۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۸
کد خبر: ۶۵۰۹۳۲
فارین پالیسی:

جهان باید برای تهدیدات بیولوژیکی آینده آماده شود

جهان باید برای تهدیدات بیولوژیکی آینده آماده شود
میکروب‌ها بیشتر از همه جنگ‌ها در طول تاریخ، موجب کشته شدن انسان‌ها شده‌اند. پاندمیک بعدی چه طبیعی باشد و چه ناشی از یک حمله میکروبی، جهان باید خود را برای مقابله با آن آماده کند.

به گزارش خبرگزاري رسا، فارین پالیسی در گزارشی به قلم ماکس بروکس عضو ارشد اندیشکده شورای آتلانتیک و موسسه جنگ‌های مدرن نوشت: آیا ویروس جدید کرونا در آزمایشگاه ساخته شده است؟ این تئوری توطئه‌ای است که این روزها در سراسر جهان از آن صحبت می‌شود. از ایران گرفته تا روسیه تا ایالات متحده، تئوریسین‌های توطئه و عملگرایان سیاسی، برای اثبات حرف‌های خود، اتهامات تندی را ارتش آمریکا و حتی چین وارد می‌سازند. در حال حاضر، کلیه داده‌ها نشانگر آن است که منشأ این ویروس از طبیعت بوده است (ویروسی که موجب بیماری بیش از ۲.۴ میلیون نفر و مرگ بیش از ۱۶۷ هزار نفر شده، تمامیت اقتصاد جهان را نابود کرده و با از کار انداختن یک ناو هواپیمابر هسته‌ای آمریکایی اتفاقی را رقم زد که نیروی دریایی شوروی در خواب می‌دید). اما اگر ویروس بعدی از طبیعت نشئت نگیرد آن وقت چه؟

استفاده بشر از میکروب‌ها در جنگ‌های گوناگون

در این گزارش آمده است: میکروب‌ها بیشتر از همه جنگ‌ها در طول تاریخ، موجب کشته شدن انسان‌ها شده‌اند و انسان همیشه در طول آن جنگ‌ها تلاش کرده تا از میکروب‌ها استفاده کند. حتی پیش از آنکه انسان‌ها اطلاعی از وجود میکروب داشته باشند، تیرهای آلوده پرتاب می‌کردند، اجساد طاعونی را منجنیق می‌کردند و بدتر از همه پتوهای آغشته به آبله را برای هم ارسال می‌کردند. اگرچه انقلاب علمی در مبارزه با این بیماری‌های وحشتناک به انسان‌ها کمک کرد، اما این کمک را هم به آنها کرد که آن بیماری‌ها را به یکدیگر تحمیل کنند. از آزمایش‌های آلمان و آلوده کردن دام‌های متفقین در جنگ جهانی اول گرفته، تا حملات میکروبی وسیع ژاپنی‌ها علیه چینی‌ها در جنگ جهانی دوم (که تا حد زیادی در غرب به دست فراموشی سپرده شده و ممکن است منجر به مرگ ۲۰۰ هزار نفر شده باشد)، تا ذخایر عظیم سلاح‌های بیولوژیک جنگ سرد، که حداقل در یک مورد باعث شد که رویدادی مشابه چرنوبیل این بار به شکل سیاه زخم در شوروی رقم بخورد. در مقیاس کوچک‌تر، شاهد حملات بیوتروریستی در ایالات متحده هم بوده‌ایم، اتفاقاتی نظیر مسمومیت رستوران‌های راج‌نیشی در سال ۱۹۶۸ و نامه‌های آغشته به سیاه‌زخم که در سال ۲۰۰۱ برای اهداف مشخصی در سراسر آمریکا با پست ارسال شد. ترس از وجود ذخایر احتمالی جنگ‌افزارهای بیولوژیک در حکومت صدام حسین، یکی از دلایل اصلی جنگ فاجعه‌بار با عراق بود.

نویسنده این گزارش در ادامه با زیرکی سعی در تبرئه کردن و توجیه جنایت آمریکا علیه مردم بی‌گناه عراق و حمله و اشغال این کشور و بهانه‌جویی برای تداوم جنایت‌های دولتمردان آمریکایی می‌کند و می‌نویسد: یکی از چندین تلفات آن اشتباه مفتضحانه، از بین رفتن باور عمومی به دفاع بیولوژیک بود. دولت جورج دابلیو بوش در سخنرانی مشهور وزیر خارجه وقت، کالین پاول، در خصوص "آمپول سیاه‌زخم"، چوپان دروغگو شد و ضربه آن به خود آمریکا برگشت. ملت آمریکا متقاعد شد که صرفاً چون صدام تسلیحات بیولوژیک نداشته، پس هیچ کس دیگری هم نمی‌تواند داشته باشد.

پس از جنگ عراق، آمریکایی‌ها از پارانویای غیرمنطقی، به سمت انکار غیرمنطقی رفتند. در سال‌های منتهی به پاندمیک کنونی، نه تنها کمرنگ شدن نقش موسسات بهداشت ملی آمریکا را مشاهده کرده‌ایم، بلکه شاهد ایجاد فرهنگی از باور عمومی مبنی بر انکار علم در جنبش ضد واکسیناسیون هم بوده‌ایم.

پاندمیک بعدی شدیدتر خواهد بود

امروز به طور خاص، ایالات متحده در حال پرداخت هزینه آن انکارها در زندگی مردمانش است. هشدارها شفاف بود. خطر واقعی بود. و دونالد ترامپ به جای آنکه از آرامش ارزشمند پیش از طوفان بیولوژیک برای آماده کردن مردم آسیب‌پذیر استفاده کند، نه تنها به شکلی غیرمسئولانه و بی تفاوت عمل کرد، بلکه حتی به شکل علنی اقدام به کم اهمیت جلوه دادن تهدید ناشی از ویروس کرد و آن را یک فریبکاری نامید. اگر ثروتمندترین و قدرتمندترین کشور جهان رفتار متفاوتی از خود نشان داده بود، چه اندازه خسارت قابل پیشگیری بود؟ جان چند نفر را می‌شد نجات داد؟ اگر واقعه ۱۱ سپتامبر "ناتوانی در تصور کردن" محسوب شود، پس بدون شک تاریخ، واکنش دولت ترامپ به کووید-۱۹ را ناتوانی در شجاعت، دلسوزی، و مهم‌تر از همه صلاحیت قضاوت خواهد کرد. و اگر دولت بعدی اوضاع را تغییر ندهد، و به سرعت این کار را انجام ندهد، پاندمیک بعدی چه طبیعی باشد و چه ناشی از یک حمله واقعی، به گونه‌ای رخ خواهد داد که کرونا در مقابلش یک حساسیت فصلی بیشتر نیست.

خطر جنگ‌افزارهای میکروبی برای مردم جهان

امروز، در حالی که جهان در حال دست و پنجه نرم کردن با یک مشکل طبیعی است، هنوز ذخایر انبوهی از جنگ‌افزارهای میکروبی در سراسر جهان وجود دارد. حتی اگر می‌توانستیم اعتماد کنیم که روس‌ها طبق پیمان تسلیحات بیولوژیک ۱۹۷۲ عمل کرده و زرادخانه‌های خود را نابود کرده‌اند، با چین یا کره شمالی چه کنیم که هرگز این پیمان را امضا نکرده‌اند؟ و تازه این نگرانی‌ها در سطح کشوری و دولتی هستند.

با گروه‌های تروریستی و عاملان غیردولتی که سرزمینی برای دفاع کردن و چیزی برای از دست دادن ندارند باید چه کنیم؟ در قرن گذشته، کارل جانسون، مبارز مشهور ابولا هشدار داد: "دیر یا زود بالاخره بعد از چند ماه یا حداکثر چند سال، مردم می‌توانند ژن‌ها را دستکاری کنند تا شدت و حدت و انتقال از راه هوا را برای آنفولانزا، ابولا، لاسا یا هر چیز دیگری امکان‌پذیر سازند. و آن وقت هر احمقی که تجهیزاتی به ارزش چند هزار دلار داشته باشد و یک مدرک دانشگاهی بیولوژی هم گرفته باشد، می‌تواند بیماری‌هایی را ایجاد کند که ابولا در مقابل آن‌ها مثل یک شوخی به نظر برسد. "

اکنون پیشگویی جانسون بسیار نزدیک به نظر می‌رسد. با کسب کمی اطلاعات از دارک-وب و خرید مقداری تجهیزات آزمایشگاهی دست دوم، خیلی زود هر کسی می‌تواند در یک آزمایشگاه زیرزمینی بیماری‌های دست‌ساز تولید کند و سپس آن‌ها را به مردم عادی منتقل سازد.

دستکاری ژنتیکی، خطرناک‌ترین تهدید برای بشریت

فارین پالیسی در بخش دیگری از گزارش خود به تهدیدی قریب‌الوقوع اشاره می‌کند و هشدار می‌دهد: دستکاری ژنتیکی، خطرناک‌ترین تهدیدی است که بشریت تاکنون با آن مواجه شده، زیرا به هرکسی اجازه می‌دهد که از کاه، طلا بسازد. ما هزینه‌های هنگفتی صرف آماده شدن در مقابل یک تروریست هسته‌ای فرضی کرده‌ایم، در حالی که این تروریست نمی‌تواند بدون دستیابی به مواد شکافت‌پذیر ارزشمند، کمیاب و به شدت محافظت‌شده کاری بکند؛ برعکس، یک هکر بیولوژیکی قادر خواهد بود از هر جایی به میکروب دسترسی پیدا کند. و برخلاف تروریست هسته‌ای که فقط یک بار برای نابود کردن شانس دارد، بمب هکر بیولوژیک می‌تواند بارها و بارها خودش را کپی و تکثیر کند.

واضح است که هیچ گونه دفاع کامل و بی‌نقصی در مقابل میکروب‌های آینده وجود ندارد. این واقعیت که تنها یک نفر می‌تواند بیماری طراحی شده خلق کند، نشان می‌دهد که هیچ واکسن آماده به استفاده‌ای وجود نخواهد داشت. اما با افزایش نظارت‌ها، زیرساخت بهداشتی قدرتمند، و از همه مهم‌تر تمایل مردم به ایمان داشتن به کارشناسان خط مقدم، در حداقل کردن خسارت‌های سلاح بیولوژیکی که هنوز ایجاد نشده است، ضروری خواهد بود.

همانطور که در مواجهه با کرونا شاهد بوده‌ایم (چه اتفاقی به وجود آمده باشد و چه از روی بدخواهی)، این دشمنان نامرئی می‌توانند در میان ما پنهان شوند، در خفا خودشان را تکثیر کنند، بمب ساعتی در داخل بدن ما کار بگذارند، و پیش از آنکه بفهمیم از کجا ضربه خورده‌ایم ما را از پا درآورند. در نهایت، شاید یک انفجار بزرگ هسته‌ای پایان بشریت را رقم نزند و با همین سرفه‌های بی‌رمق منقرض شویم.

راه‌حلی ساده برای حل تهدیدات پاندمیک

خبر بد این بود. اما خبر خوب اینجاست: جهان می‌تواند این روند را متوقف کند. و لازم نیست کسی یک نظام تسلیحاتی جدید برای انجام این کار تولید کند. برعکس دیگر ابزارهای جنگی که وقتی یک اختراع جدید روی کار می‌آید باید یک ضداختراع برای محافظت در برابر آن ایجاد شود، از جلیقه‌های ضدگلوله گرفته تا موشک‌های ضدتانک، در اینجا تنها کاری که لازم است بکنیم این است که تفکر خود را تغییر دهیم. همه کاری که باید انجام بدهیم این است که سلامت عمومی را به عنوان امنیت ملی در نظر بگیریم.

و ما سابقاً در انجام این کار بسیار خوب عمل می‌کردیم. از زمان پاندمیک آنفولانزا در سال ۱۹۱۸، بشریت به ویژه در کشورهای توسعه‌یافته، شبکه‌هایی از سیستم‌های سلامت عمومی برای شناسایی و دفاع در مقابل بیماری‌ها ایجاد کرد. همین تازگی بود که اجازه دادیم آن شبکه‌ها از بین بروند و به صرفه‌جویی غلط در سرمایه‌گذاری روی امنیت خودمان بها دادیم.

به طور خاص، ایالات متحده باید این روند را برعکس کند. آمریکا باید همانطور که هزینه و انرژی صرف جت‌های جنگنده اف-۳۵ می‌کند، تزریق پول و توجه به سیستم‌هایی نظیر نظارت جهانی را نیز آغاز کند. آمریکایی‌ها باید توجه بیشتری به سازمان‌هایی مانند کمیسیون دوحزبی دفاع بیولوژیک داشته باشند که به شکلی خستگی‌ناپذیر تلاش کرده‌اند در خصوص تهدید جنگ‌افزارهای میکروبی هشدار دهند. و به جای آنکه به خاطر رنجش رئیس‌جمهور، روابط را با آنها قطع کند، آمریکا باید همکاری خود با شبکه‌های بهداشت جهانی مانند سازمان بهداشت جهانی را تقویت کرده و خواستار کسب مجدد مقام رهبری در مبارزه با میکروب‌ها باشد.

لزوم آشنا کردن بیشتر مردم با مسائل بهداشتی

در پایان این گزارش آمده است: در نهایت، اگر یک نقطه مثبت در این تراژدی وجود داشته باشد، همین زنگ هشدار برای بیداری مردم در این زمینه است تا بدانند که نباید سلامت عمومی را تضمین‌شده دانست. افرادی که در مسند قدرت و در حال مبارزه در جنگ با میکروب‌ها هستند، باید با کمک اهالی رسانه در سراسر دنیا مردم را مجدداً با علم و حقایق آشنا کنند تا درک کنند که بیماری از کجا می‌آید و چگونه می‌توان به شکلی مؤثر با آن مبارزه کرد. اگر جهانیان بتوانند تلاش‌های ملی و بین‌المللی خود را با هم ادغام ساخته و زمان و پول صرف بازسازی سنگرهای سلامت عمومی کنند، آنگاه هیچ طاعونی چه طبیعی و چه مهندسی‌شده، شانس آسیب زدن به ما را نخواهد داشت./1360/

منبع:مشرق

ارسال نظرات