۲۴ آذر ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۰
کد خبر: ۶۳۰۶۱۳

جزیره سرگردانی

جزیره سرگردانی
از یکی، دو هفته پیش که خبر سفر حسن روحانی به ژاپن رسانه‌ای شد، تحلیل‌های مختلفی درمورد این سفر، دستور کار آن و نتایج احتمالی در رسانه‌ها منتشر شد.

به گزارش خبرگزاري رسا، از یکی، دو هفته پیش که خبر سفر حسن روحانی به ژاپن رسانه‌ای شد، تحلیل‌های مختلفی درمورد این سفر، دستور کار آن و نتایج احتمالی در رسانه‌ها منتشر شد. اخباری که غالبا از میانجیگری دوباره آبه خبر می‌دادند. برخی مدعی توافقات عجیب و غریبی شدند و گفتند که 20 میلیارد دلار از دارایی‌های ایران در ژاپن قرار است آزاد شود و برخی دیگر ارقامی مانند 1.5 میلیارد دلار را مطرح کردند. خلاصه هرچه هست رسانه‌های نزدیک به دولت دوباره آرایش فضاسازی برای مذاکره گرفته‌اند و تلاش می‌کنند در این چند روزی که تا سفر 29 آذر روحانی به شرق‌آسیا باقی مانده، از این سفر، فتح‌الفتوح بسازند. درباره این سفر و کم‌و‌کیف فعالیت رسانه‌ای نزدیکان دولت با سید‌یاسر جبرائیلی، پژوهشگر مسائل سیاسی به گفت‌وگو نشستیم. آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگو است.

جزئیاتی درباره سفر آقای روحانی به ژاپن از سوی برخی رسانه‌ها منتشر شده است. تحلیل شما از وضعیت کنونی، این سفر و مذاکرات احتمالی در جریان آن چیست؟

یکی از رسانه‌های آمریکایی اخباری را درمورد مذاکرات گذشته تیم ایرانی و برخی واسطه‌ها برای آغاز گفت‌وگو بین ایران و آمریکا منتشر کرده است. در این خبر آمده که ماه سپتامبر گذشته روحانی و ترامپ در آستانه توافق بودند که به مدت و مقدار معین، اروپا از طرف چین و هند از ایران نفت بخرد. پول در اروپا باشد و از طریق سازوکارهایی مانند اینستکس امکان برخی خریدهای محدود برای ایران فراهم شود. منتها این رسانه توضیح می‌دهد سر مقدار و مدت این فرآیند اختلاف بوده است. ترامپ گفته برای مدت 6 ماه و هر روز به میزان یک میلیون بشکه نفت ولی تیم ایرانی بر یک سال و هر روز 5/1 میلیون بشکه تاکید کرده است. در توضیحات تکمیلی هم آمده است که بعد از این اختلاف، نهایتا مباحثاتی صورت می‌گیرد و این مساله هم حل‌و‌فصل می‌شود، اما در آخر بر سر یک مساله توافق صورت نمی‌گیرد. آن مساله هم این بوده که تیم ایرانی گفته ابتدا باید از سوی آمریکا حصول این توافق و اجرای آن اعلام و گفته شود که این مجوزها صادر خواهد شد، بعد دیدار انجام و عکس یادگاری میان روسای‌جمهور گرفته شود، اما رئیس‌جمهور آمریکا نظر متفاوتی داشته و تاکید کرده است ابتدا دیدار انجام شود و در حین آن اعطای مجوزها را اعلام خواهم کرد. از این ‌رو مذاکرات ابتدایی به نتیجه نمی‌رسند. خب این خبر منتشر شده ولی تاکنون توسط مقامات دولتی توضیح یا تکذیبی درباره آن ارائه نشده است.

 انتشار این خبر به چه معناست؟ آیا یک فضاسازی است؟ خب این چند روز در داخل هم چنین اخباری منتشر شده است. مانند همین ارقام 20 میلیارد که دیروز روزنامه دولتی ایران به نقل از یک رسانه خارجی منتشر کرد و گفت قرار است این میزان از دارایی‌های بلوکه شده ایران در ژاپن آزاد شود.

بله، مقصودم این است که یک فضاسازی کاذب با اعداد و ارقام مخدوش در حال انجام است، چنانکه رسانه‌های نزدیک به دولت دوباره همان مسیر برجام را طی می‌کنند و با رویا‌پردازی در تلاشند از این سفر و شاید فرآیند مذاکراتی جدید، برای مردم پیروزی بزرگ بسازند. از طرفی چند اظهارنظر و اتفاق روزهای اخیر رخ داده که همگی قرینه‌های قابل تاملی هستند که می‌گویند انجام مذاکرات غیرقابل اعتمادی با کم‌وکیف مشابه، در سفر روحانی به ژاپن نامحتمل نخواهد بود.  قرینه اول این است که روحانی اخیرا دوباره تاکید کرده است دولت تلاش می‌کند از طریق مذاکره تحریم‌ها را لغو کند و با کشورهای مختلف در حال مذاکره است. قرینه بعدی سکوت مرموز دولت در برابر این خبرهاست که سفر به ژاپن را مرتبط با مذاکره و توافق عنوان می‌کنند. قرینه سوم تلاش برای میانجیگری آبه شینزو برای توافق و هماهنگی با آمریکا برای دعوت از روحانی است که رسانه‌ها منتشر کردند و توضیح دادند یک هماهنگی میان نخست‌وزیر ژاپن و رئیس‌جمهور آمریکا شکل گرفته و حتی در رسانه‌ها پر شد که چراغ سبز آمریکا برای میانجیگری است.  شاهد دیگر مبنی‌بر اینکه یک‌سری مذاکرات پنهانی در جریان است، اظهارات چندی پیش برایان هوک درباره توافق با اروپایی‌ها درخصوص اینستکس است. قرینه پنجم پیوستن 6 کشور اروپایی به اینستکس است که این همه سروصدا درباره آن شد و نهایتا اینکه آمریکا یک‌سری مقرراتی را برای انجام مبادله با اینستکس عنوان کرد.  

اما مساله این است که آیا چنین توافقی به نفع کشور است؟  پاسخ این است که استدلال‌های قابل اعتنایی وجود دارد مبنی‌بر اینکه این مدل مذاکره که جزئیات احتمالی آن منتشر شده به ‌هیچ ‌عنوان تامین‌کننده منافع کشور نخواهد بود و البته خسارت‌های سنگینی هم به دنبال خواهد داشت.  اولین خسارت چنین توافقی این است که محدود و موقت است، یعنی همان مساله‌ای که بارها گفته شده مبنی‌بر اینکه اقتصاد را نسبت به تحریم نباید شرطی کرد چون ممکن است دوباره آمریکایی‌ها همین کاری که در 18 اردیبهشت 97 کردند را تکرار کنند. دقت کنیم که بعد از این همه تلاطم، امروز اقتصاد ما به ثبات نسبی رسیده و قیمت ارز با تلاطمات بزرگ به میزان کمی جابه‌جا می‌شود، خب اگر دوباره یک شوک و بی‌ثباتی به اقتصاد وارد کنند و ما معطل یک توافق نهایی باشیم برای یک بازه طولانی‌تر دوباره اقتصاد کشور دچار تلاطم و تعلیق خواهد شد و دوباره نوسانات سنگین را شاهد خواهیم بود.  دومین خسارت این است که چنین توافقی اصلا جبران‌کننده هزینه‌های بالای خروج آمریکا از برجام نیست. یعنی این توافق به‌هیچ‌وجه به معنی بازگشت آمریکا به برجام یا هم‌عرض آن نخواهد بود. اساسا جبران‌کننده عدم اجرای تعهدات اروپا هم نیست و حتی خسارت عدم اجرای آن در آینده را هم برآورده نخواهد کرد.

 مساله سوم این است که با این مفروضات ما در بهترین حالت میزانی از نفت را می‌فروشیم، اما قرار نیست خرید کالاهایی که تحریم آنها در برجام برداشته شده بود یا قرار بود برداشته شود، امکان‌پذیر باشد.  مساله چهارم عدم دسترسی به پول نقد برای کشور است به این معنا که قرار نیست مسائل بانکی ما که جزء اصلی برجام بود، حل شود. ایجاد یک کانال چه از طریق سوئیس، چه ژاپن و چه اینستکس، به‌هیچ‌عنوان امکان دسترسی آزاد به دارایی‌های ایران را فراهم نخواهد کرد. امکان برداشت آزاد از پول فروش نفت در برجام آمده بود و فقدان آن نمی‌تواند متضمن یک توافق خوب باشد. از این‌رو تاکید می‌کنم ما‌به‌ازای آن هیچ یک از کالاهای تحریمی همانند هواپیما، قطعات آن، خودرو و... و مسائلی که آمریکا اخیرا تحریم کرده، حتی حوزه ساخت‌وساز ایران را نمی‌توانیم خریداری کنیم. از این‌رو بنده تردید ندارم در ازای این آبنبات پلاستیکی که طمع هم ندارد، شیرینی هم ندارد و پلاستیک مطلق است، چیزی دست ایران را بگیرد.

مساله پنجم انحصار استفاده از این کانال‌ها به غذا و دارو است، چنانکه قبلا ذکر کرده بودیم چنین انحصاری قبل از رفع احتیاجات ایران، رفع‌کننده نیاز بازارهای اروپایی و آمریکایی به مشتری است. حتی اروپایی‌ها روی سود صادرات مجدد اقلام کشاورزی به ایران هم حساب کرده‌اند.  مساله ششم عدم وجود تضمین برای اجرای هر توافقی با آمریکاست، همان‌طور این ایراد درمورد برجام و شخص باراک اوباما و دولت او هم صدق می‌کرد و بارها از سوی مقامات دولت ایران مورد انتقاد قرار گرفت.

 مساله هفتم این است که به اذعان بسیاری از مجامع اقتصادی داخلی و خارجی، اثر تحریم در حال تخلیه شدن است. چند وقت پیش صندوق بین‌المللی پول اعلام کرد اثر تحریم از اقتصاد ایران تخلیه می‌شود و به‌نظر می‌رسد تلاش‌ها برای مذاکره جلوگیری از تخلیه نهایی این اثر است.

وقتی این اثر در‌حال تخلیه شدن است، چرا باید دوباره وارد فضایی شویم که بی‌ثبات‌کننده است و ثباتی را که با زحمات برخی مقامات و زحمات برخی نهادها ازجمله بانک مرکزی در این دوره‌ها ایجاد شده، از بین ببریم. به‌نظرم چنین توافقی ضربه‌ای سهمگین بر پیکره اقتصاد ما وارد خواهد آورد.  مساله هشتم این است که در داخل، دولت در واکنش به همه بدعهدی‌های آمریکا و اروپا، از تعهدات برجامی مختصر عقب‌نشینی انجام داده و حالا آمریکا به دنبال این است که ایران از این مساله هم دست بردارد و دوباره تعهدات برجامی خود را تمام و کمال اجرا کند، در‌حالی‌که چهار طرف آن این توافق را اصلا اجرا نمی‌کنند.

آیا این اقدامات با شرایط داخلی هم می‌تواند ارتباط داشته باشد؟

 من نگران هستم که قصه بنزین و نزدیک بودن به انتخابات اسفند‌ماه با این تلاش‌ها بی‌ارتباط نباشد. یعنی آن مدیریت فاجعه‌آمیز افزایش نرخ بنزین با اینکه تمام نهادهای امنیتی نسبتا به اجرای بد آن هشدار داده بودند، زمینه‌ساز این فرآیند جدید بوده باشد. دقت کنید جریان حامی چنین مذاکراتی در داخل، سابقه بهره‌برداری سیاسی از ابزار مذاکره را دارد. آنها قبلا نیز از ابزار مذاکره خارجی برای پیروزی در انتخابات داخلی استفاده کرده‌اند و همین امر هم انسان را نگران می‌کند که هدف از وارد کردن چنین خسارتی به کشور پیروزی در انتخابات مجلس باشد.

من نگران هستم چون انتحار از طرف کسی که همه سرمایه اجتماعی خود را باخته است، چیز بعیدی نیست.  کارشناسان بارها و بارها گفته‌اند اگر بناست مذاکره‌ای انجام شود، آمریکا باید به برجام کامل برگردد و در جمع کشورهای 1+5 مذاکره شود. آن ‌هم مذاکره درباره خود برجام و اجرای آن باشد، نه اینکه مطالبات جدید روی میز ما بگذارند و بخواهند جلوی حضور ایران در منطقه را بگیرند یا بخواهند برنامه موشکی ما را مطرح کنند. مذاکره باید درباره اجرای توافق قبلی باشد. هرگونه اقدام و توافقی خارج از این چارچوب‌ها یک اقدام خلاف امنیت ملی کشور است.

 نکته آخر اما مساله مهمی است که یک ‌بار در سفر نیویورک تجربه شده و تیم ایرانی با هوشیاری از آن گذشته است. ماجرا این است که آمریکایی‌ها مخصوصا در دوران ترامپ با استفاده از ترفندهایی، به‌شدت به دنبال غافلگیری، انجام ملاقات با رئیس‌جمهور ایران و استفاده تبلیغاتی از آن هستند. بعید نیست که در جریان سفر آتی روحانی هم چنین تدارک‌هایی دیده باشند و برای مثال ناگهان سفری هم برای ترامپ به توکیو در نظر بگیرند. لذا لازم است با توجه به عطش ترامپ برای عکس گرفتن با رئیس‌جمهور ما و شروطی نظیر صدور مجوز برای فروش موقت و محدود نفت در برابر غذا در وسط ملاقات که آمریکایی‌ها مطرح کرده‌اند و در خبر المانیتور آمده، روحانی کمال هوشیاری را به خرج دهد.
 
دیاکو حسینی، کارشناس ارشد مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری:

گمان نمی‌کنم آمریکا تغییر  رویه داده باشد

طبق آخرین اخبار منتشر شده، حسن روحانی یکی دو روز آخر آذرماه را در شرق آسیا سپری می‌کند، سفری که مهم‌ترین بخش اعلامی آن دیدار با نخست‌وزیر ژاپن خواهد بود. درباره این دیدار اخبار متفاوتی مطرح شده و گمانه‌زنی‌هایی هم درخصوص میانجیگری آبه شینزو میان ایران و آمریکا به گوش می‌رسد. درباره این گمانه‌زنی‌ها با دیاکو حسینی، کارشناس ارشد مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری به گفت‌وگو نشستیم و ارزیابی او درخصوص شرایط بین‌المللی معطوف به ایران را شنیدیم. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

ژاپن هم به لحاظ سمبلیک و هم به لحاظ عملی برای ایران در وضعیت تحریم‌ها موثراست

رسانه‌ها از سفر دکتر روحانی به ژاپن فرصت دوباره‌ آقای آبه برای میانجیگری خبر می‌دهند، تحلیل شما از این امر چیست؟ آقای آبه توان و ظرفیت جدیدی پیدا کرده یا بعد از ماجرای زندانی‌ها امید دیگری برای مذاکره باز شده است؟

خیر، اولا بخشی از این سفر به‌طور طبیعی به روابط دوجانبه ایران و ژاپن باز می‌گردد. به هر حال ژاپن و به‌عنوان یک قدرت اقتصادی آسیایی و جهانی می‌تواند هم به لحاظ سمبلیک و هم به لحاظ عملی برای ایران در وضعیت تحریم‌ها موثر باشد. البته در عین حال هم به خاطر علاقه‌مندی ژاپن نسبت به ادامه میانجیگری حتما صحبت‌هایی آنجا پیش خواهد آمد.

ثانیا درخصوص این موضوع هم اتفاق خاصی نیفتاده و آن موضوع تبادل هم مستقیما به این موضوع ربط ندارد، به خاطر اینکه از ابتدا از کانال کاملا جداگانه‌ای مساله تبادل زندانیان مورد بحث قرار گرفت و به نتیجه هم رسید و ادامه راه هم نیازمند هیچ کشور دیگری ازجمله ژاپن نیست ولی در عین حال باید دید که به خاطر فضای مثبت ایجاد شده آیا طرف آمریکایی آماده خواهد بود گوش شنواتری نسبت به پیشنهادهایی که ایران برای رفع بن‌بست‌ جهانی می‌دهد پیدا کند یا خیر؟ فکر می‌کنم این سفر شاید بتواند زمانی را ایجاد کند و صحبت‌هایی ردوبدل شود که به شکل‌گیری خلاقیت تازه‌ای از سوی ژاپنی‌ها و شاید هم به رفع این بن‌بستی که در آن هستیم کمک کند.
 
یکی از رسانه‌های ژاپنی منتشر کرد ژاپن این مجوز را از آمریکا گرفته که دوباره وارد فاز مذاکراتی با ایران شود. این نشان‌دهنده این مساله است که آمریکا کوتاه آمده یا مسیر جدیدی را می‌خواهد برود یا تغییری نسبت به قبل کرده است؟

دو نکته باید اینجا مطرح شود. یک نکته اصلاحیه به این نوع خبرنویسی‌هاست. واقعیت این است که ژاپن یک کشور تحت استعمار آمریکا نیست که بخواهد از آمریکا اجازه بگیرد که آیا می‌تواند رهبر کشور دیگری را ملاقات کند یا نکند. نکته دوم؛ آنچه من از این خبر می‌فهمم این است که ژاپن این موضوع را با آمریکا درمیان گذاشته تا ببیند آیا ممکن است از سوی آمریکا فضای تازه‌ای برای ادامه نقش میانجیگری ژاپن وجود داشته باشد یا خیر که به نظر می‌رسد از این جهت آمریکایی‌ها همچنان ژاپن را معتبر می‌دانند.

دقت کنید که رفتار ترامپ در گذشته به نحوی بود که بسیاری از رهبران معتبر جهان را مقداری به تامل می‌انداخت. به رفتار چندین باره او با مکرون دقت کنید. با لحاظ کردن «تحقیر مکرون توسط ترامپ» مبنی‌بر اینکه وی مجوز میانجیگری از سوی آمریکا را نداشته است، طبیعی است که رهبران عاقل جهان در این نوع مسائل قدری با طمانینه رفتار کنند و سعی ‌کنند تا دچار این نوع لفظ‌پردازی‌های ترامپ نشوند.

بنابراین این خبر از این جهت اطلاع داده شده و نگاه‌های آمریکا نیز دریافت شده و باید ببینیم در انتها چه خواهد شد. منتهی فکر نمی‌کنم الزاما چنین خبری به این معنا باشد که آمریکا مخصوصا تغییر رویه داده است. این می‌تواند صرفا ابراز امیدواری آمریکا به این باشد که شاید از سوی ایران نرمش‌هایی صورت می‌گیرد؛ یعنی ممکن است آمریکایی‌ها صرفا به این دلیل آن چراغ سبز و اشتیاق را از خود نشان داده باشند. بنابراین گویای هیچ اتفاقی دیگری نیست منتهی در عمل باید ببینیم آیا نرمش‌هایی که از سوی آمریکا صورت خواهد گرفت فضا را باز خواهد کرد یا خیر.

تحلیل شما این است که این جوشش فعال شدن دوباره ژاپن از سوی خود ژاپنی‌ها بوده است، نه آمریکایی‌ها؟

بله، ژاپن یک کشور کاملا مستقل است طبیعتا وقتی روسای دولت ایران و ژاپن بخواهند با هم ملاقات کنند، می‌توانند این کار را انجام دهند و این هیچ ارتباطی به اینکه آمریکا ژاپن را تحت فشار گذاشته باشد که این کار را انجام بدهد یا اینکه ایران بسیار مشتاق باشد که میانجیگری توسط ژاپن ادامه یابد، وجود ندارد. این چیز طبیعی است و سفر کاملا عادی بین کشورهاست که معمولا خیلی متعارف صورت می‌گیرد منتهی با این توجه که در خلال این سفر ممکن است اگر آمریکا رویه‌هایی را تغییر داده باشد یک سلسله روزنه‌هایی ایجاد شود و بتواند برای حل آن مشکل کمک کند.

عده‌ای در آمریکا معتقدند که بعد از ناآرامی‌های اخیر  فشار حداکثری ایران را به زانو درمی‌آورد

گفتید باید ببینیم امکان اینکه آمریکا نرمش‌هایی را داشته باشد یا تغییری کند، وجود دارد یا خیر. تحلیل شما این است که آمریکایی‌ها بنای چنین کاری را دارند یا چنین امکانی وجود دارد؟

واقعیت امر این است که امروز درون دولت آمریکا اختلاف‌نظرهای قابل توجهی درباره برخورد با ایران وجود دارد. گزارشی که چندوقت پیش نیویورکر در رابطه با تبادل زندانی‌ها منتشر کرده بود به خوبی گویای پشت پرده این ماجرا بود و اینکه برایان هوک تا لحظات آخر تا جایی که توان داشت سعی می‌کرد از چنین توافقی جلوگیری کند ولی درنهایت افراد دیگر موفق شدند و آقای هوک ناگزیر شد به آنها برای انجام این مبادله بپیوندد. طبیعتا سایر مسائل هم بر همین منوال است و فکر می‌کنم ترامپ بیشتر مایل باشد با ایران به یک توافق دست یابد. باید ببینیم موازنه‌های درون واشنگتن چگونه در این مدت پیش می‌رود.

ما می‌دانیم برایان هوک و اطرافیان پمپئو و کسانی که در وزارت خارجه آمریکا مسئول میز ایران هستند، خیلی نگاه سرسختانه و انعطاف‌ناپذیری در مقایسه با سایر مسئولان حکومتی در واشنگتن دارند.  عده‌ای در آمریکا معتقدند که بعد از رویدادها و ناآرامی‌های اخیر در ایران و همین‌طور در منطقه یعنی در لبنان و عراق سیاست فشار حداکثری جواب داده و با ادامه همین فشارها یا افزایش این فشارها همان‌طور که اخیرا نتانیاهو هم آمریکا را به ادامه فشارها تشویق کرد، ایران به‌زودی به زانو خواهد افتاد و برای حفظ و بقای خود با آنها توافق خواهد کرد.

در طرف دیگر کسانی که قدری واقع‌بین‌تر هستند حتما به این موضوع فکر می‌کنند که ایران به‌رغم این فشارها که وجود داشت نه‌تنها کوتاه نیامد و موفق شد این دوره را حداقل تا آینده قابل پیش‌بینی پشت سر بگذارد، بلکه گزارش‌های متعددی هم از افزایش نفوذ منطقه‌ای ایران یا حداقل عدم کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران متاثر از تحریم‌ها منتشر می‌شود و این با توجه به نزدیک‌ شدن به تاریخ انتخابات آمریکا می‌تواند اهمیت داشته باشد. اگر آمریکایی‌ها فکر کنند از این تاریخ به بعد با توجه به انتخابات مجلس و نهایتا فضای سیاسی ایران به هر دلیلی به سمت عدم انعطاف بیشتر پیش خواهد رفت، فکر می‌کنم واقع‌گرایان در آمریکا به این نتیجه خواهند رسید که بهتر است با ایران قبل از اینکه توافق دشوارتر شود به نتیجه‌ای برسند. همان‌طور که گفتم این دو دیدگاه وجود دارد و باید ببینیم در موازنه داخلی که از روند پیشرفت آن موازنه‌ها بی‌اطلاع هستیم، چه پیش خواهد آمد.

 ایران اولویت اول افکار عمومی آمریکا نیست

 ترامپ روی تغییر فضای روابط با ایران برای پیروزی در انتخابات حساب می‌کند؟

روی این موضوع نباید خیلی مبالغه کنیم. من گاهی می‌بینم و می‌شنوم در رسانه‌ها یا افراد مختلف مبالغه می‌کنند و می‌گویند می‌توانیم چنین کارهایی را انجام دهیم و آمریکا را از این طریق دگرگون کنیم. واقعیت امر چنین نیست و فضای داخلی آمریکا امروز دچار مشکلات و دغدغه‌های بسیار متنوع و بیشتری در مقایسه با ایران است. ایران اولویت اول افکار عمومی آمریکا نیست.

نه فشار بر ایران امروز خیلی برای آنها اهمیت دارد و نه توافق با ایران. هیچ‌یک از اینها برای آمریکایی‌ها اولویت ندارد. آنها به مسائل داخلی خود، اقتصاد آمریکا، چشم‌انداز آمریکا، درگیری‌های نژادی و قومی و عدم تساهلی که در آمریکا اخیرا رواج پیدا کرده توجه دارند. منتهی به‌رغم این موضوع اگر توافقی بین ایران و آمریکا صورت گیرد، ترامپی که تقریبا یک کارنامه شکست‌خورده و ناموفق در سیاست خارجی خود داشته می‌تواند این را به‌عنوان یک نکته موثر تعقیب کند و آن را در داخل بفروشد.

در مورد زندانی‌ها بیان کردید نیازی به هیچ کشوری نیست. این برداشت من درست است؟

منظور من ژاپن است. در آنجا کانال سوئیس به‌عنوان حافظ منافع طرفین محور بود و بخش بزرگی از تسهیل کار را به صورت دیپلماتیک و لوجستیک انجام داد ولی در عین حال بازیگران متنوعی در خود آمریکا بودند که در داخل و خارج دولت آمریکا عمدتا این کار را حرکت دادند. بنابراین در این رابطه کشورهایی که مدنظر ما هستند اعم از ژاپن نقشی نداشتند و از کانال آنها هیچ‌اتفاقی صورت نگرفت.
 
تلاش برای مذاکره از زمان خروج آمریکا از برجام تا به امروز چه روندی را طی کرده است؟

داستان‌پسـابرجام

31 اردیبهشت 97

اعلام شرایط 12گانه مایک پمپئو برای مذاکره با ایران.

28 تیر 97

واعظی: سال گذشته در زمان حضور روحانی در مقر سازمان ملل، ترامپ هشت‌بار درخواست مذاکره داد ولی روحانی قبول نکرد.

8 مرداد 97

ترامپ در نشست خبری مشترک با نخست‌وزیر ایتالیا: آماده‌ام هر زمانی که بخواهند با آنها -مقامات ایرانی- ملاقات داشته باشم و این ملاقات نیز «بدون هیچ شرطی» خواهد بود.

14 شهریور 97

ترامپ در دیدار با امیر کویت: اینکه مذاکره‌ای صورت بگیرد یا نگیرد، به مقامات ایران بستگی دارد، نه به من. من همیشه در دسترس هستم!

19 اردیبهشت 98

اعلام آمادگی سفیر عمان در واشنگتن برای میانجیگری مسقط در حل تنش‌ها میان ایران و آمریکا.

21 اردیبهشت 98

روحانی در دیدار با فعالان سیاسی: اوباما رئیس‌جمهور آمریکا 19 بار از من تقاضای ملاقات کرد، ولی دولت اختیار پاسخش را نداشت.

25 اردیبهشت 98

سفر از پیش اعلام نشده ظریف به ژاپن و دیدار با آبه شینزو.

30 اردیبهشت 98

سفر چند ساعته یوسف‌بن‌علوی، وزیر امور خارجه عمان به تهران.

8 خرداد 98

روحانی: اگر (آمریکایی‌ها) با پایبندی به تعهدات‌شان به میز مذاکره بازگردند، راه روی آنها بسته نیست.

20 خرداد 98

سفر «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان به تهران و مذاکره با روحانی و ظریف.

22 خرداد 98

سفر نخست‌وزیر ژاپن به تهران بعد از چهار دهه و دیدار با روحانی.

23 خرداد 98

دیدار تاریخی رهبر انقلاب با آبه شینزو و نفی هرگونه مذاکره از سوی ایران.

29 خرداد 98

نخستین سفر امانوئل بُن فرستاده ویژه مکرون به تهران.

4 تیر 98

نخستین گفت‌وگوی تلفنی روحانی و مکرون.

15 تیر 98

گفت‌وگوی تلفنی مکرون و حسن روحانی (یک روز پیش از اعلام آغاز گام دوم کاهش تعهدات برجامی).

18 تیر 98

دومین سفر مشاور دیپلماتیک رئیس‌جمهور فرانسه به تهران.

8 مرداد 98

مکالمه تلفنی 100 دقیقه‌ای روحانی با مکرون.

3 شهریور 98

حضور بدون اعلام قبلی ظریف در بیاریتز و مذاکره با مکرون در حاشیه اجلاس سران گروه هفت.

4 شهریور 98

روحانی: اگر بدانم نتیجه ملاقات با فردی، آبادانی کشور و حل مشکلات کشور باشد، دریغ نخواهم کرد.

4 شهریور 98

دیدار مکرون و ترامپ در حاشیه اجلاس گروه هفت.

مکرون: با توجه به مواضع امروز رئیس‌جمهوری ایران، احتمال دیدار او با رئیس‌جمهوری آمریکا وجود دارد.

ترامپ: اگر شرایط مناسب باشد، آماده‌ام با رئیس‌جمهوری ایران ملاقات کنم. آنها (ایرانی‌ها) نمی‌توانند کارهایی را که می‌گویند، انجام دهند چون در این صورت بانیروی خشنی روبه‌رو خواهند شد.

5 شهریور 98

روحانی: به‌دنبال عکس گرفتن نیستیم و کسی بخواهد با روحانی عکس بگیرد با تحریم امکان‌پذیر نیست البته فتوشاپ آن امکان‌پذیر است مگر اینکه از تحریم ظالمانه دست بردارد.

25 شهریور 98

ترامپ در توئیتی در صفحه شخصی خود: ‌[رسانه‌ها] اخبار جعلی می‌گویند که من تمایل دارم با ایران «بدون پیش‌شرط» دیدار کنم. این‌ یک شرح غلط است (مثل همیشه!).

2 مهر 98

دیدار مکرون با روحانی در در حاشیه نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل.

3 مهر 98

اصرار مکرون و بوریس جانسون به روحانی برای مذاکره با آمریکا در دیدار سه‌جانبه در حاشیه نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل.

4 مهر 98

روحانی با اشاره به آزادی نزارزاکا: در دولت ترامپ نیز یکی، دو بار این بحث شروع شد که درباره آزادی زندانی‌ها مذاکره کنیم؛ ایران همیشه آماده مذاکره برای مبادله زندانیان است و هم‌اکنون توپ در زمین آمریکاست.

13 آذر 98

هر وقت آمریکا حاضر شود تحریم‌ها را کنار بگذارد، بلافاصله سران ایران و 1+5 می‌توانند با هم ملاقات کنند و ما در این باره هیچ مشکلی نداریم.

18 آذر 98

پس از به خانه باز گرداندن گروگان‌مان در این هفته، کاملا برای تبادل فراگیر زندانیان آمادگی داریم./1360/101/خ

ارسال نظرات