روشن فکرنماها نمیتوانند اقتصاد پایدار ایجاد کنند
به گزارش خبرگزاري رسا، ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به فرمایشات رهبر انقلاب در مورد روشنفکرنماها در کشور اظهار داشت: شناخت جریان روشنفکری در ایران از زمان اواسط دوران قاجار تا کنون به تنهایی یک پروژه مطالعاتی است تا اساساً جریان روشنفکری را در کشور بشناسیم و ببینیم به چه کسانی روشنفکر یا منور الفکر میگوئیم و یا به چه کسانی روشنفکرنما گفته میشود و ابتدا باید این تعاریف مشخص شود، زیرا وقتی میگوئیم روشنفکرنما، ممکن است این تصور در ذهن برخی ایجاد شود که اساساً کسی با جریان روشنفکری مخالفت دارد و اعتقاد دارد که همه چیز باید با جریان سنتی اداره شود به همین دلیل تفکیک این موضوع اهمیت زیادی دارد. مطالعه تاریخی راجع به مساله روشنفکری و تعریف آن بسیار حائز اهمیت است.
این کارشناس مسائل سیاسی با تاکید بر اینکه اساساً روشنفکری در کشور ما بیمار متولد شده است، افزود: با عزیمت برخی از ایرانیها اعم از دانشجو و تاجر به کشورهای خارجی در ۱۲۰ یا ۱۳۰ سال پیش و بعد از آن عزیمت دولتمردان و شاهان قاجار به غرب، تصور خامی در اینها به وجود آمد که هر چه هست، در غرب است و علت اینکه غرب هم توانسته است به این موفقیتهای تکنولوژیک و علمی برسد کنار گذاشتن همه چیزهایی بوده که در فرهنگ و سنتشان وجود داشته است.
ایمانی با بیان اینکه جریان روشنفکری الگویی را به داخل کشور آورد و آن هم این بود که «ما اگر میخواهیم به پیشرفتهایی مانند غرب برسیم باید عیناً الگوهای آنها در راستای رسیدن به پیشرفت را پیگیری کنیم» گفت: در برخی کشورهای دیگر این اتفاق نیفتاده با اینکه با غرب ارتباط گستردهتری از ایرانیها داشتند مانند کشورهای آسیای دور، ژاپن یا چین اما هیچگاه این جریان روشنفکری در آنها متولد نشده است. در ایران قبل از مشروطیت جریان روشنفکری به وجود آمد و البته روشنفکرهایی که از فرهنگ خودی و داشتههای بومی صحبت میکردند هم داشتیم اما عمده جریان روشنفکری ما جریان بیمار بود و همچنان هم ادامه دارد.
وی تصریح کرد: جریان روشنفکرنما در یک مقطع کوتاهی پس از پیروزی انقلاب کمتر ابراز وجود میکردند اما پس از آن آرام جریان روشنفکرگرایی تجدید حیات کرد بالاخص اینکه در مصادیق قدرت هم قرار گرفت و اینجا آغاز یک هشدار بزرگ برای کشور بود که افرادی که به نوعی خودشیفتگی نسبت به داشتهها و فرهنگ غرب دارند میخواهند آن الگوها را در کشور پیاده کنند در مسند قدرت هم قرار گرفتند. اینجا هشداری به همه ما بود. در عرصههای فرهنگی و اقتصادی و سایر عرصهها این جریان در کشور رشد پیدا کردند و وجود هم دارند.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: قاعدتاً این جریان به دلیل اینکه در قدرت قرار گرفتند تا مقداری که حوزه قدرتشان بود روی عرصههای مدیریتی خود تأثیرگذاری داشتند به عنوان مثال در عرصه اقتصاد میتوان کامل مشاهده کرد که یک جریان روشنفکرنما نسبت به تواناییهای داخلی کشور اعم از امکانات و نیروی انسانی کاملاً بی اعتقاد هستند و معتقدند تا وقتی علوم و تکنولوژی پیشرفته غرب نباشد ما امکان توسعه و پیشرفت اقتصادی نداریم.
ایمانی خاطرنشان کرد: شکی نیست که تکنولوژی غربی پیشرفت بسیار بیشتری نسبت به تکنولوژی داخل کشور دارد و قابل تردید نیست اما اینکه اقتصاد کشور صرفاً از طریق واردات تکنولوژی و کالاهای غربی فراهم شود قابل تأمل است. جالب این است که این افراد به دلیل شیفتگی تاریخی ای که نسبت به غرب دارند حتی حالا که دیگر تکنولوژی بخش عمده اش به مشرق زمین رفته است هنوز هم به مشرق زمین بی اعتماد هستند و همه چیز را در مغرب زمین میبینند.
وی با تاکید بر اینکه با وجود تحول دنیا که آرام آرام بخش قابل توجهی از تکنولوژی از مغرب به مشرق رفته است بیان کرد: اینها همه چیز را در مغرب پیگیری میکنند. تا زمانی که این جریان در افکار عمومی نخبگان ما و نهادهای رسمی حضور داشته باشد اجازه نمیدهد که کشور به لحاظ اقتصادی به تواناییهای داخلی خود متکی باشد و با توجه به امکانات داخلی پیشرفتهای لازم را به دست بیاود. این خطری است که مقام معظم رهبری در صحبتهای نوروزی خود به آن اشاره کردند.
این کارشناس مسائل سیاسی اضافه کرد: روشنفکرنماها نمیتوانند اقتصاد پایدار و توسعه یافته ایجاد کنند، مگر اینکه به داشتههای داخلی و فناوریهای داخلی متکی شویم. اگر ما این وابستگی اقتصادی را همچنان داشته باشیم، به هر میزانی که مغرب زمین این شیر تکنولوژی را شل و سفت کند اقتصاد کشور تحت تأثیر قرار میگیرد و متناسب با آن بیکاری، اشتغال و تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی با فرمان غربیها کم و زیاد خواهد شد.
ایمانی در پایان اظهار داشت: ما چارهای نداریم در کشور جز اینکه با داشتههای بومی داخلی و نیروی انسانی کافی و دست یافتن به علوم جدید به پیشرفت برسیم. تا وقتی به داشتههای داخلی متکی نشویم اقتصاد پایدار نخواهیم داشت زیرا اقتصاد وابسته است و شاهد هستیم پس از تحریمها که باید میزان تأثیر پذیری ما کاهش داشته باشد همچنان زیاد است که این نشان دهنده وابستگی اقتصاد است. تنها در صورتی وابستگی از بین میرود که تفکر «همه چیز در غرب است» اصلاح شود./1360/