۰۹ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۱
کد خبر: ۶۴۵۷۴۵

آیا کرونا یک مانور بیوتروریسم برای حملات برنامه‌ریزی شده بعدی است؟

آیا کرونا یک مانور بیوتروریسم برای حملات برنامه‌ریزی شده بعدی است؟
بیوتروریسم موضوع ساده‌ای نیست و به همین دلیل نمی‌توان به راحتی بازیگر اصلی شیوع ویروس یا عامل اصلی حمله بیولوژیک را مشخص کرد.

به گزارش خبرگزاري رسا، با شیوع بالای ویروس کرونا و درگیر شدن برخی از کشور‌ها با رقابت‌های سیاسی و اقتصادی، اخبار و گزارش‌هایی از وجود منشا بیوتروریسمی کرونا انتشار یافته است.. انتشار اولیه کرونا از چین و شهر ووهان و اجبار پکن برای قرنطینه ۸۰ میلیون نفر در زمان سال نو میلادی فرضیه‌هایی از عمدی بودن شیوع در فضای علمی و رسانه‌ای بروز داده است.

در این گزارش که کاری از مرکز پژوهشی آرا است، به بررسی این موضوع و ابعاد آن پرداخت شده است.

هدف
بررسی دقیق احتمالات و نظرات مرتبط با جنگ بیولوژیک
ارائه تصویری از میزان واقعی بودن یا نبودن بیوتروریسم
نگاهی به راهکار‌ها برای طرح موضوع بیوترویسم در جامعه
اقدامات رسانه‌ها در زمان شیوع کرونا و بررسی بیوتروریسم

پیش گفتار
شیوع ویروسی از خانواده کرونا‌ها در چین در اواخر سال ۲۰۱۹، باعث شکل گیری مباحث فراوانی پیرامون منشا آن شده است. کوید-۲۰۱۹ که با نام کرونا در رسانه‌ها و محافل عمومی شناخته می‌شود، ویروسی است که علائمی مشابه آنفلوانزا و سرماخوردگی دارد و دستگاه تنفسی فرد را به شدت درگیر می‌کند. این بیماری در افراد مستعد به خصوص با زمینه‌های بیماری تنفسی، ریوی، قلبی و در کل ضعف سیستم ایمنی، وضعیت بحرانی ایجاد می‌کند و می‌تواند باعث مرگ بیمار شود. در ماه پایانی سال شمسی در ایران نیز گزارش‌هایی از انتشار ویروس کرونا در شهر قم از مراجع رسمی منتشر شد.

پیش از این نیز برخی از منابع غیر رسمی در اواخر بهمن ماه از ابتلا و مرگ چند نفر بر اثر کرونا خبر داده بودند. ابعاد شیوع و درگیری شهر‌های ایران در هفته دوم و سوم اسفند، ابعاد اپیدمیک و بحرانی به خود گرفت و آمار‌ها به مرور به سمت وضعیت غیرقابل باوری پیش رفت. در این میان برخی از مسئولین و مقامات نیز به ویروس مبتلا شدند و عده‌ای از آن‌ها به علت کرونا در گذشتند.

در این بین با شیوع بالا و درگیر شدن برخی از کشور‌ها با رقابت‌های سیاسی و اقتصادی، اخبار و گزارش‌هایی از وجود منشا بیوتروریسمی کرونا انتشار یافته است. انتشار اولیه کرونا از چین و شهر ووهان و اجبار پکن برای قرنطینه ۸۰ میلیون نفر در زمان سال نو میلادی فرضیه‌هایی از عمدی بودن شیوع در فضای علمی و رسانه‌ای بروز داده است. در این گزارش به بررسی این موضوع و ابعادی که مرتبط با کشور ایران است خواهیم پرداخت.

بررسی موضوع
تروریسم روشی است که بازیگران دولتی و غیردولتی از طریق روش‌های شیوه‌ها و تمهیدات خشن و رعب آور برای رسیدن به اهداف سیاسی به کار می‌برند، اطلاق می‌شود. این اصطلاح در چند دهه اخیر و به ویژه پس از جنگ جهانی دوم در نظریات روابط بین الملل به صورت گسترده استفاده می‌شود. در تاریخ بشری ترور و حذف رقبا با این روش بار‌ها اتفاق افتاده و در چند دهه گذشته با توجه به گسترش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، تروریسم به یک واژه مرسوم و آشنا برای تمام مردم جهان تبدیل شده است.

بیوتروریسم، یکی از زیر شاخه‌های اقدامات تروریستی علیه دولت‌ها و گروه‌های از سوی بازیگران دولتی و غیردولتی است. اکثر رویداد‌های مرتبط با آن به بازیگران دولتی مرتبط می‌شود. چرا که گروه‌های ترویستی مانند داعش و القاعده در مرحله نخست برای دسترسی به آن نیازمند دانش فنی و تخصصی هستند و بر اساس برخی تحلیل ها، آن‌ها سعی می‌کنند تا به جای استفاده از این روش که می‌تواند خساراتی به پیروانشان نیز وارد کنند از دیگر روش‌های رعب و وحشت بهره ببرند. بیوتروریسم و کشتار دسته جمعی انسان‌ها به واسطه یک عامل بیولوژیکی در محافل علمی و نظامی همواره مطرح بوده و برای فهم پیامد‌ها و خسارات چنین حملاتی می‌بایست نسبت به آن و نیروی پدافند جهت مقابله آگاهی لازم را داشت. در چارچوب شیوع کرونا در کشور ایران و درگیر شدن تمامی استان ها، بحثی تحت عنوان حمله بیولوژیکی توسط عامل خارجی شکل گرفته است. فعالیت‌های بیوتروریسم و شیمو تروریسم برای ایران نا آشنا نیست و در جنگ تحمیلی توسط رژیم بعث صدام حسین هدف حملات شیمایی و بیولوژیکی قرار گرفت.

این حملات توسط بمب‌های شیمایی انجام می‌شد و عامل حمله کننده کاملا مشخص بود. روند رقابت میان قدرت‌های جهان، عامل دیگری شد تا استفاده از سلاح بیولوژیک بیشتر مورد توجه قرار گیرد. سلاحی که از طریق آن نوعی بیماری فراگیر در میان جمعیت انبوه در کشور هدف شیوع پیدا می‌کند و یا برای ترور شخصیت‌های معروف و مقامات دشمن از عامل بیولوژیک استفاده می‌شود. بیوتروریسم می‌تواند در قالب انتشار ویروس، باکتری، امراض مسری، سرطانزا و ... باشد.

مزیت‌های استفاده از عوامل بیولوژیک موارد متعددی را در بر می‌گیرد، از جمله: عدم تشخیص و شناسایی عوامل بیولوژیک با حواس پنجگانه و نیاز به تجهیزات پیشرفته برای شناسایی، تکثیر سریع عوامل بیولوژیک، امکان پخش عوامل بیولوژیکی توسط نیرو‌های نفوذی، مشکل بودن دفاع در برابر بیوتروریسم، تاثیر مستقیم بر انسان ها، امکان ساخت عوامل بیولوژیک در آزمایشگاه‌ها با هزینه پایین‌تر نسبت به سلاح‌های دیگر، فوری نبودن تاثیر عوامل بیولوژیک و وجود دوره کمون، تبدیل شدن به اپیدمی، به کار گیری آسان، دارای اثرات ثانویه.

سازمان بهداشت جهانی سلاح بیولوژیکی را این گونه تعریف می‌کند: سلاح بیولوژیکی به میکروارگانیسم‌هایی مثل ویروس، باکتری، قارچ یا سموم دیگر گفته می‌شود که عمدا تولید و پخش می‌شوند تا باعث بیماری و مرگ انسان‌ها، حیوانات و گیاهان شوند. عوامل بیولوژیکی مانند سیاه زخم، سم بوتولینوم و طاعون موجب می‌شود زندگی مردم به خطر افتد و در نتیجه شمار زیادی از انسان‌ها در مدت کوتاهی جانشان را از دست بدهند. ممکن است حمله‌های بیوتروریستی موجب شیوع بیماری‌های واگیردار شود؛ مثل ابولا یا ویروس لاسا که از آن‌ها به صورت عوامل بیولوژیکی استفاده شد.

برای بررسی دقیق‌تر ابعاد بیوتروریستی ویروس کرونا و فرضیه‌های مطرح شده در جدول زیر به ارائه برخی از این تئوری‌ها و یافته‌های علمی و نظرات سیاسی در این رابطه خواهیم پرداخت و در نهایت این موارد تحلیل خواهند شد.

آیا کرونا یک مانور بیوتروریسم برای حملات برنامه‌ریزی شده بعدی است؟

آیا کرونا یک مانور بیوتروریسم برای حملات برنامه‌ریزی شده بعدی است؟

آیا کرونا یک مانور بیوتروریسم برای حملات برنامه‌ریزی شده بعدی است؟

آیا کرونا یک مانور بیوتروریسم برای حملات برنامه‌ریزی شده بعدی است؟

تحلیل‌ها و فرضیه‌ها
نظرات مختلفی درباره منبا اصلی شیوع ویروس کرونا وجود دارد. عمده نظرات بر روی انتقال آن از حیوان به انسان است و متهم اصلی در این بین نیز «خفاش ها» معرفی شده اند. این منشا، ولی با قطعیت ۱۰۰ درصدی نیست، چرا که منشا ویروس سارس نیز خفاش معرفی شده بود و یا آنکه این ویروس نوع جهش یافته از ویروس دیگری است. اما فرضیات حول منشا بیوترویسم کرونا که در این گزارش به بررسی آن پرداخته ایم. در این میان نظرات مخالفی نیز وجود دارد و بحث بیوتروریسم را توهم توطئه یا تئوری توطئه می‌دانند و به نقد چنین رویکردی پرداخته اند. به صورت خلاصه نظریات و فرضیه‌ها به شرح ذیل هستند:

جنگ بیوتروریستی آمریکا علیه چین
تحلیل‌هایی وجود دارد که کرونا جنگ بیولوژیک واشنگتن علیه پکن است. در زمان جنگ تعرفه ها، این دو کشور بیشترین تنش را با یکدیگر در چند دهه اخیر تجربه کردند. تنشی که به جنگ تجاری معروف شد. پیشرفت سریع چین در حوزه اقتصادی و تهدید آمریکا در این حوزه، انگیزه لازم برای فلج کردن اقتصاد چین توسط بیوتروریسم را ارائه می‌کند.

فرار ویروس کرونا از آزمایشگاه‌های چین و استفاده پکن علیه دیگر کشور‌ها از جمله آمریکا
در میان فرضیه‌های بیوتروریسم، چین نیز متهم شده است. فرضیاتی وجود دارد که چین به طور عمدی یا غیر عمدی در تولید کرونا نقش داشته و از این فرصت برای خرید سهام سقوط کرده شرکت‌های خارجی در چین بهره برده است. همچنین برخی چینی‌ها را متهم می‌کنند که، چون از نظر فرهنگی ملتی پنهانکار هستند بیماری کرونا را ابتدا مخفی و، چون نتوانسته اند بر آن غلبه کنند مجبور به افشای آن شده اند. روزنامه نیویورک تایمز بر این باور است که ویروس سارس هم که مدت‌های مدیدی جهان را گرفتار خود کرده بود ابتدا در چین شایع شد؛ بنابراین نظریه کرونا منشأ سیاسی داشته است و نباید آن را از نوع بیماری‌های مشترک انسان و دام تلقی کرد و باید در آینده منتظر چنین حوادث مشابهی از سوی آمریکا، چین یا سایر کشور‌ها بود. در فرض بدبینانه دیگر که چین را عامل انتشار می‌داند، روزنامه نیوریورک پست، در گزارشی توسط استیون دبلیو موشر، رئیس موسسه تحقیقات جمعیت در آمریکا عنوان کرده که ویروس در بزرگترین آزمایشگاه ویروس شناسی چین در ووهان تولید و به بیرون فرار کرده است. اثبات کنترل و مدیریت بحران‌ها توسط حزب کمونیست چین از دیگر مواردی است که دلیل انتشار ویروس عنوان شده است.

هدف قرار دادن ایران توسط بیوتروریسم
سرنگون کردن جمهوری اسلامی و تجزیه ایران از جمله سناریو‌های مطرح از سوی تحلیلگران است که آمریکا و متحدانش سعی در اجرای آن دارند. در سال ۹۸ جنگ ترکیبی پیچیده‌ای علیه ایران به راه افتاده که ترکیبی از جنگ رسانه ای، اقتصادی، روانی، الکترونیک، سایبرنتیک، ترور و بیوتروریسم است. پس از اجرای طرح‌های مختلف در به آشوب کشیدن کشور و ترور مستقیم مقامات ارشد ایران، آمریکا، تهران را یکی از اهداف اصلی انتشار ویروس کرونا قرار داد تا به این وسیله، باقیمانده توان نظام جمهوری اسلامی در مدیریت بحران ها، تحلیل برود و ضربات نهایی برای فروپاشاندن آن وارد شود. تضعیف و سرنگونی جمهوری اسلامی با جنگ ترکیبی پیچیده، فرضیه‌ای است که از سوی مسئولان نیز بیان شده و شیوع کرونا در این سطح نیز به عنوان یکی از عوامل این جنگ مطرح است.

توهم توطئه و تئوری توطئه دانستن بیوتروریسم کرونا
در این میان منتقدان و نیرو‌هایی هستند که توسل برخی از مقامات و مسئولان ایران به موضوع حمله بیولوژیکی به ایران و چین توسط آمریکا را زیر سوال برده و آن را ناشی از سیستم ایدولوژیک و غیر مردمی نظام‌های بسته علیه افکار عمومی و کشور‌های خارجی می‌دانند. همچنین این انتقاد نیز وجود دارد که مسئولان جمهوری اسلامی قصد دارند با پیش کشیدن بحث بیوتروریسم، ناکارآمدی و عملکرد ضعیف خود را در جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، پنهان کنند و دیگران را مقصر بدانند. این فرضیه از سوی نیرو‌های اپوزیسیون و معاند نیز بیشتر مطرح می‌شود که جمهوری اسلامی تبدیل کرونا به بحران فراگیر را قصد دارد پشت فرضیه‌های آخرالزمانی و جنگ‌های بیوتروریستی پنهان کند و باعث انحراف افکار عمومی از ناکارآمدی خودش در حل بحران‌ها شود.

تایید یا رد فرضیاتی که با دنیای علم و فناوری در ارتباط است، بسیار سخت است. در علوم پزشکی ما شاهد تفسیر پدیده‌ها و یا تجویز‌ها و روش‌های درمان، پیشگیری و ... هستیم که هر سال با سال بعد ممکن است تفاوت داشته باشند. از این رو بررسی دقیق پدیده شیوع ویروس کرونا در ایران، نیازمند تحقیقات علمی مستقل از سوی پژوهشگران داخلی و استفاده از تجربیات کشور‌های متحد و دوست است تا هر گونه انحراف در تحقیقات از بین برود. تحلیل داده‌ها و فرضیات به دست آمده از منابع مختلف نشان می‌دهد که می‌بایست به صورت جدی بحث بیوتروریسم را در کنار سایر عوامل شیوع ویروس کرونا جدی گرفت. ژورنال‌ها و محققانی فرضیه بیوتروریسم را مطرح کرده اند و برای اثبات فرضیه خود، دلایل متعدد علمی بیان کرده اند. از این رو نمی‌توان به سادگی از کنار چنین تحلیل‌ها و برداشت‌های عبور کرد و با تئوری توطئه خواندن بیوتروریسم، پرونده چنین موضوع مهمی بسته شود. شرایط کشور ایران در چند سال اخیر، به هیچ وجه عادی نبوده و دولت آمریکا و متحدانش با ابزار‌های مختلف تهاجمی سعی در تضعیف و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی داشته اند. روش‌های پیچیده جنگ روانی و رسانه‌ای علیه افکار عمومی کشور به کار گرفته شده تا به عنوان مکمل در جنگ اقتصادی عمل کنند. سازو کار ترکیبی مقابله آمریکا با ایران، فرضیه بیوتروریسم را مطرح و حتى پررنگ می‌کند. تحریم غذا و دارو با هدف ایجاد کمبود و بحران در شرایط فراگیری بیماری‌های اپیدمیک، نمی‌تواند بدون هدف باشد. از جمله این اهداف، کاهش اعتماد عمومی به کارآمدی نظام در حل بحران‌ها و قرار دادن اقشار مختلف جامعه در برابر حاکمیت است. حاکمیتی که با دشمن سازی، به عامل اصلی کمبود کالا‌های اساسی به ویژه در حوزه بهداشتی و درمانی شده است. در این بستر، عامل اصلی تحریم‌ها یعنی آمریکا تبرئه می‌شود و مقصر اصلی حاکمیت و سیاست‌های آن شناخته خواهد شد.

از این رو در قالب بحث بیوتروریسم، شیوع کرونا در میان مردم ایران به عنوان مکمل تحریم‌ها و فشار حداکثری برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی قابل تفسیر است. در این بین سوالات متعددی نیز درباره اصل وقوع بیوتروریسم در کشور ایران و جهان مطرح می‌شود. اینکه چه کشوری شروع کننده آن بوده است. آمریکا و چین و در برخی از اخبار، رژیم صهیونیستی و روسیه مطرح هستند. سوال دیگر این است که چرا کشور‌های اصلی متهم به بیوتروریسم، خود نیز درگیر آن شده اند. کشوری مانند ایتالیا و کره جنوبی که متحدان آمریکا شناخته می‌شوند، چرا دچار بحران شده اند. آیا کرونا، یک مانور بیوتروریسم برای حملات برنامه ریزی شده بعدی با ابعاد مرگ و میر بیشتر است؟ ده‌ها سوال دیگر نیز در این بین وجود دارند که پاسخ روشن به آن‌ها همانگونه که گفته شد، به کشفیات علمی مستقل و همچنین عدم پنهانکاری دولت‌ها بستگی دارد. بیوتروریسم موضوع ساده‌ای نیست و به همین دلیل نمی‌توان به راحتی بازیگر اصلی شیوع ویروس یا عامل اصلی حمله بیولوژیک را مشخص کرد. از این روست که بیوتروریسم می‌تواند سلاحی در دست دولت‌هایی باشد که بدون مسئولیت پذیری و تنها به هدف از بین بردن دشمنان دست به هر اقدامی می‌زنند. آینده جهان در صورت فراگیری استفاده از چنین ابزارهایی، می‌تواند برای همیشه ناامن و بدون هیچ چشم انداز ثبات بخشی باشد.

چه باید کرد؟

١. کار کرد نظام‌های سیاسی در اداره و مدیریت جوامع، ایجاد بازدارندگی در برابر تهدیدات دشمنان را ضروری می‌سازد. در عصر کنونی درگیری‌ها و جنگ‌ها پیچیده شده و از این رو سرمایه گذاری در حیطه‌های نو و استفاده از دانش و تجربیات کشور‌های متحد یا دوست با جدیت باید دنبال شود. جمهوری اسلامی با استفاده از تجربیات مبارزه با ویروس کرونا می‌تواند فرصتی ایجاد کند تا پایگاه اصلی مبارزه با تهدیدات بیوتروریسمی در منطقه باشد. زیرساخت‌ها و آزمایشگاه‌های بیولوژی و ویروس شناسی با مدرن‌تر تجهیزات می‌بایست مهیا شوند. همانگونه که در برخی از علوم ایران در بین ۱۰ کشور برتر دنیا قرار گرفته، تهدید کنونی می‌تواند بستر پیشرفت برای آینده را فراهم سازد.

۲. رسانه‌های داخلی می‌بایست علاوه بر امیدبخشی و آگاهی بخشی، در برنامه‌ها و سیاست گذاری‌های خود در آینده، ذهنیت عمومی جامعه را با ابعاد پیچیده جنگ و درگیری میان دولت‌ها آشنا سازند. در صورتی که پیش از فراگیری کرونا، مستند‌ها و برنامه‌های مربوط به بیوتروریسم به صورت روتین برای جامعه معرفی می‌شد، افکار عمومی راحت‌تر این تئوری‌ها را پذیرا می‌شد و آن را به تئوری توطئه مرتبط نمی‌ساخت.

/1360/

منبع: میزان

ارسال نظرات