احیای فراموش شدهها
باز داشتم وسوسه میشدم که بیفتم به دست و پای عراقیها؛ ولی همیشه اینطور موقعها دست به دامان اهلبیت(ع) میشدم؛ با صدای بلند شروع کردم به خواندن دعای توسل.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، روز بازگشت اولین گروه از اسیران هشت سال دفاع مقدس روزی بود که امام امت مدتها از بین مردم رفته بودند؛ اما بیانشان که فرمودند: «اگر روزی اسرا برگشتند و من نبودم، سلام مرا به آنها برسانید و بگویید خمینی به یادتان بود.» و خبر نبودن ایشان تمام اُسرا را وادار کرد تا روز ۲۶ مرداد سال ۶۹، در همان روزی که قبل از قدم گذاشتن بر روی خاک وطن بر آن بوسه زدند، به مزار حضرت امام(ره) بروند و بعد از آن به دیدار رهبر معظم انقلاب شتافتند تا با جانشین و خلف صالح امام امت، بیعت کنند.
بعد از چندین سال دوری از خانه و سختی اسارت، دیدار رهبری با اسرای دفاع مقدس خون تازهای بود که در رگ آنان میدمید. تمام نشدن راه و مسؤولیت بالاتری که رهبر معظم انقلاب در این دیدار به اسرا یادآور شدند و شنیدن «ما در میانه راه هستیم و همه موظفیم که تلاش و مجاهدت کنیم.» باعث شد تا برق جهاد دوباره در چشمان اسیران هویدا شود.
چندین سال از آن روز گذشت و در ۲۵ مرداد ۱۳۹۱ رهبر معظم انقلاب با جمعی از آزادگان دیدار داشتند و در آن روز از کم کاریهای صورت گرفته سخن گفتند و فرمودند: «من همینجا عرض بکنم که انصافاً در طول این بیست و دو سالی که از بازگشت اسیران عزیز ما و آزادگان بلند آوازه ما میگذرد، کم کاری صورت گرفته است.
سلیقهای عمل کردن در برابر دغدغه رهبر معظم انقلاب!
ما باید چندین برابرِ آنچه که تاکنون کتاب نوشته شده است، در این خصوص کتاب داشته باشیم. ما باید فیلمهای هنری برجستهای از وضع آزادگانمان در اردوگاهها و زندانها داشته باشیم. شما ببینید غربیها و مؤسسات بزرگ فیلم سازی چقدر راجع به ماجراهای اسارتهایی که در جنگ دوم یا جنگ اول داشتند، فیلم تهیه کردند.»
در عرصۀ سینما و فیلم سازی بسیاری از افراد و متخصصان به بیاهمیتی و ارزش قائل نبودن مسؤولان نسبت به دغدغه رهبر انقلاب!، همت نداشتن، سلیقهای عمل کردن و... اذعان داشتهاند و این باعث شد تا برروی لباس آزادگان خاکی از فراموشی بنشیدند. با وجود کم کاریهای بسیار در حوزه دغدغه رهبری اما میشود به نمونههایی در این زمینه اشاره کرد همانند کتابهای؛ حکایت زمستان، آن بیست و سه نفر، فتاح، پایی که جاماند و فیلمهای اخراجیها۲، بیداری رویاها، مردی شبیه باران و... .
کتاب حکایت زمستان به قلم سعید عاکف درباره خاطرات حضور عباس حسینمردی در جنگ و اسارت
بعد دیگر قضیه، مسأله عبرت و سنت الهی است. ما در دوران زندگی کوتاهمان با چالشهای متفاوتی مواجه هستیم. چالشها همیشه چالش با استکبار و امریکا نیستند. چالشهای گوناگونی وجود دارند که در درون ما شکل میگیرند و عامل اصلی مقاومت در برابر آن درگیریها معنویت است؛ چون کسانی زیر شکنجههای وحشیانه حتی ذرهای ناله نکردند تا مبادا بعثیها به عجز و ناله رزمندگان اسلام دل شاد شوند.
سعید عاکف در بخشی از خاطرات عباس حسینمردی در کتاب «حکایت زمستان» درباره عامل مقاومت اسیران مینویسد: «باز داشتم وسوسه میشدم که بیفتم به دست و پای عراقیها؛ ولی در آن لحظهها به این فکر کردم که در صورت کوتاه آمدن اعتقادات و آرمان یک اسیر ایرانی را زیر سوال میبرم. همیشه اینطور موقعها دست به دامان اهلبیت(ع) میشدم؛ با صدای بلند شروع کردم به خواندن دعای توسل، از تأثیر این دعا هم نیروی مقاومتم بیشتر شد و هم فکر سازش و خفت کشیدن از سرم رفت» و این نکتهای است که فعالان فرهنگی و مسئولان جنگ نرم نباید از آن غافل شوند./ی704/ق
سیداحمد متکلم
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
خداقوت!
خیلی ممنون از اینکه یادی از اسرا کردید .
دست نویسنده این متن درد نکند انشاءالله .
بازهم با قلم ایشون متن هایی بگذارید.
با تشکر از نویسنده متن
ان شاالله بیشتر از متنهای شما استفاده کنیم.
ممنون.