یادداشت؛
تفکر غربباوری در سراشیبی سقوط
غربگرایان پس از انقلاب اسلامی نیز کماکان سلطه مدیریتی خود را بر عرصههای مدیریتی کشور به ویژه حوزه اقتصاد و سیاست خارجی حفظ کرده و منشأ لطمات و صدمات جبران ناپذیر خاصه در حوزه فرهنگ شدهاند. سوءمدیریت، دورویی، پنهان کاری، خیانت، قبیلهگرایی، دوقطبیسازی، فرصتسوزی، اشرافیگری، وحدت گریزی و... از ویژگیهای غربگرایان در ایران است.
به گزارش خبرگزاري رسا، سابقه غربزدگی در ایران به عهد قاجار (۱۲۸۰ شمسی) و سفر شاه قاجار و در پی آن اعزام دانشجو به اروپا (فرنگ) باز میگردد. دانشجویان تحصیل کرده در اروپا درست مانند ناصرالدین شاه به شدت تحت تأثیر پیشرفتهای تکنولوژیک اروپا قرار گرفته و مرعوب اوضاع اقتصادی اروپا شده و با حس عمیق حقارت به کشور بازگشته و در چارچوب مدیریت استعماری اروپاییان سنگ تقلید از غرب را بر زمین زده و علم غربزدگی را در ایران برافراشتند، اما تحت تعالیم مستقیم و غیرمستقیم اروپا، غربزدگی نه عامل پیشرفت بلکه عامل انحطاط فرهنگی و سقوط ارزشها و تبدیل ایران به مستعمره نامحسوس اروپا شد و غربزدگان و راه پیشرفت را غربیزه کردن ایران و ترویج سبک زندگی غربی دیده و امثال تقی زادهها نسخه فرنگی شدن از فرق سر تا ناخن پای مردم ایران را تجویز کردند.
غربگرایان در ایران طی بیش از ۱۰۰ سال گذشته با حداقل ۱۰ خاستگاه مشتمل بر «دلبستگی علمی و روشنفکری»، «سرسپردگی و جاسوسی»، «فقدان تحلیل درست از پیشرفت»، «کجفهمی سیاسی»، «فریب خوردگی»، «خودباختگی و مرعوب شدن»، «حماقت سیاسی و تکیه به غرب برای ماندن در قدرت»، «توهم عیاشی، بی بندوباری و آزادیهای غرب»، «داشتن منافع در غرب» و «کینه نفرت از حکومت» دنبال شده و در اشکال غربگرایی و غربگدایی رخ نموده است.
مرور تاریخ غربزدگی در ایران نشان میدهد که اگرچه غربگرایان در تمام ۱۰۰ سال گذشته مستمراً عرصه مدیریتی کشور را در دست داشتهاند، اما رندانه همواره در جایگاه طلبکار و منتقد حکومت، مردم را فریب داده و در جهت منافع خود و مطامع شیطانی غرب عمل کردهاند. برخلاف تصور غلط، تجربه تاریخی گویای این حقیقت تلخ است که هیچگاه غرب الگوی مطلوب و مناسبی برای کشور ما نبوده و آن غربی که غربگرایان برایش گریبان چاک کردهاند در طول سده اخیر نقاط قوت اقتصادی ایران را نیز نابود کرده و مسیر وابستگی اقتصادی و علمی و انحطاط فرهنگی ایران را تحکیم بخشیده است. بر این اساس با جرئت میتوان گفت غربگرایی در ایران از خود غرب برای استقلال و پیشرفت ایران خطرناکتر و پرهزینهتر بوده است.
غربگرایان پس از انقلاب اسلامی نیز کماکان سلطه مدیریتی خود را بر عرصههای مدیریتی کشور به ویژه حوزه اقتصاد و سیاست خارجی حفظ کرده و منشأ لطمات و صدمات جبران ناپذیر خاصه در حوزه فرهنگ شدهاند. سوءمدیریت، دورویی، پنهان کاری، خیانت، قبیلهگرایی، دوقطبیسازی، فرصتسوزی، اشرافیگری، وحدت گریزی و... از ویژگیهای غربگرایان در ایران است. غربگدایان به رغم خسارات سنگینی که با اعتماد به دشمن و توهم حل مشکلات از طریق عقبنشینی از حقوق ملت و دادن امتیازات متعدد به دشمن غربی به کشور و ایمان و باورهای مردم وارد آوردهاند، اما منافقانه با فرار به جلو و دادن آدرس عوضی و به دروغ، نظام دینی را ناکارآمد و عامل افول دینگرایی مردم معرفی میکنند، در حالی که انقلاب اسلامی به دین معنا و هویت بخشیده و سبب عمق بخشی و وسعت دین از حیث کمیت و کیفیت شده و دریچهای به نام مقاومت و عدالتخواهی در برابر مستضعفان و آزادیخواهان جهان گشوده و دیکته نوشته شده و مهندسی ۴۰۰ ساله نظام سلطه را به چالش کشیده است. به عکس تبلیغات کینه توزانه غربگدایان، همه پیشرفتها و نقاط مثبت داخلی و بینالمللی جمهوری اسلامی مدیون و مرهون تفکر انقلابی و همه پسرفتها، باختنها و نقاط منفی نظام از آثار تلخ شجره خبیثه غربگدایی، اشرافیگری و پیروی از لیبرال سرمایه داری فاسد غربی است.
امروز به لطف انقلاب اسلامی، شیشه عمر استعمارگران و سلطه گران غربی در حال شکسته شدن و افول نظام فاسد لیبرال سرمایه داری غربی و فروپاشی سیاسی، اقتصادی و حتی جغرافیایی غرب به عینه مشهود است و به موازات افول غرب شاهد افول غربگرایی و غربگدایی در ایران نیز هستیم. انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ میلادی، نابودی و فروپاشی نظام سلطه و لیبرال سرمایه داری غربی را به جهانیان نوید داده و از همان زمان غرب با شیب ملایم در سراشیبی سقوط قرار گرفت، اما به تدریج بر سرعت افول و فروپاشی غرب افزوده و همزمان بر اقتدار و صلابت نظام اسلامی ایران نیز افزوده شده است. طی یک سال اخیر وقایع و اتفاقات پی درپی بر شتاب فروپاشی غرب و به تبع آن فروپاشی غربگرایی در جمهوری اسلامی افزوده است:
۱ - شکست قطعی غرب در بحران سوریه و پیروزیهای چشمگیر محور مقاومت.
۲ - ساقط نمودن پهپاد گلوبال هاوک بهعنوان مدرنترین، پرهزینهترین، پیشرفتهترین، بلندپروازترین و پیچیدهترین پهپاد امریکا و سردرگمی تحقیر آمیز و تشکر عاجزانه ترامپ از پاسداران ایران در نزدن هواپیمای مسافری آنان.
۳ - هدف قرار دادن شگفت انگیز و بسیار دقیق پایگاه امریکایی عین الاسد با انجام عملیات پیچیده اطلاعاتی و فریب سیستمهای پیشرفته راداری و پدافندی امریکا.
٤ - تصویب قانون اخراج امریکاییها از خاک عراق.
۵ - شکستهای پی درپی ارتش رژیم سعودی حاکم بر حجاز از انقلابیون یمن و برباد رفتن توهم حمایت امریکا از وهابیون در برابر یمن.
۶ - ناتوانی امریکا در تأمین امنیت همپیمانان خود در منطقه.
۷ - عجز تمام عیار اروپا و امریکا در مدیریت و کنترل کرونا و تأمین نیازمندیهای مردم.
۸ - برملا شدن چهره وحشی غرب در پی راهزنی و دزدیهای مرتبط با لوازم مقابله با کرونا مثل ماسک، ونتیلاتور و...
۹ - ناتوانی و استیصال دولتهای غربی نظیر فرانسه و امریکا در پاسخگویی مردم سالارانه به خواستههای ملت خود.
۱۰ - بی اثر بودن و عجز سرمایه داری در برابر ویروس کرونا و انگشت اتهام جهان به سمت امریکا در تولید این ویروس مانند ویروس سارس، ابولا و...
رخدادهای یک سال گذشته آن قدر سریع و حیرت آور بوده است که استیون لوپر، هفته گذشته در یادداشتی مفصل در روزنامه لسآنجلس تایمز صریحاً از فروپاشی جغرافیایی امریکا و فروپاشی اتحادیه اروپا سخن گفته است. در ایران نیز شمشیر سلاخی و حمله غربگدایان و غربگرایان به انقلاب اسلامی به شدت کند شده و در اردوگاه غربگرایان گرد مرگ پاشیدهاند. تردیدی نیست که زمان فروپاشی غربگرایی در ایران فرارسیده و با پیدا شدن آثار اضمحلال و فروپاشی نظام لیبرال سرمایه داری غربی، غربگرایان ایران دچار مرگ ملایم مغزی خواهند شد و جمهوری اسلامی گام دوم انقلاب را با استحکام و اقتدار برداشته و عصر ایران بدون غربگدایان اشرافی در تمامی عرصههای مدیریتی را شاهد خواهیم بود./1360/
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات