی چرا اینقدر فراموش کارند؛ یا مردم را خوابآلوده فرض میکنند؛ آن سلبریتیای که در تبلیغات انتخاباتی کاندیدایی رسما وارد عرصه ی تبلیغات شده و خودش را تکانها میداد حتما برای شادی دل مردم بوده است یا آن خواننده معروفی که برای رییس جمهوری آهنگ میخواند تا دور و بر آن رییس جمهور را شلوغ کند حتما برای دورکردن مردم از افسردگی بوده است.
همه کارهای سیاسی قبل از این جوان تنها برای منفعت شخصی بود و مشکلی نداشت؛ اما کار این جوان که اطاعت از رهبر را عامل موفقیت میداند، شده سیاسی و حزبی و مشکل دارد. شاید به خاطر اینکه دل دشمن را خالی میکند، شاید این کار روند نقشههای ضد اسلامهای داخلی و خارجی را مختل میکند، شاید دل بعضی ریش سفیدهای لیبرال را میلرزاند.
خوب است شبه دوستانی که تمام نگاهشان به دلِ غربی هاست که نکند از دست ما رنجیده شود این دیالوگ فیلم یتیمخانه ایران را به یاد بیاورند: حق مردمی که پشت رهبرانشان را خالی میکنند همین است که در فلاکت و فقر و بیماری زندگی کنند و بمیرند.
اکنون مهدی ترابی بازیکن پرسپولیس تهران حرفی را بر پیراهنش مینویسد که در پیروی از فرمان رسول خداست؛ "تنها راه نجات کشور: اطاعت از رهبری."
اتفاقا سیاسی بودن خوب است به همان اندازه اعتقادی بودن هم خوب است؛ اما دست نشانده بودن جنایت است و پیروی از حرف بیگانگانی که روزی سگشان در خاک مان بر کارگر ایرانی ترجیح داشت، نشانه کوته فکری است نه روشنفکری./918/ی703/س