تراژدی غربگرایی در ایران
به گزارش خبرگزاري رسا، محمد عبدالهی در یادداشتی نوشت: چهل سال است یک جریانی نگذاشته
ساخت اتوبان تهران شمال تمام شود ، چهل سال است یک جریانی نگذاشته خودرو ملی باکیفیت، خودکفا و در سطح جهانی ساخته شود.
نگذاشته راه آهن ایران با قطارهای سریع السیر نوسازی شود.
نگذاشته شهرهای نزدیک با مترو به هم وصل شوند.
نگذاشته یک پل بین قشم و بندرعباس ساخته شود.
نگذاشته مصلی تهران تمام شود!! (شروع ساخت سال 1361)!!
نگذاشته گردشگری ایران دارای رتبه 5 جهان در جاذبه های طبیعی و رتبه 10 در جاذبه های تاریخی و فرهنگی شکوفا شود.
نگذاشته میلیون ها زائر برای گردشگری زیارتی (که 90 درصد حجم گردشگری هستند)، با جامعه ایران ارتباط فرهنگی و زبانی یابند، حتی علیه آن ها ده ها شایعه و دروغ پخش کرده که این مولفه پیشرفت هم مخدوش شود.
نگذاشته در سواحل ایران، مراکز تفریحی حلال مخصوص خانواده ها ایجاد شود تا بعضی حسرت سواحل حرام را نخورند!
چهل سال است یک جریانی نگذاشته...
نگذاشته نمادهای شهری مفید و باشکوه در تهران و دیگر شهرها ساخته شود. تا ملت با دیدن برج های دوبی و باکو و آستانه، احساس خودتحقیری نیابند.
نگذاشته معماری اسلامی ایرانی تراز تمدن نوی انقلاب اسلامی شکل بگیرد تا با شهرهایی بی روح و آسفالتی، با خانه های ناموزون و شلخته، حس خوب زندگی شهری را مردم حس نکنند.
چهل سال است یک جریانی نگذاشته هیچ سریالی ،تاکید می کنم هیچ سریالی درباره مقاومت فلسطین و مبارزه با اسرائیل ساخته شود.
نگذاشته هیچ فیلمی برای وحدت شیعه و سنی ساخته شود.
نگذاشته هیچ فیلمی مربوط به پیوند و دوستی ایران با کشورهای مسلمان منطقه ساخته شود.
نگذاشته هیچ فیلمی برای تغییر تصویر ایران در غرب، برای وانمایی یک چهره انسانی و اخلاقی از ایران از انقلاب از اسلام ساخته شود.
نگذاشته هیچ فیلمی درباره تبلیغ سبک زندگی اسلامی، و وفاداری بدون خجالت به نظام جمهوری اسلامی ساخته شود.
نگذاشته جز تعداد اندکی فیلم سینمایی درباره جبهه مقاومت، ساخته شود و اگر ساخته شده مورد شدیدترین هجمه های تبلیغاتی این جریان قرار گرفته.
چهل سال است یک جریانی نگذاشته خیابان ها و کوچه های ما مثل ایران قبل از پهلوی، مملو از درختان میوه و توت و انار و نخل و انگور باشند و پارک هایمان به جای یونجه و علف دام، با چمن های (سم برای خاک ما) مثلا آراسته شود.
چهل سال است یک جریانی نگذاشته میراث های نحس پهلوی چه در حوزه شهری چه فرهنگی و سیاسی پاک شوند، از کاج و مورت کاری گرفته تا سینمای سکولارزده.
چهل سال است یک جریانی نگذاشته مردم ایران طعم مدیریت جهادی را بچشند.. که در دوران تحریم، تهران را با وجود فشارهای داخلی، زنده و نو کرد.
چهل سال است یک جریانی نگذاشته رنگ محرومیت از استانهای محروم زدوده شود و با کلمه «استانهای محروم» خداحافظی کنیم.
نگذاشته با آموزش خوداشتغالی و مهارت های شغلی برای مرزنشینان، برای نقطه به نقطه ایران که حتی بیابان های ما واجد ظرفیت اشتغال و پیشرفت هستند، کار چشمگیری انجام شود.
چهل سال است یک جریانی نگذاشته فارغ التحصیل دانشگاه ما، حتی مدرسه و دبیرستان ما، بتواند طبق رشته تحصیلی اش خود کار آفرینی کند و برای کار کردن احتیاج به پارتی و رابطه و .. نداشته باشد.
چهل سال است یک جریانی نگذاشته مردم ما آموزش درمان با روشهای گیاهی و طبیعی را بیاموزند تا برای یک دل پیچه صد قرص و شربت نخورند و داروخانه های ما از میوه فروشی و سبزی فروشی های ما شلوغتر و شلوغ تر نشود.
چهل است یک جریانی نگذاشته جوانی که می خواهد خانه بسازد، کارگاه بسازد، مزرعه بسازد، به راحتی بسازد..
چهل سال است یک جریانی نگذاشته جریان کارآمد انقلابی حاضر در نظام که همه پیشرفتهای بعد از انقلاب مدیون وجود آنهاست، امثال شهید سلیمانی ها و تهرانی مقدم ها و قرنی ها و بابایی ها و فلاحی ها که بعضی شان با پدافند خودی شهید شده اند، به راحتی کار کنند. چه با فشار مالی چه با فشار رسانه ای و روانی، چه با فشار سیاسی و..
چهل سال است یک جریانی آگاهانه یا ناآگاهانه، از سر خیانت یا تنبلی، یا هر چه اسمش را بگذارید، هر جا که قرار بوده پیشرفت و کار مفیدی برای این مردم، این وطن، این انقلاب انجام شود، سنگ انداخته، مانع افکنده، چوب لای چرخ گذاشته این جریان، شبکه نفوذ نام دارد. مثل موریانه در درب و دیوار ایران، مثل عراق و لبنان و بقیه جهان اسلام، نفوذ کرده اند و سر بزنگاه ها عیان شده اند.
تا وقتی این شبکه، حامیانش و پادوهایش دستشان قطع نشود، نخواهیم توانست "ایران قوی" را به راحتی داشته باشیم. اولین و نخستین قدم خلع ید این شبکه اختاپوسی، درست انتخاب کردن در انتخابات است. انتخاباتی که 32 سال با انواع شگردهای روانی و رسانه ای، تصاحب کرده اند و همواره برای همه این مشکلات که خود ساخته اند، نظام و اسلام و انقلاب را متهم کرده اند.
این شبکه خیانت را در هر سنگری هستید بشناسید و بشناسانید. هرگاه مانع تراشی بر سر یک حرکت مثبت دیدید، همان جا هستند. این نشان آنهاست.
«به مارشال تیتو رهبر یوگسلاوی سابق خبر دادند که یک نفوذی سازمان سیا در کابینه اش وجود دارد. تمام ارتباطات و مکاتبات را چک کردند چیزی نیافتند. بالاخره خود شوروی ها گفتند آن خائن، معاون اول توست. اسلحه را بر شقیقه اش گذاشت و گفت: فقط بگو چگونه جاسوسی میکردی که هیچ ردی از تو نبود؟ خائن میگوید: سیا مسئولیتی به من واگذار کرده که وظیفه ام را انجام می دهم بدون اینکه با آنها ارتباط داشته باشم. آن ماموریت این است که هر کجا قرار بود کار مفیدی انجام شود مانع شوم و افراد غیرمتخصص و نامربوط را بر سر منصب بیاورم. تحلیل سیا این بود که با این روش، انقلاب بدون کودتا و حمله خارجی از درون متلاشی می شود.. ناکارآمدی، بدترین شکل براندازی و مزدوری است.»/1360/