آسمان سرخ، زمین ارغوانی (۱۵)
بهجای گفتن از امام حسین، باید او را نشان داد
حجتالاسلام هدایت گفت: ما مجلس امام حسین(ع) را برگزار میکنیم تا حضرت را نشان دهیم نه اینکه صرفا درباره ایشان صحبت کنیم؛ این خیلی موضوع مهمی است.
اشاره: مسأله جوانان و محرم مسألهای است که تقریباً با فضای موجودی که دشمن در کشور بهوسیله تهاجمات نرم ایجاد کرده به یک مسأله جدی بدل شده است. از طرفی سبک و سیاق برخی هیأتهای امروزی یا جوانانی را از دستگاه امام حسین(ع) زده میکند یا امام حسینی غیر واقعی را به آنان میشناسند.
از این رو خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در گفتوگو با حجتالاسلام هادی هدایت، استاد حوزه و دانشگاه به بررسی مسأله حضور جوانان در هیأت پرداختند.
خدمت امام صادق(ع) رسیدند، حضرت فرمودند که شنیدم در بین شما عدهای هستند که برای ما مجالسی را برگزار میکنند. در ادامه حضرت جملهای را بیان کردند که ساختار هیأت را بیان میکند و من تصور میکنم که آن ساختار میتواند در فضای هیأت ایجاد شود که خودش یکی از راههای جذب جوانان است. حضرت فرمودند: «فَمِنْ بَیْنِ قَارِئٍ یَقْرَأُ»؛ یعنی باید حتماً یک قاری قرآنی در مجلس باشد که قرآن را تلاوت کند.
ببنید قرآن چهار مرحله دارد؛ مرحلۀ قرائت، ترتیل، تدبر و مرحلۀ تلاوت. قرائت را باید انجام داد؛ اما نباید فقط خواندن به تنهایی باشد. بایستی حالت ترتیل نیز هم باشد. شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی پیرامون «رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا» بیان میکند که طوری قرآن بخوان که انگار صاحب سخن با تو در حال گفتوگو است. البته این در روایتهای زیادی هم بیان شده.
امام صادق(ع) فرمودند که من آنقدر «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» را میگویم تا از قاری و خواننده اصلی آن بشنوم که منظور حضرت خداوند متعال است؛ بنابراین خود قرآن خواندن در هیأت باید این مراحل را طی کند و صرف خواندن نباشد. ترتیل به معنای سبک و سیاقی است که خداوند در حال صحبت کردن با ما است، باشد.
روایت واقعه کربلا به صورت احسن القصص
نکتۀ بعد در فضای قرائت تدبر است. باید بحث لطایف قرآنی بیان شود؛ آن زیباییها و آن چیزی که در قرآن باعث تدبر میگردد بیان شود. و نکتۀ چهارم تلاوت است که تلاوت از ماده تلو گرفته میشود. تلو به معنای پشت سر کسی حرکت کردن است. باید فضای هیأت این باشد که طوری مخاطبانش را تربیت کنند که در آخر افراد با برنامه قرآن زندگی کنند و این قسمتِ قرآن خواندنِ هیأت میشود.
«فَمِنْ بَیْنِ قَارِئٍ یَقْرَأُ وَ قَاصٍّ یَقُصُّ» در زیارت جامعه کبیره بیان میشود که ما دنبال این هستیم که قصه آثار شما را بیان کنیم. خود اهلبیت(ع) قصهگوی خداوند متعال بودند و قرآن نیز قصه انبیاء را بیان میکند. بنابراین شما درباره خود داستانپردازی و داستان گفتن مشاهده میکنید که عمدۀ قرآن داستانهای قرآنی است. باید بیان داستان کربلا و سیره اهلبیت در منبرها به صورت جدی دنبال شود؛ «وَ قَاصٍّ» یعنی قصهگویی که قصه میگوید.
مسأله بعدی که حضرت میفرمایند: «وَ نَادِبٍ یَنْدُبُ» در حالی که قصه را میگوید ندبه کنندهها گریه میکنند و در مرحله بعد حضرت فرمودند: «وَ قَائِلٍ یَقُولُ اَلْمَرَاثِیَ» یک سری هم باید مرثیه پردازی کنند. البته خود مرثیهخوانی یک مبحث بسیار مهم است که متأسفانه فرهنگ مرثیهخوانی در حال ضعیف شدن است. اگر خود این ساختار هیأت که امام صادق(ع) میفرمایند رعایت شود جذابیت و تأثیرگذاری را رقم میزند.
حضرت زلیخا زمانی عاشق حضرت یوسف شد و خداوند میفرمایند: «قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا» یعنی قلب او از عشق یوسف خارج شد، زمانی که زلیخا عاشق شد زنان مصر او را سرزنش کردند و گفتند که وای به حال تو که عاشق یک جوان شدی. زلیخا به ایجاد یک نشست پرداخت. «أَرْسَلَتْ إِلَیْهِنَّ» برای زنان دعوتنامه فرستاد. ما اگر میخواهیم هیأت بگیریم باید برای مردم دعوتنامه بفرستیم. «وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَأً» برای آنان متکا گذاشت؛ یعنی برای آنان مجلس را درست کرد طوری که مخاطب اذیت نشود و آرامش داشته باشد.
«قَالَتِ اخْرُجْ عَلَیْهِنَّ فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَٰذَا بَشَرًا إِنْ هَٰذَا إِلَّا مَلَکٌ کَرِیمٌ» آنان یوسف را در مجلسی که شرایط وجود داشت مشاهده کردند و اینگونه یوسف برای آنان بزرگ شد؛ بنابراین «فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ» من همیشه میگویم که زنان مصر یوسف را در کاخ دیده بودند، اما آن دیدنی که در مجلس زلیخا دیدن باعث شد که یوسف را بزرگ و دارای عظمت مشاهده کنند.
رفتار خدام و فضای هیأت
من این مطالب را گفتم که به این نتیجه برسم، ما مجلس امام حسین(ع) را برگزار میکنیم تا امام حسین(ع) را نشان دهیم نه راجع به امام حسین(ع) صحبت کنیم، خیلی موضوع مهمی است. اگر بتوانیم امام حسین(ع) را نشان دهیم جوان جذب میشود. بنابراین نوع رفتار خدام هیأت برای نشان دادن امام حسین(ع) خیلی اهمیت دارد، نوع فضای هیأت، نورپردازی هیأت، کتیبههای هیأت، آن روابطی که داخل هیأت وجود دارد؛ مثلاً در بعضی مجالس سر غذا با یکدیگر نزاع میکنند که این رفتار اصلاً نشان دادن امام حسین(ع) نیست.
حالات انسان در دیدن حقایق متفاوت است. انسان میتواند حقایق را کوچک و یا بزرگ مشاهده کند. گاهی ما از یک حقیقت رد میشویم، گاهی اوقات یک حقیقت را آنقدر توانایی داریم که چگونه آرایش و درست کنیم تا مردم خوب تماشا کنند. پس فلسفه هیأت این است که شما حقیقت امام حسین(ع) را نشان دهید.
امام حسین(ع) که مردم به راحتی در کوچه و خیابان از آن عبور میکنند. ما با امام حسین(ع) یک مشکلی که داریم اجحاف معاشرت است؛ یعنی مثلاً هر روز بر روی مهر امام حسین(ع) نماز میخوانیم، روضۀ امام حسین(ع) را میشنویم و این عادی شدن جریان امام حسین(ع) باعث میشود که ما از عظمت و بزرگی امام حسین(ع) عبور کنیم. وظیفه هیأت این است که جریان عادی را طوری نشان دهد تا دیگر آن حالات عادی بودن وجود نداشته باشد.
رسا ـ ویژگیهایی که یک شعر مذهبی باید داشته باشد تا بتواند مخاطبان زیادی را به خود جذب کند، چیست؟
بحث مداحی و امثالهم تخصصی است و من تصور میکنم که نمیشود ما ورود پیدا کنیم، به هر حال جریان مداحان جریان عظیمی است که واقعاً نباید خیلی ورود پیدا کنیم. اما اجمالاً سیره و اخلاق مداح خیلی مهم است. من تصور میکنم که اگر مداح حالت عشق و دلسوختگی را داشته باشد این اتفاق که شما میگویید در مخاطب رخ نمیدهد؛ به عنوان مثال بعضی از مداحان به این جریان به صورت شغل نگاه میکنند.
حقیقت این است که نگاه مداح و سخنران به عمل خویش نباید به صورت شغل باشد؛ بلکه باید در مطلب سوخته باشد و با عشق آن را بیان کند. نکتۀ بعد اینکه واقعاً اگر مداحان نیت کنند که حقیقت را بیان کنند مخاطب بیشتر درگیر روضه میشود. اگر مداح بخواهد خیالپردازی کند، نمیشود؛ چراکه مداحی جای داستانپردازی نیست بلکه به نظرم باید عین آن واقعیت را بیان کرد.
رسا ـ برگزاری مراسمات محرم در خارج از فضای مسجد و حسینیه را چگونه می بینید؟
من به شدت معتقدم که هر اتفاقی که بر سر جریان عزاداری امام حسین(ع) میافتد به نفع این جریان تمام خواهد شد. آنقدر این جریان عظیم و با فرهنگ ریشهداری است که اگر هرچه به آن ضربه بخورد باعث رونق بیشتر آن میشود. اتفاقاً یک برکت خیلی بزرگی شده اینکه روضهها از تیکهها و صرفاً مساجد و حسینیه خارج شود و داخل مدارس بروند آنقدر این مدرسه نور میگیرد که بچهها برایشان خاطره و یادگاری میشود که در کوچهها هم به همین شکل است، به نظرم من خیلی خوب و برکت دارد./گ403/ف
خبرنگار: محمدحسین کتابی
ارسال نظرات