۲۶ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۴:۱۷
کد خبر: ۶۴۸۲۷۸
یادداشت؛

حق گرفتنی است، نه دادنی!

حق گرفتنی است، نه دادنی!
گرفتن انگشت اتهام به سوی دیگران و انداختن تقصیر به گردن دشمنان ساده‌تر از پذیرفتن اشتباه است. به همین دلیل مهم است که با بروز هرگونه مشکل یا رخ دادن ناکامی‌ها، پای دشمنان قسم‌خورده ایران را وسط می‌کشیم که ورزش را دستمایه تسویه‌حساب با ما می‌کنند.
به گزارش خبرگزاري رسا، گرفتن انگشت اتهام به سوی دیگران و انداختن تقصیر به گردن دشمنان ساده‌تر از پذیرفتن اشتباه است. به همین دلیل مهم است که با بروز هرگونه مشکل یا رخ دادن ناکامی‌ها، پای دشمنان قسم‌خورده ایران را وسط می‌کشیم که ورزش را دستمایه تسویه‌حساب با ما می‌کنند. نه اینکه آن‌ها از هر تقصیری مبرا باشند، نه، بدون تردید دشمن همانطور که از نامش هم پیداست، مترصد کوچک‌ترین فرصتی برای زمین زدن ما و ورزش است و این همواره کوتاه‌ترین راه است برای نیل به اهداف. با وجود این آنچه باعث می‌شود ناکامی‌ها برایمان درس نشود، چشم بستن روی اشتباهات خود و مقصر دانستن صددرصدی دشمنانی است که گاهی نیازی نیست حتی قدم از قدم برای زمین زدن ما بردارند وقتی خودمان در این عرصه پیشتاز هستیم.

اگر واقع‌بین نباشیم هرگز نمی‌توانیم بر مشکلات غلبه کنیم و در مسیر درست گام برداریم. بدون تردید بزرگ‌ترین معضل ورزش ایران نداشتن تعاملات سودمند بین‌المللی است. تعاملاتی که یکی از راه‌های رسیدن به آن داشتن رابطه و لابی‌های قدرتمند است که کرسی‌های بین‌المللی این مسیر را ساده‌تر و کوتاه‌تر می‌کنند. البته به شرط آنکه قدر داشته‌های خود را بدانیم و با حماقت‌های غیرقابل دفاع به فرصت‌هایی که برایمان پیش می‌آید پشت‌پا نزنیم و اهداف ملی را فدای اهداف سیاسی، حزبی و شخصی خود نکنیم. اتفاقی که ورزش ایران بار‌ها و بار‌ها از آن ضربه خورده، ضربه‌ای که بدون تردید مهلک‌تر از نقشه‌های شوم دشمنان بوده است.

خلأ نداشتن کرسی بین‌المللی کارآمد قابل کتمان نیست. کرسی‌های مهمی که خودخواهی‌های داخلی آن‌ها را دودستی تقدیم دیگران کرده است! کرسی ایران در کمیته بین‌المللی المپیک بی‌شک کلیدی‌ترین کرسی بین‌المللی ایران بود و زمانی مصطفی هاشمی‌طبا روی آن می‌نشست و اهرم مهمی برای ورزش ایران محسوب می‌شد، اما به دلایل غیرموجه و جناح‌بندی‌های پشت پرده سازمان تربیت بدنی وقت برای همیشه از دست ایران رفت تا از سال ۸۳ تا به امروز ورزش ایران در حسرت تکرار داشتن چنین فرصتی بماند یا کرسی اتحادیه جهانی کشتی و عضویت در هیئت‌رئیسه این اتحادیه که جایگاه مهمی برای ورزش و کشتی ایران بود، اما به واسطه عدم حمایت و همدلی، خودخواسته تقدیم رقبا شد تا کشتی ایران بار‌ها و بار‌ها به واسطه از دست رفتن این موقعیت، ضربات مهلکی را متحمل شود.

بی‌تردید لابی برخی کشور‌ها که البته رابطه مغرضانه‌ای هم با ایران دارند در عرصه‌های بین‌المللی قوی‌تر از ایران است. با این حال می‌شود گاهی لابی‌های مغرضان را خنثی کرد یا گامی در راستای انجام آن برای منفعت ورزش ایران برداشت اگر تصور نکنیم داشتن کرسی‌های بین‌المللی تنها برای گرفتن عکس‌های یادگاری است و درج شدن پوئنی مثبت در کارنامه کاری فرد و بر این باور باشیم که این فرصت‌ها مسئولیتی جدی برای دفاع از حق و حقوق ورزش ایران است. هرچند که از دست رفتن موقعیت‌هایی، چون دبیرکلی فدراسیون شنای آسیا، دبیرکلی کنفدراسیون وزنه‌برداری آسیا، ریاست کنفدراسیون قاره‌ای قایقرانی و کرسی‌هایی مشابه، همواره این مهم را به اثبات رسانده که مجادلات سیاسی، جناحی و حتی شخصی برای برخی افراد به مراتب در درجه اهمیت بالاتری نسبت به منفعت ملی قرار دارند!

خودخواهی‌هایی که البته دود آن نه به چشم افراد که به چشم ورزش ایران می‌رود و تأثیرات سوء آن را بار‌ها و بار‌ها در زمینه‌های مختلف دیده‌ایم. تأثیرات تأسف‌باری، چون خورده شدن حق بهداد سلیمی و عابدینی در المپیک ریو و مواردی مشابه که نتیجه نبود درایت لازم برای ماندگاری پست‌های کلیدی ورزش در مجامع بین‌المللی است.

هرچند که تا به امروز بی‌تدبیری‌ها باعث شده فرصت‌های خوبی را برای به دست آوردن کرسی‌های مهم بین‌المللی از دست بدهیم، اما نباید فراموش کرد که داشتن ۳۲۰ کرسی، حتی اگر هم تشریفاتی باشد رقم کمی نیست برای برداشتن گامی در راستای احقاق حق ورزش ایران. البته به شرط آنکه متصدیان این ۳۲۰ کرسی یادشان باشد که به چه دلیل این پست‌ها را اشغال کرده‌اند و وظیفه‌ای بیشتر از گرفتن عکس‌های یادگاری، شرکت در جلسات و خوردن یک چای به عنوان مهمان دارند. کمااینکه هستند بسیاری که به‌رغم نداشتن همین کرسی‌های تشریفاتی هم به خواسته‌های معقول و غیرمعقول خود می‌رسند. با وجود این به نظر می‌رسد دیکته کردن صریح وظایف به آقایان و همچنین تدویل دستورالعملی برای حمایت از توسعه ارتباطات بین‌المللی به منظور حفظ و به دست آوردن جایگاه بین‌المللی برای ایران در مجامع مختلف (بدون در نظر گرفتن مناسک سیاسی و شخصی) می‌تواند به احقاق حق ورزش ایران در دنیا کمک زیادی کند./1360/
ارسال نظرات